7ـ تفسیر آیه 18 «صُمٌ بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهای زیبای قرآن جلد 1
6ـ «نور» و «ظلمات»نفاق عمدتاً سه منشأ و سرچشمه دارد:

 

منافقین طبق این آیه شریفه داراى سه ویژگى هستند: اوّل ـ «صُمّ» هستند. «صم» جمع «اصم» به معناى کرى است. دوّم ـ «بُکم» هستند «بکم» جمع «ابکم» به معناى گنگ و لال است یعنى منافقان هم لال و هم گنگ هستند و معناى این دو جمله این است که اینها همواره کر و لال هستند; چون کسانى که کر هستند خواه ناخواه لال هم مى شوند، اگر چه از نظر پزشکى دستگاه تکلّم آنها سالم باشد; زیرا وقتى انسان چیزى نشنود نمى تواند تکلّم کردن را بیاموزد و تجربه کند و شاید بدین جهت در آیه شریفه صفت کرى اوّل آورده شده است; یعنى اینان همواره کر و لال هستند.

سوّم ـ «عُمى» هستند. «عمى» جمع «اعماء» به معناى نابینایى است. یعنى منافقان نه زبان گویا دارند و نه گوش شنوا و نه چشم بینا و کسى که کر و لال و نابینا باشد چطور مى تواند دریابد که به راهى نادرست گام گذاشته است و اصلا چگونه مى تواند به انحراف و خطاى خود پى ببرد؟

چون این سه عضو ابزار شناخت انسان هستند; گوش وسیله تعلیم و یادگیرى، زبان وسیله انتقال علوم از نسلى به نسل دیگر، و چشم هم وسیله کشف علوم جدید و یافته هاى تازه مى باشد. وقتى کسى هیچ یک از این سه ابزار شناخت را نداشته باشد نمى تواند از مسیر انحراف خارج شود یه به راه حق باز گردد; بنابراین پرسشى مطرح مى شود که منافقان که چشم و گوش و زبان دارند پس چرا در قرآن از آنان به کر و لال و کور تعبیر شده است؟ در پاسخ باید گفت: قرآن منطق خاصّى دارد، در فرهنگ قرآن هر چیزى در دایره آثارش دیده مى شود و وجود و عدم آن از نظر قرآن به وجود و عدم آثار آن بسته است.

بنابراین، آنها که چشم دارند و از این نعمت الهى براى دیدن آیات پروردگار و مشاهده صحنه هاى عبرت آموز بهره نمى برند و در واقع چشم آنها چنین اثر وجودى ندارد، از نظر قرآن کورند و آنها که گوش دارند; ولى پیام خدا و صداى مظلومان را نمى شنوند در منطق قرآن کر هستند و نیز کسانى که زبان دارند; ولى آن را به ذکر خدا و امر به معروف و نهى از منکر و ارشاد جاهل و... به کار نمى گیرند در فرهنگ قرآن لال محسوب مى شوند. حتّى در ابعاد وسیع تر قرآن مجید بر مبناى همین فرهنگ، عدّه اى از انسانهاى مرده را زنده مى نامد و بسیارى از مردم زنده را مرده; مثلا در مورد شهداى در راه حق ـ که به ظاهر مرده هستند ـ مى فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِى سَبیلِ اللّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون» اى پیامبر! هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.(1) شهدا از نظر قرآن زنده هستند; چون اثر یک انسان زنده را دارند باعث تقویت دین و اسلام مى شوند و یاد و خاطره آنها یادآور معروف ها و خوبى هاست.

و در جاى دیگر مى فرماید: «اِنْ هُوَ اِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرآنٌ مُبینٌ لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیّاً وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرینَ» این (کتاب آسمانى) تنها ذکر و قرآن مبین است! تا افرادى را که زنده اند، بیم دهد (و بر کافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد.(2) انسانهاى زنده از نظر قرآن و طبق این آیه شریفه دو دسته اند: اوّل ـ مؤمنان، انسانهایى که حیات قرآنى دارند و دوّم ـ افراد بى ایمان و انسانهاى مرده اى که در بین زندگان راه مى روند; یعنى کسانى که گوش شنوا ندارند از نظر قرآن مرده اند.(3) نتیجه این که: شخص منافق اگر چه در ظاهر داراى زبان و گوش و چشم است; ولى چون اثر وجودى این اعضا در او وجود ندارد از نظر قرآن چنین انسانى کر و لال محسوب مى شود. به همین جهت «هُمْ لا یَرجِعُون; از راه خطا بازنمى گردند» چون ابزار شناخت ندارد شما اگر یک انسان کر و کور و لال را در حال سقوط ببینید، به هیچ وجهى نمى توانید او را نجات دهید; زیرا نه زبان دارد که درخواست کمک کند، نه گوش دارد که صداى هشدار شما را بشنود و نه چشم دارد که علامت هاى هشدار دهنده را ببیند.


1- سوره آل عمران، آیه 169.

2- سوره یس، آیات 69 و 70.

3- براى توضیح بیشتر مى توانید ر.ک. تفسیر نمونه، جلد اوّل، صفحه 441 به بعد.

6ـ «نور» و «ظلمات»نفاق عمدتاً سه منشأ و سرچشمه دارد:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma