قربانى براى چیست؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
مُخبتان را بشارت ده! نخستین فرمان جهاد

(آیه 36) باز در اینجا سخن از مراسم حج وشعائر الهى ومسأله قربانى است، نخست مى گوید: «شترهاى چاق وفربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار دادیم» (وَالْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ).

آنها از یک سو به شما تعلق دارند، واز سوى دیگر از شعائر ونشانه هاى خداوند در این عبادت بزرگ هستند، چرا که قربانى حجّ یکى از مظاهر روشن این عبادت است.

سپس اضافه مى کند: «در آنها براى شما خیر وبرکت است» (لَکُمْ فیها خَیْرٌ).

از یک سو از گوشت آنها استفاده مى کنید ودیگران را اطعام مى نمائید واز سوى دیگر به خاطر این ایثار وگذشت وعبادت پروردگار از نتائج معنوى آن بهره مند خواهید شد وبه پیشگاه او تقرب مى جوئید.

سپس کیفیت قربانى کردن را در یک جمله کوتاه چنین بیان مى کند: «نام خدا را (هنگام قربانى کردن) در حالى که به صف ایستاده اند بر آنها ببرید» (فَاذْکُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَیْها صَوافَّ).

بدون شک ذکر نام خدا به هنگام ذبح حیوانات یا نحر کردن شتر کیفیت خاصى ندارد وهرگونه نام خدا را ببرند کافى است.

منظور از واژه «صَوافَّ» این است که دو دست شتر قربانى را از مچ تا زانودر حالى که ایستاده باشد با هم ببندند تا به هنگام نحر، زیاد تکان به خود ندهد وفرار نکند.

طبیعى است هنگامى که مقدارى خون از تن او مى رود دستهایش سست مى شود وبه روى زمین مى خوابد، ولذا در ذیل آیه مى فرماید: «هنگامى که پهلویشان آرام گرفت (وجان دادند) از گوشت آنها بخورید ومستمندان قانع وفقیران را نیز از آن اطعام کنید» (فَاِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَاَطْعِمُوا الْقانِعَ وَالْمُعْتَرَّ).

جمله «کُلُوا مِنْها» (از آن بخورید) ظاهر در این است که واجب است «حجاج» چیزى از قربانى خود را نیز بخورند، وشاید این براى رعایت مساوات میان آنها ومستمندان باشد.

سرانجام آیه را چنین پایان مى دهد: «این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم تا شکر خدا را به جا آورید» (کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).

وراستى این عجیب است حیوانى با آن بزرگى وقدرت وزور آن چنان تسلیم است که اجازه مى دهد انسانى پاهاى او را محکم ببندد، واو را نحر کند.

(آیه 37) این آیه در واقع پاسخى است به این سؤال که خدا چه نیازى به قربانى دارد؟ واصولا فلسفه قربانى کردن چیست؟ مگر این کار نفعى به حال خدا دارد مى فرماید: «نه گوشتها ونه خونهاى آنها هرگز به خدا نمى رسد» (لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَلا دِماؤُها).

اصولا خدا نیازى به گوشت قربانى ندارد، او نه جسم است نه نیازمند، او وجودى است کامل وبى انتها از هر جهت.

«بلکه آنچه به او مى رسد تقوا وپرهیزکارى وپاکى اعمال شماست» (وَلکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى مِنْکُمْ).

به تعبیر دیگر: هدف آن است که شما با پیمودن مدارج تقوا در مسیر یک انسان کامل قرار گیرید وروز به روز به خدا نزدیکتر شوید، قربانى درس ایثار وفداکارى وگذشت وآمادگى براى شهادت در راه خدا به شما مى آموزد، ودرس کمک به نیازمندان ومستمندان.

این تعبیر که «خون آنها نیز به خدا نمى رسد» ظاهراً اشاره به اعمال زشت اعراب جاهلى است که هرگاه حیوانى را قربانى مى کردند خون آن را بر سر بتها وگاه بر در ودیوار کعبه مى پاشیدند، وبعضى از مسلمانان ناآگاه بى میل نبودند که در این برنامه خرافى از آنها تبعیت کنند، آیه فوق نازل شد وآنها را نهى کرد.

سپس بار دیگر به نعمت تسخیر حیوانات اشاره کرده، مى گوید: «این گونه (خداوند) چارپایان را مسخر شما کرد تا خدا را به خاطر این که شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید وتکبیر گویید» (کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلى ما هَدیکُمْ).

هدف نهایى این است که به عظمت خدا آشنا شوید، ولذا در پایان آیه مى گوید: «وبشارت ده نیکوکاران را» (وَبَشِّرِ الْـمُحْسِنینَ).

آنها که از این نعمتهاى الهى در طریق اطاعت او بهره مى گیرند ووظائف خود را به نیکوترین وجه انجام مى دهند ومخصوصاً از انفاق در راه خدا کوتاهى نمى کنند.

(آیه 38) واز آنجا که مقاومت در برابر خرافات مشرکان که در آیات قبل به آن اشاره شد ممکن است آتش خشم این گروه متعصب ولجوج را برانگیزد وسبب درگیریهاى کوچک وبزرگ شود خداوند در این آیه مؤمنان را به کمک خود دلگرم ساخته، مى گوید: «خداوند از کسانى که ایمان آورده اند دفاع مى کند» (اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا).

بگذار طوائف وقبائل عرب ویهود ونصارا ومشرکان شبه جزیره دست به دست هم بدهند تا مؤمنان را تحت فشار قرار داده وبه گمان خود نابود کنند، ولى خداوند وعده دفاع از آنها را داده است، وعده بقاى اسلام تا دامنه قیامت! این وعده الهى حکمى است جارى وسارى در تمام اعصار وقرون، مهم آن است که ما مصداق «اَلَّذینَ آمَنُوا» باشیم که دفاع الهى به دنبال آن حتمى است.

 

ودر پایان آیه موضع مشرکان وهم مسلکان آنها را در پیشگاه خدا با این عبارت روشن مى سازد «خداوند هیچ خیانکار کفران کننده اى را دوست ندارد»! (اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفُور). همانها که براى خدا شریک قرار دادند، وحتى به هنگام گفتن «لبیک» تصریح به نام بتها نمودند.

 

مُخبتان را بشارت ده! نخستین فرمان جهاد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma