شرک جهان را به تباهى مى کشد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
طرق مختلف بیدارسازى الهى تقاضاى ناممکن!

(آیه 91) در آیات گذشته بحثهایى در زمنیه معاد ومالکیت وربوبیت پروردگار بیان شد، در اینجا به مسأله نفى شرک پرداخته، قسمتى از انحرافات مشرکان را مطرح کرده، وبه آن پاسخ مى گوید.

نخست مى فرماید: «خداوند هرگز فرزندى براى خود انتخاب نکرده ومعبود دیگرى با او نیست» (مَا اتَّخَذَاللهُ مِنْ وَلَد وَما کانَ مَعَهُ مِنْ اِله).

مسیحیان عیسى را فرزند حقیقى! او مى خوانند ومشرکان نیز فرشتگان را دختران خدا مى پنداشتند.

سپس به بیان دلیل بر نفى شرک پرداخته، چنین مى گوید: «اگر چنین مى شد، هریک ازخدایان مخلوقات خودرا تدبیر واداره مى کردند»(اِذًالَذَهَبَ کُلُّ اِله بِماخَلَقَ).

وطبعاً هربخشى از عالم با نظام خاصى اداره مى شد واین با وحدت نظامى که بر آن حاکم مى بینیم سازگار نیست.

به علاوه هر یک از این خدایان براى گسترش قلمرو وحکومت خود سعى داشتند «بعضى بر بعضى دیگر برترى جویند» واین خود سبب دیگرى براى از هم گسیختگى نظام جهان مى شد (وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْض).

ودر پایان آیه به عنوان یک نتیجه گیرى کلى مى فرماید: «منزه است خدا از آنچه آنان توصیف مى کنند» (سُبْحانَ اللهِ عَمّا یَصِفُونَ).

(آیه 92) این آیه پاسخ دیگرى به این مشرکان بیهوده گو است مى گوید: «خداوند از غیب وشهود (پنهان وآشکار) آگاه است» (عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ).

او هرگز چیزى را به نام خدایانى که شما ادعا مى کنید سراغ ندارد.

مگر ممکن است در عالم خداى دیگرى باشد وشما از آن آگاه باشید اما خداوندى که خالق شماست وغیب وشهود جهان را مى داند از آن بى خبر باشد؟

وسرانجام با این جمله خط بطلان بر پندارهاى خرافى آنها مى کشد: «پس خداوند برتر است از آنچه آنها (مى گویند و) براى او شریک قائل مى شوند» (فَتَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ).

این جمله ضمناً تهدیدى براى مشرکان است که خداوند از اسرار درون وبرون آنها آگاه است وتمام این سخنان را مى داند وبه موقع آنان را در دادگاه عدل خویش محاکمه ومجازات خواهد کرد.

(آیه 93) این آیه هدف آیات گذشته را که تهدید کفار ومشرکان لجوج به عذابهاى الهى است، تعقیب مى کند، مى گوید: اى پیامبر! «بگو: پروردگار من! اگر عذابهایى را که به آنان وعده داده مى شود به من نشان دهى» ودر زندگیم آن را ببینم (قُلْ رَبِّ اِمّا تُرِیَنّى ما یُوعَدُونَ).

(آیه 94) «پروردگارا! مرا در این عذابها با گروه ستمگر قرار مده» (رَبِّ فَلا تَجْعَلْنى فِى الْقَوْمِ الظّالِمینَ).

منظور از این عذاب مجازاتهاى دنیوى است که خداوند دامنگیر مشرکان ساخت.

 

(آیه 95) وباز براى تأکید بیشتر روى این موضوع ونفى هرگونه شک وتردید از دشمنان ودلدارى وتسلى خاطر به پیامبر(صلى الله علیه وآله)ومؤمنان در این آیه اضافه مى کند: «وما قادریم که آنچه را (از عذاب) به آنها وعده مى دهیم به تو نشان دهیم» (وَاِنّا عَلى اَنْ نُرِیَکَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ).

وچنانکه مى دانیم این قدرت پروردگار در صحنه هاى مختلف بعد از آن تاریخ ـ از جمله در صحنه جنگ بدر ـ به مرحله فعلیت در آمد.

(آیه 96) سپس به پیامبر(صلى الله علیه وآله)دستور مى دهد که با این گروه مدارا کن و«بدى را به بهترین راه وروش دفع کن» وپاسخ بدى را به نیکى ده! (اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ السَّیِّئَةَ).

در این راه عجله وشتابى نداشته باشد وبدان «ما به آنچه (آنها مى گویند و) توصیف مى کنند آگاهتریم» (نَحْنُ اَعْلَمُ بِما یَصِفُونَ).

مى دانیم حرکات ناشایست وگفتار خشن وانواع اذیت وآزار آنها تو را ناراحت مى کند، اما تو بدى را با نیکى پاسخ ده که این خود یکى از مؤثرترین روشها براى بیدار کردن غافلان وفریب خوردگان است; ولى ناگفته پیداست که این دستور مخصوص مواردى است که دشمن از آن سوءاستفاده نکند.

(آیه 97) ولى در عین حال باز هم خودت را به خدا بسپار «وبگو: پروردگارا! من از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مى برم» (وَقُلْ رَبِّ اَعُوذُبِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینَ).

(آیه 98) نه تنها از وسوسه هاى اغفال کننده آنها، بلکه بگو: «به تو پناه مى برم از این که آنها نزد من حاضر شوند» (وَاَعُوذُبِکَ رَبِّ اَنْ یَحْضُرُونِ).

ودر جلسات من حضور یابند که حضورشان نیز اغواکننده وزیانبار است.

به این ترتیب همه رهروان راه حق باید بطور مداوم از القائات شیطانى برحذر باشند وهمیشه خود را از این نظر در پناه پروردگار قرار دهند.

 

طرق مختلف بیدارسازى الهى تقاضاى ناممکن!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma