سعید بن جبیر به هنگام مرگ

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهای زیبای قرآن جلد 1
نتایج مَثَل هاسوّمین مثال: قساوت قلب

یکى از این بزرگان و اولیاء اللّه «سعید بن جبیر» یاور امام سجّاد(علیه السلام) و مؤمن خالص متوکّل به خدا و کسى است که بر مرگ لبخند زده است. مأموران حجّاج بن یوسف ثقفى(1) سعید بن جبیر را به نزد این سنگدل و جنایتکار بى رقیب تاریخ مى آورند. حجّاج چون نمى تواند در سخن بر او چیره شود، دستور مى دهد رو به قبله سرش را از بدن جدا کنند. حاضران مى بینند که سعید در نهایت خونسردى رو به قبله این آیه شریفه را تلاوت مى کند. «اِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ حَنِیفاً وَ مآ اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ»; من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان ها و زمین را آفرید. من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.(2)

به قصد توهین به سعید فرمان داده بود او را همچون حیوانى رو به قبله گردن زنند. چون مى بیند قرائت آن آیه براى سعید عزّت و سعادتى ایجاد کرده است. بار دیگر دستور مى دهد که پشت به قبله او را بکشند و این بار آواى ملکوتى این آیه شریفه از حلقوم سعید بلند شد که: «وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ المَغْرِبُ فَاَیْنََما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»; مشرق و مغرب از آن خداست! به هر سود رو کنید ـ حتّى پشت به قبله ـ خدا آن جاست! خداوند بى نیاز و داناست.(3)

حجّاج خشمگینانه و شکست خورده دستور مى دهد سرش را بر روى زمین از تنش جدا کنند و سعید که مرگ را به بازى گرفته بود، با آرامش خاطرى بى نظیر این کلام خدا را زمزمه مى کند که: «مِنْهَا خَلَقْناکُمْ وَ فِیهَا نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً اُخْرَى»; ما شما را از زمین آفریدیم و در آن باز مى گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى آوریم.(4)

حجّاج بى اختیار فریاد مى زند: «گردنش را بزنید و ما را از شرّ او راحت کنید». سعید در آخرین لحظه عمرش با خدایش سخن مى گوید و از او مى خواهد: «اَللّهُمَ لاَ تُسَلِّطْهُ عَلَى احَد بَعْدى»; پروردگارا! پس از من حجّاج را بر هیچ کس مسلّط مفرما. و لحظه اى بعد به دیدار پروردگارش نایل آمد. نفرین سعید مستجاب شد و گریبان حجّاج را گرفت تا جایى که بدنش سرد مى شد و همواره مى لرزید آنقدر احساس سرما مى کرد که دستهایش را داخل آتش قرار مى داد; ولى باز هم مى لرزید! یکى از بزرگان به دیدنش آمد، حجّاج گفت: «برایم دعایى بکن» آن شخص گفت: «مگر نگفتم این قدر جنایت مکن! این نتیجه آن جنایات توست». حجّاج گفت: «نمى گویم دعا کن تندرست و سالم شوم، بلکه دعا کن بمیرم تا از این وضع نجات یابم».(5) براستى چنین است که امنیّت و آسایش و آرامش در این دنیا از آن مؤمنان است نه منافقان; چه دین خدا تنها براى امور مربوط به آخرت نیست، بلکه ناظر به زندگى این دنیا نیز هست.


1- یکى از نویسندگان در مورد حجّاج مى گوید: «اگر در معرّفى جنایتکاران هر مذهب و ملّت مسابقه اى برگزار شود و ما حجّاج را به عنوان جنایتکارترین فرمانرواى مسلمانان معرّفى کنیم; قطعاً برنده خواهیم شد!» و انصافاً این کلام دور از واقعیت نیست; چون یکى از تفریحات حجّاج بریدن سر مخالفان خود و تماشاى فوران کردن خون از رگهاى مقتول بود و مى گفت: «من از این صحنه لذّت مى برم!».

2- سوره انعام، آیه 79.

3- سوره بقره، آیه 115.

4- سوره طه، آیه 55.

5- سفینة البحار، ماده سَعَدَ.

نتایج مَثَل هاسوّمین مثال: قساوت قلب
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma