شرح و تفسیر آیه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهای زیبای قرآن جلد 1
ششمین مثال: انفاق هاى همراه با اذیّت و آزارپیام هاى آیه

این آیه شریفه با خطاب به مؤمنان و اهل ایمان شروع مى شود. معناى این خطاب آن است که آنچه در این آیه بیان شده و بدان دستور داده شده است، شرط ایمان است و کسى که آن را انجام ندهد، مؤمن نیست.

خداوند مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! صدقات خود را با منّت نهادن و سخن گفتن درباره آن و اذیّت کردن گیرندگان صدقات، باطل نکنید. از این بخش از آیه شریفه نتیجه گرفته مى شود که دو چیز صدقه را باطل مى کند: نخست، منّت گذاردن و دیگر، آزار و اذیّت رساندن; زیرا گاه دیده مى شود که کسى به دیگرى کمک مى کند; ولى تا آخر عمر او را اذیّت مى کند; مثلا مى گوید: «اگر من نبودم بیچاره مى شدى و آبرویت مى رفت» یا «آبرو و سرمایه ات مرهون من است» و یا «این پول را بگیر، ولى دیگر تو را این جا نبینم».

نه تنها آزار و منّت بر فقیر، صدقه را باطل مى کند و کارى پسندیده محسوب نمى شود، حتّى قطع سخن نیازمند در شرح حال و بیان مشکلات خویش، امرى نکوهیده و ناپسندیده است.

در روایتى آمده است: «اگر فقیرى شرح حال و مشکلات و ناراحتى هایش را برایت مى گوید، اگر نمى توانى کمکش کنى، دست کم به سخنش گوش کن و کلام او را قطع نکن».(1) زیرا اگر چنین کنى و سپس به او کمک نمایى، کمکت بى فایده و از نظر اسلام بى ارزش است.

بجاست درباره «منّت» توضیح بیشترى داده شود: اصل این کلمه «مَنْ» به معناى وزن خاص است و شاید کاربرد منّت بدین خاطر باشد که «من» در معناى وزن، سنگینى ایجاد مى کند و بارى را بر ترازو تحمیل مى کند. شخص منّت گذار نیز نوعى سنگینى بر دیگرى وارد و تحمیل مى کند و در حقیقت شخص منّت پذیر با این عمل او احساس سنگینى مى کند.

از سوى دیگر، هرگاه شخصى نعمتى را به دیگرى ببخشد به آن «منّت» گویند که خود به دو دسته تقسیم مى شود:

اوّل ـ منّتِ عملى که شخص عملا نعمتى را به دیگرى ببخشد. این نوع منّت پسندیده و ستایش شده است.

دوّم ـ منّت ادّعایى و زبانى که شخص تنها سخن از دادن نعمت به دیگرى مى کند و عملا دادن نعمت در میان نیست. در قرآن مجید این کلمه و مشتقّاتش بیش از بیست بار به کار برده شده است.

از جمله، در آیه 17 سوره حجرات مى خوانیم: «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ اَنْ اَسْلَمُوا قُلْ لاتَمُنُّوا عَلَىَّ اِسْلامَکُمْ بَلِ اللّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ اَنْ هَداکُمْ لِلاِْیمانِ...» ]این عرب ها[ بر تو منّت مى گذارند که مسلمان شده اند. بگو به خاطر اسلام آوردنتان بر من منّت نگذارید ]شما منّتى بر اسلام ندارید[ بلکه خداوند بر شما منّت دارد که شما را هدایت کرده است.

در این جا منّت اوّل، منّت ادعایى و زبانى است; زیرا عربها نعمتى بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نرسانده بودند; زیرا مثلا اگر بیمارى نزد پزشکى برود و پزشک نسخه اى براى درمان به او بدهد و او با عمل بدان، تندرست شود، آیا بیمار منّتى بر پزشک دارد؟

منّت دوّم در آیه شریفه بالا که از سوى خداوند است، منّت عملى است; زیرا خداوند نعمت اسلام آوردن را به آنان داده است.

بنابراین، منّت از ناحیه خداوند، به معناى بخشش و منّت عملى است; ولى منّت از سوى انسانها، مى تواند به هر دو معناى یاد شده باشد. و امّا منّت مورد نظر در آیه شریفه بالا، منّت ادعایى و زبانى است.

در ادامه آیه شریفه، خداوند مى فرماید: مَثَل چنین کسانى که این گونه انفاق مى کنند و منّت مى گذارند، مَثَل آدم کافر یا ریاکار است; زیرا چنین شخصى نه به خدا ایمان دارد، نه به روز رستاخیز. بنابراین، چنین انفاقى هم به درگاه خداوند، پذیرفتنى نیست; چه شرط قبولى انفاق، ایمان است و اخلاص و چنین شخصى که ایمان ندارد، مخلص نیز نمى باشد. سپس مى فرماید: مَثَل هر دوى آنان یعنى ریاکار و انفاق کننده ادعایى و زبانى، مثَل قطعه سنگى صاف است که لایه اى خاک بر سطح آن نشسته است و بر این خاک ظاهراً بارور، بذرى افشانده اند: «فَاَصابَهُ وابل» ناگاه دانه هاى درشت باران مى بارد و در یک آن، تمام این خاکها و بذرها را مى شوید و از بین مى برد و سنگ بى هیچ پوششى، خود را نمایان مى سازد. «لایَقْدِرُونَ عَلى شَىء» تلاش هایى که در این بذرافشانى صرف شده بود، همه بى حاصل مى شود; زیرا این کار تنها بر پایه توجّه به ظاهر بوده است و نه عملى متّکى بر شناخت باطن و عمق.

همان گونه که باران نعمت زا و حیات بخش که کشتزارها را بارور مى سازد، در این مَثَل کشت و کاشته را نابود ساخته است، آیات الهى نیز مؤمنان و صالحان را از برکت نعمات الهى خود، بهره مند و هدایت مى کند، ولى کافران و منافقان را رسوا و گمراه.

کشاورزى که دانه اخلاص مى کارد و شخصى که دانه ریا کشت مى کند، هر دو زحمت کشیده اند; لکن دستاوردهاى متفاوتى نصیبشان مى شود. آن یکى هفت صد برابر و شاید بیشتر و این دیگرى، هیچ و حتّى همه داشته هایش را نیز از دست مى دهد.


1- وسائل الشّیعه، جلد 6، ابواب الصدقه، باب 22، حدیث 3.

ششمین مثال: انفاق هاى همراه با اذیّت و آزارپیام هاى آیه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma