اَفَاَمَرَهُمُ اللهُ سُبْحانَهُ بِالاِخْتِلافِ فَاَطاعُوهُ! اَمْ نَهاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ! اَمْ اَنْزَلَ اللهُ سُبْحانَهُ دیناً ناقِصاً فَاسْتَعانَ بِهِمْ عَلىِ اِتْمامِهِ! اَمْ کانُوا شُرَکاءَ لَهُ، فَلَهُمْ اَنْ یَقُولُوا، وَ عَلَیْهِ اَنْ یَرْضى؟ اَمْ اَنْزَلَ الله سُبْحانَهُ دیناً تامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ(صلى الله علیه وآله وسلم) عَنْ تَبْلیغِهِ وَ اَدائِهِ، وَ اللهُ سُبْحانَهُ یَقُولُ: «ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِنْ شَىْء» وَ فیه تِبْیان لِکُلِّ شَىْء، وَ ذَکَرَ اَنَّ الْکِتابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً، وَ اَنَّهُ لاَ اخْتِلافَ فیهِ فَقالَ سُبْحانَهُ: «وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً».
ترجمه
(چگونه ممکن است این همه آراى ضدّ و نقیض در مسأله واحد، حکم خداوند باشد!) آیا خداوند سبحان به آنها دستور اختلاف و پراکندگى داده است و آنها اطاعت فرمان او کرده اند! یا این که آنها را از اختلاف بر حذر داشته و آنها عصیان نموده اند! یا این که دین ناقصى نازل کرده و در تکمیل آن از آنها کمک خواسته است! یا این که آنها شریکهاى خدایند و حق دارند بگویند (و حکم صادر کنند و قانون بنویسند) و بر خدا لازم است رضایت دهد! یا این که خداوند سبحان دین کاملى نازل کرده، ولى پیامبر در تبلیغ و اداى آن کوتاهى نموده است! حال آن که خداوند سبحان مى فرماید: «ما چیزى در قرآن فروگذار نکردیم» و «در قرآن بیان همه چیز آمده است» و نیز فرموده: «بخش هاى قرآن یکدیگر را تصدیق و تأیید مى کنند» و هیچ گونه اختلافى در آن راه ندارد» (تا مایه اختلاف آرا شود، چگونه ممکن است در قرآن اختلافى باشد در حالى که) خداوند سبحان مى فرماید: «اگر این قرآن از ناحیه غیر خدا بود اختلافات بسیارى در آن مى یافتند».