نخستین جرقه وحى!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
موسى در خانه شعیب موسى در برابر فرعون

(آیه 29) در اینجا به هفتمین صحنه از این داستان مى رسیم: هیچ کس دقیقاً نمى داند در این ده سال بر موسى چه گذشت اما بدون شک این ده سال از بهترین سالهاى عمر موسى بود.

بدیهى است موسى به این قانع نیست که تا پایان عمر شبانى کند ـ هر چند محضر شعیب براى او بسیار مغتنم بود ـ او باید به یارى قوم خود بشتابد که در زنجیر اسارت گرفتارند ودر جهل ونادانى وبى خبرى غوطهورند.

به هر حال قرآن مى گوید: «هنگامى که موسى مدت خود را به پایان رسانید وهمراه خانواده اش (از مدین به سوى مصر) حرکت کرد، از جانب طور آتشى دید»! (فَلَمّا قَضى مُوسَى الاَْجَلَ وَسارَ بِاَهْلِه آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ نارًا).

«به خانواده اش گفت: درنگ کنید که من آتشى دیدم (مى روم) شاید خبرى از آن براى شما بیاورم، یا شعله اى از آتش، تا با آن گرم شوید» (قالَ لاَِهْلِهِ امْکُثُوا اِنّى آنَسْتُ نارًا لَعَلّى آتیکُمْ مِنْها بِخَبَر اَوْ جَذْوَة مِنَ النّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ).

از ذیل آیه استفاده مى شود که او راه را گم کرده بود، وشبى بود سرد وناراحت کننده.

(آیه 30) «هنگامى که به سراغ آتش آمد (دید آتشى است نه همچون آتشهاى دیگر خالى از حرارت وسوزندگى، یک پارچه نور وصفا، در همین حال که موسى سخت در تعجب فرو رفته بود) ناگهان از ساحل راست وادى در آن سرزمین بلند وپربرکت از میان یک درخت ندا داده شده که: اى موسى! منم خداوند پروردگار عالمیان» (فَلَمّا اَتیها نُودِىَ مِنْ شاطِئَ الْوادِ الاَْیْمَنِ فِى الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ اَنْ یا مُوسى اِنّى اَنَا اللهُ رَبُّ الْعالَمینَ).

(آیه 31) اما با توجه به مأموریت بزرگ وسنگینى که موسى بر عهده دارد باید معجزاتى بزرگ به تناسب آن از سوى خدا در اختیارش قرار داده شود که به دو قسمت مهم آن در این آیات اشاره شده است.

 نخست این که: به موسى ندا داده شد که «عصایت را بیفکن (وموسى عصا را افکند) هنگامى که به آن نگاه کرد دید همچون مارى است که با سرعت وشدت حرکت مى کند، موسى (ترسید و) به عقب برگشت وحتى پشت سر خود را نگاه نکرد»! (وَاَنْ اَلْقِ عَصاکَ فَلَمّا رَءاها تَهْتَزُّ کَاَنَّها جانٌّ وَلّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ).

در این هنگام بار دیگر موسى ندا را شنید که به او مى گوید: «اى موسى! برگرد ونترس تو در امان هستى»! (یا مُوسى اَقْبِلْ وَلا تَخَفْ اِنَّکَ مِنَ الاْمِنینَ).

(آیه 32) معجزه نخستین، آیتى از وحشت بود، سپس به او دستور داده مى شود که به سراغ معجزه دیگرش برود که آیتى از نور وامید است ومجموع آن دو ترکیبى از «انذار» و«بشارت» خواهد بود، به او فرمان داده شد:

«دست خود را در گریبانت کن (وبیرون آور) هنگامى که خارج مى شودسفید ودرخشنده است، بدون عیب ونقص» (اُسْلُکْ یَدَکَ فى جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوء).

مشاهده این خارق عادات عجیب، در آن شب تاریک ودر آن بیابان خالى، موسى را سخت تکان داد، وبراى این که آرامش خویش را باز یابد دستور دیگرى به او داده شد.

دستور این بود: «ودستهایت را بر سینه ات بگذار تا ترس ووحشت از تو دور شود» (وَاضْمُمْ اِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهْبِ).

سپس همان ندا به موسى گفت: «این دو [=معجزه عصا وید بیضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون واطرافیان اوست که آنها قوم فاسقى هستند» (فَذنِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ اِلى فِرْعَوْنَ وَمَلاَئِه اِنَّهُمْ کانُوا قَوْمًا فاسِقینَ).

(آیه 33) در اینجا موسى(ع) به یاد حادثه مهم زندگیش در مصر افتاد، حادثه کشتن مرد ظالم قبطى وبسیج نیروهاى فرعونى براى تلافى خون او.

لذا در اینجا «عرض مى کند: پروردگارا! من از آنها یک نفر را کشته ام، مى ترسم (به تلافى خون او) مرا به قتل برسانند» واین مأموریت ناتمام بماند (قالَ رَبِّ اِنّى قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَاَخافُ اَنْ یَقْتُلُونِ).

 
(آیه 34) از این گذشته من تنها هستم وزبانم آنقدر فصیح نیست، «وبرادرم هارون را نیز با من بفرست که زبانش از من گویاتر است، تا مرا یارى وتصدیق کند، من از این بیم دارم که تنها بمانم وتکذیبم کنند» واین کار بزرگ به انجام نرسد (وَاَخى هرُونُ هُوَ اَفْصَحُ مِنّى لِسانًا فَاَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءًا یُصَدِّقُنى اِنّى اَخافُ اَنْ یُکَذِّبُونِ).

(آیه 35) خداوند نیز دعوت او را اجابت کرد، وبه او اطمینان کافى داد وفرمود: «ما بازوان تو را به وسیله برادرت (هارون) محکم مى کنیم» (قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخیکَ).

«وبراى شما (در تمام مراحل) سلطه وبرترى قرار مى دهیم» (وَنَجْعَلُ لَکُما سُلْطانًا).

کاملا مطمئن باشید «آنها به برکت آیات ما هرگز به شما دست نمى یابند» (فَلا یَصِلُونَ اِلَیْکُما بِایاتِنا).

بلکه «شما وپیروانتان غالب وپیروزید» (اَنْتُما وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ).

 

موسى در خانه شعیب موسى در برابر فرعون
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma