1ـ منظور از انفاق در آیه مَثَل

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهای زیبای قرآن جلد 1
شرح و تفسیرعبرت بگیرید

 

در این که آیه شریفه چه نوع انفاقى را به باد سوزان تشبیه کرده است، سه احتمال وجود دارد که به آن اشاره مى شود:

الف - نخست این که منظور از آن انفاق هایى است که در غیر راه خداوند مصرف شود; مانند انفاق هایى که ابوسفیان کافر و منافق ـ که تا آخر عمر هم قلباً مسلمان نشد ـ در راه عظمت بت ها و نابودى اسلام انجام داد.

قرآن مجید مى فرماید چنین انفاق هایى مانند آن زراعتى است و انگیزه انفاق کنندگان نیز ـ که شرک و بت پرستى بوده است ـ بسان آن باد سوزان است.

ب ـ منظور از آن، انفاق مسلمانان ریاکار است که ظاهراً مسجد، حسینیّه، بیمارستان، درمانگاه، پل، جادّه، و مانند اینها را مى سازند; ولى در واقع انگیزه آنها براى غیر خداست. مثل این که هدفشان خودنمایى یا جلب رضایت مردم، براى استفاده بیشتر در آینده باشد. انفاق چنین مسلمانانى نیز مانند آن زمین حاصلخیز; و نیّت غیر خالص آنها همانند آن با سوزان است.

ج ـ منظور از آن، انفاق هایى است که توأم با منّت، ایذا و آزار باشد که در ظاهر انفاق است; ولى در واقع آبروى نیازمندى را ریختن و حیثیّت او را بر باد دادن است. که در این صورت، انفاق مانند آن زمین زراعتى است; و ایذا و اذیّت و منّت نیز آن باد سرد خشک سوزان است که نه تنها انفاق را باطل مى کند، بلکه ضرر دنیوى نیز مى رساند; زیرا هم مال او از کف رفته است و هم گناهى مرتکب شده که مجازات دارد.(1)

 2ـ از آیه شریفه و بعضى دیگر از آیات قرآن مجید استفاده مى شود که خداوند منتقم در بسیارى از موارد که مردم نسبت به نعمتهاى او ناسپاسند و سر از طغیان و نافرمانى درمى آورند، همان نعمتها را وسیله عذاب آنها قرار مى دهد و نعمت را به نقمت تبدیل مى کند (مرگ در دل زندگى).

به عنوان نمونه خداوند قوم نوح را به وسیله باران و طوفان نابوده ساخت، در حالى که این باران همان دانه هاى حیات بخش و زندگى آفرین و بزرگترین نعمت براى این قوم بود!

بارانى که اگر نباشد و نبارد همه چیز از بین مى رود، وسیله و ابزار عذاب قوم نوح شد; آرى نعمت، مصیبت شد!

در سوره سبأ، داستان قوم سبأ نیز نشانگر این واقعیّت عبرت انگیز است. کشور این قوم در مسیر باران بود، براى دفع ضرر و استفاده از سیلاب، سدّ خاکى بزرگى برپا کردند و از این سد، کانال هاى متعدّدى را به سرزمین هاى مختلف کشیدند، بطورى که این آبیارى باعث شد کشور سبأ یکپارچه سرسبز و خرّم و تبدیل به یک باغستان بزرگ گردد، در دو سوى رودخانه این کشور به مسافت زیادى درختکارى شده بود، خداوند در مقابل این همه نعمت یک چیز از آنها خواست; و آن شکر نعمتهاى الهى بود(2); ولى از آنجایى که انسان وقتى غرق نعمت مى شود، خدا را فراموش مى کند و مست باده غرور خود مى گردد; قوم سبأ نیز طغیان و ناسپاسى را وجهه همّت خود قرار داده، آنچه لازمه آدم هاى کم ظرفیّت است ـ که وقتى به نوایى مى رسند همه چیز را فراموش مى کنند ـ انجام دادند. قرآن طغیان آنها و سپس عذاب الهى بر آنان را این گونه بیان مى فرماید: «امّا آنها [از خدا] روى گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنان فرستادیم، و دو باغ [پربرکت]شان را به دو باغ [بى ارزش] با میوه هاى تلخ و درختان شوره گز و اندکى درخت سدر مبدّل ساختیم».(3)

آرى کفران نعمت باعث شد که خداوند همان سدّ آبى خاکى را ـ که نعمت بزرگى براى آنها بود ـ وسیله عذاب آنها قرار دهد. مقدّمات عذاب، این گونه فراهم مى گردد که چند موش از طرف خدا مأمور شدند تا سد را سوراخ کنند. آب از سوراخ هاى ایجاد شده، خارج شد و با گذشت زمان دهانه سوراخ ها بزرگتر گردید به گونه اى که سبب شکسته شدن سد شد; سپس جریان آب، سبب تخریب تمام قصرها، کاخ ها و باغ ها شد و گوسفندان و چهارپایان را نابود ساخت و سرزمین سرسبز بهشتى را به ویرانه اى تبدیل نمود.

در نتیجه آن سدّ آبى که مایه نعمت آنها بود به خاطر اعراض از خدا وسیله عذاب آنان گردید تا عبرتى باشد که انسان در مقابل قدرت بى انتهاى خداوند طغیان نکند.

نمونه دیگر، عذاب خدا بر «قوم شعیب»(4) است که قرآن آن را صیحه آسمانى و صاعقه مى شناساند صاعقه از دو جهت باعث عذاب مى گردد: نخست این که، هر چه بر سر راه او قرار گیرد به آتش کشیده مى شود; و دیگر این که امواج صوتى آن سبب ناشنوایى مى شود و به عبارت دیگر، موج انفجار ایجاد مى کند.

باید دانست که همین صاعقه، قبلا براى آنها نعمت بود; چه این که به وسیله همین صاعقه، ابرهاى باران زا شروع به باریدن مى کنند و این نعمت بزرگ الهى (آب) باعث حیات و زندگى همه جانداران مى گردد!

بر اساس آنچه در قرآن مجید ذکر شده است(5)، «قوم هود» نیز وقتى گستاخى و جسارت را از حد گذراندند، عذاب استیصال (عذاب بنیان کن) نازل شد و همان زمینى که بستر بشر و محلّ استراحت انسان و گهواره آدمى محسوب مى شد، وسیله عذاب آنها گشت.

با لرزش زمین تمام شهرهاى آنها زیر و رو شد; بارانى از سنگهاى آسمانى بر سر آنها بارید، به گونه اى که حتّى از آثار آنها هم، اثرى بر جاى نماند.

همان گونه که اشاره شد در آیه مثل نیز باد ـ که یکى از نعمتهاى بزرگ الهى براى کشاورزى است; چه این که اگر نوزد، عمل لقاح صورت نمى گیرد و اکسیژن و کربن هوا جابه جا نمى گردد; و در نتیجه بسیارى از درختان بار نمى دهند ـ وسیله عذاب آنها شد و تمام زراعت آنها را خشک و نابود ساخت.

3ـ از دیر زمان یکى از بحث هاى مهم در عدل الهى، طرح این مسأله بوده است که اگر خداوند عادل است; پس فلسفه و حکمت حوادث دردناکى از قبیل: بیمارى ها، سیلاب ها، طوفان ها، زلزله ها، باران هاى تند، بادهاى وحشتناک و... چیست؟

آیا این امور ـ که باعث ناراحتى و از بین رفتن انسان ها مى شود ـ با عدالت خداوند سازگار است؟

تاریخ طرح این شبه مشخص نیست و شاید قبل از میلاد حضرت مسیح(علیه السلام) هم مطرح بوده است. در این زمینه بحث هاى فراوان و کتابهاى زیادى نگاشته شده است و ما نیز در کتاب «پنجاه درس اصول عقاید» پاسخ به آن را، وجهه همّت خود قرار داده ایم.

قرآن مجید در این آیه و آیات دیگر، در صدد بیان فلسفه این حوادث برآمده است که به چند نمونه از آن اشاره مى گردد:

1ـ بعضى از آیات قرآن مجید، هدف از این حوادث و بلاها را تنبّه و بیدارى انسانهاى غافل مى شناساند. از این رو، خداوند در آیه 41 سوره روم مى فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ اَیْدِى النّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» فساد، در خشکى و دریا به سبب کارهایى که مردم انجام داده اند، آشکار شده است; خدا مى خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید ]به سوى حق[ بازگردند.

بر اساس این آیه، حوادث دردناک براى انسان غافل، لطف الهى محسوب مى شود; چه این که شاید این گونه حوادث انسان گنهکار و غافل را بیدار کرده، به سوى حضرت حق بازگرداند. مثلا از این جهت که دنیاى امروز مبتلا به فحشا و فساد است، خداوند هم آنها را به مرض خطرناک «ایدز» مبتلا مى کند تا شاید این بشر ناسپاس و فراموش کار با عذاب و حوادث تلخ از خواب غفلت بیدار گردد. و یا از این رو که دنیاى امروز مبتلا به گناه بزرگ رباخوارى شده است; رباخوارایى که بعضى کشورهاى جهان سوّم را در آستانه سقوط قرار داده است، خداوند هم آنها را به فاصله طبقاتى، جنگ ها و انقلاب هایى مبتلا مى کند که باعث از بین رفتن تمدّن هاى بشریّت مى شود، تا شاید این انسان بیدار شود.

پس این بلاها که موجب بیدارى انسان مى شود، در واقع از واهب الهى است.

براى روشن تر شدن این فلسفه به مثال زیر توجّه کنید:

گاهى در خیابان هاى مسطّح و صاف و طولانى موانع و دست اندازهایى مشاهده مى شود که از ظاهر حال، مسئولان عمداً آنها را ایجاد کرده اند. وقتى از علّت این امر سؤال شود، مى گویند: در چنین خیابان هایى ممکن است راننده به خواب رود; براى بیدارى راننده و جلوگیرى از خطر تصادف، لازم است چنین دست اندازهایى ایجاد شود تا سبب بیدارى و هوشیارى راننده گردد.

دست اندازهاى جادّه زندگى بشر ـ که در خواب غفلت فرو مى رود ـ نیز همین فلسفه را دارد چه این که اگر خواب رود و دست اندازى نباشد، در پرتگاه سقوط مى کند; ولى با وجود دست انداز گرچه متحمّل ناراحتى مى شود; ولى موجب بیدارى و نجات او از سقوط مى گردد.

2ـ فلسفه دوّمى که از آیات استفاده مى شود این است که بعضى از بلاها و حوادث نتیجه عمل خود انسان است و به تعبیر آیه مثل، انسان خود به خویشتن ستم مى کند; وگرنه خداوند ستمى را بر انسان روا نمى دارد.

مثلا پدران و مادرانى که در صدد تربیت فرزندانشان برنمى آیند; آنها را با مسایل دینى آشنا نمى سازند; فرزندان را به اماکن مذهبى ـ مانند مساجد و حسینیّه ها ـ عادت مى دهند شاید فرزندى معتاد تحویل جامعه دهند که باعث نابودى خود و خانواده اش گردد! چه کسى جرقه اوّلیّه این آتش را روشن ساخته است؟! چه کسى مواد سوخت این آتش سوزى را فراهم نموده است!؟ هیچ کس، جز پدر و مادر!


1- اگر چه هر سه احتمال با مضمون آیه شریفه سازگار است ولى با توجّه به آیه قبل به نظر مى رسد که احتمال اوّل صحیح تر باشد; چون آیه قبل (آیه 116 سوره آل عمران) که درباره کفّار صراحت دارد.

2- در آیه 15 سوره سبأ، بعد از این که جریان شهر سبأ را نقل مى کند، مى فرماید: «کُلُوا مِن رِزقِ رَبِّکُم وَ اشکُرُو لَهُ بَلْدَة طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفورٌ» از روزى پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید; شهرى است پاک و پاکیزه و پروردگارى آمرزنده (و مهربان).

3- سوره سبأ، آیه 16.

4- سوره هود، آیه 94.

5- سوره هود، آیه 16.

شرح و تفسیرعبرت بگیرید
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma