بسیارى از گناهان است که مسؤلیت فردى دارد هرچند گناه کبیره اى محسوب مى شود، مانند ارتکاب اعمال منافى عفّت و یا نوشیدن شراب و سایر محرّمات; ولى خطرناکترین گناهان، گناهانى است که گروه دیگرى را به گناه مى افکند و بنیانگذار آن بارگناهان آنها را بر دوش مى کشد بى آن که چیزى از گناهان آنها کم شود. سردمداران ظلم و فساد، بدعت گذاران و آمران به منکر و ناهیان از معروف و صاحبان ادّعاهاى باطل در این گروه جاى دارند.
گاه دامنه گناه انسان بعد از مرگ او تا قرنها و نسلها ادامه دارد و شخص گناهکار باید جریمه تمام آنها را بپردازد (همان گونه که گاهى کار نیک و صواب چنین است و برکاتش قرنها و نسلها ادامه دارد).
قرآن مجید درباره این گونه اشخاص مى فرماید: «وَلَیَحْمِلُنَّ اَثْقالَهُمْ وَ اَثْقالا مَعَ اَثْقالِهِمْ وَ لَیُسْئَلُنَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَمّا کانُوا یَفْتَرُونَ; آنها بار سنگین گناهان خویش را بر دوش مى کشند و همچنین بارهاى سنگین دیگرى را علاوه بر بارهاى سنگین خویش. و روز قیامت به یقین از تهمتهایى که مى بستند سؤال خواهند شد»!(1)
بزرگترین خطر این گونه گناهان آن است که غالباً قابل توبه نیست; چرا که شرط توبه، شستن آثار گناه است; چگونه انسان مى تواند آثار این گونه گناهان را ـ که گاه منطقه وسیعى را فرا مى گیرد، و یا بسیارى از کسانى که آلوده به آن شده اند از دنیا رفته اند یا در آینده که این پایه گذار از دنیا مى رود به وجود مى آیند ـ بزداید؟
در نتیجه باید بسیار با دقّت گام برداشت! مبادا خداى ناکرده انسان، آلوده چنین گناهان غیر قابل جبرانى شود و تعبیر مولا على(علیه السلام) در فراز بالا درباره او صادق گردد که مى فرماید: «حَمّال خَطایا غَیْرِهِ، رَهْن بِخَطیئَتِهِ; بار گناهان کسانى را که گمراه ساخته به دوش مى کشد و در گرو گناهان خویش نیز مى باشد».
* * *