آخرین بخش خطبه، بیان عظمت فریضه حج

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
بخش پانزدهمنکته ها

گرچه معلوم نیست که امام(علیه السلام) بعد از بیان عظمت مقام قرآن، به چه بخشى از احکام دینى اشاره فرموده است، زیرا همان گونه که مى دانیم بناى سیّد رضى گردآورنده نهج البلاغه، بر این نبوده است که خطبه ها را به طور کامل ذکر کند، بلکه از آنها گلچین کرده است. ولى به هر حال، انگشت گذاردن روى مسأله حجّ از میان وظایف مختلف اسلامى و فردى، آن هم در خطبه اى که از آغاز آفرینش جهان و مراحل مختلف سیر انسان را، تا قیام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)مورد بحث قرار مى دهد، معنا و مفهوم خاصّى دارد و نشان مى دهد که حجّ بیت الله، عصاره اسلام و در برگیرنده مسائل مهمّ فردى و اجتماعى و تربیتى و اخلاقى و سیاسى است و در واقع نیز چنین است که در پایان این بخش به خواست خدا بیان خواهد شد، با این اشاره به تفسیر این فراز از کلام امام مى پردازیم:

در آغاز، سخن از مسأله وجوب حج مى گوید و با تعبیرات بسیار لطیف و زیبا، مسلمین جهان را به انجام این فریضه بزرگ الهى تشویق مى نماید، مى فرماید: «خداوند حجّ بیت الله الحرام (خانه گرامى و محترمش) را بر شما واجب کرده است» (وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرامِ).

سپس در توصیفى براى خانه کعبه مى فرماید: «همان خانه اى که خداوند آن را قبله همه مردم قرار داده است» (الَّذى جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَنامِ).(1)

در هر شبانه روز، چندین بار رو به سوى آن مى کنند و مرکز دایره صفوفِ جماعتِ آن، رمز وحدت همه مسلمین جهان است.

آن گاه در توصیف دیگرى از این خانه بزرگ و مراسم واقعى حج که عاشقان بى قرار الهى را به سوى خود دعوت مى کند، مى فرماید: «آنها همچون تنشه کامانى که به آبگاه مى روند به سوى آنها مى آیند و همچون کبوتران به آن پناه مى جویند».

یَرِدُونَهُ(2) وُرُودَ الاَنْعامِ وَ یَاْلَهُونَ(3) اِلَیْهِ وَلُوهَ الْحَمامِ(4)).

به راستى آنها که معناى حج را درک مى کنند، همین گونه به سراغ خانه خدا مى آیند، قلب و روح خود را با آن شستشو مى دهند و از معنویت و روحانیّت حج با تمام وجود بهره مى گیرند و از شرّ شیاطین و هواى نفس و بلاى گناه به آن پناه مى جویند، عاشقانه زمزمه لبیک سر مى دهند و مشتاقانه سعى صفا و مروه مى کنند و پروانهوار به گرد شمع کعبه، مى گردند.

تشبیه به انعام یا به خاطر تواضع فوق العاده حجّاج بیت الله است یا اشاره به بى قرارى و بى تابى آنها به هنگام هجوم به سوى کعبه و طواف مى باشد و باید توجّه داشت که این گونه تعبیرات در عرف عرب مفهومى متفاوت با عرف ما دارد. و تشیه به حمام (کبوتر) به خاطر آن است که این پرنده، رمز محبّت و صلح و صفا و امنیّت و زمزمه آمیخته به شوق است.

جالب توجّه این که اوّلین نقطه شروع حج همان احرام و گفتن لبیک است، همان لبیک که مفهومش اجابت دعوت الهى است. آرى خدا زوّار خانه اش را به میهمانسراى بزرگش دعوت نموده و آنها لبیک گویان در حالى که دلها پر از شوق و سرها پر از عشق و هواى اوست به سوى خانه اش حرکت مى کنند و خود را در جوار قرب او مى بینند و نخستین اثر آن آشکار شدن جوانه هاى تقوا و معنویّت در دل و جان آنهاست.

سپس به یکى از فلسفه هاى حج پرداخته، مى فرماید: «خداوند سبحان حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانه اى از اعتراف به عزّتش» (وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ اِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ).

زیرا مناسک و مراسم حج مشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانه اى است که در برابر حق انجام مى شود و هیچ عبادتى در میان عبادات تا این حد، نشانه هاى تواضع در آن نمایان نیست، احرام بستن و از تمام لباس و زر و زیورها به دو قطعه پارچه ندوخته قناعت نمودن و طواف خانه خدا و سعى صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات و مشعر و منى و رمى جمرات و تراشیدن سر، همه اعمالى است متواضعانه که در برابر عظمت پروردگار انجام مى گیرد و به راستى غرور و تکبّر و نخوت هر انسانى را در هم مى شکند.

سپس به این حقیقت اشاره مى کند که قرار گرفتن در صفوف حاجیان و زائران بیت الله، افتخار بزرگى است که خداوند به گروهى از بندگانش بخشیده، مى فرماید: «و از میان خلق خدا شنوندگانى را برگزیده که دعوت او را به سویش اجابت کرده و سخنش را تصدیق نموده اند» (وَ اخْتارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمّاعاً(5) اَجابُوا اِلَیْهِ(6) دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقوا کَلِمَتَهُ).

در احادیث اسلامى آمده است که ابراهیم و اسماعیل بعد از آن که مأموریت خدا را در بناى خانه خدا انجام دادند خداوند به ابراهیم دستور داد که مردم را با صداى رسا به حج دعوت کند. او عرضه داشت: صداى من به جایى نمى رسد، خداوند فرمود: بر تو صدا زدن و بر من رساندن، ابراهیم بر فراز مقام که در آن روز به خانه کعبه چسبیده بود قرار گرفت، مقام مرتفع شد تا آن جا که از کوه ها برتر گشت، ابراهیم انگشت در گوش خود گذاشت و با صداى بلند در حالى که رو به شرق و غرب کرده بود گفت: «اَیُّهَا النّاسُ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْحَجُّ اِلَى الْبَیْتِ الْعَتیقِ فَاَجیبُوا رَبَّکُمْ; اى مردم حجّ خانه خدا بر شما مقرّر شده است دعوت خدا را اجابت کنید» و تمام کسانى که در پشت دریاهاى هفتگانه و در میان مشرق و مغرب تا انتهاى زمین بودند بلکه کسانى که در پشت پدران و رحم مادران قرار داشتند، صداى او را شنیدند «وَ لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ» گفتند.(7)

در بعضى از روایات آمده است، آنها که لبّیک گفتند به تعداد لبیک گفتنهایشان موفّق به انجام حجهاى متعدّد مى شوند و آنها که نگفته اند توفیقى نصیبشان نخواهد شد.(8)

بار دیگر به فلسفه حج و آثار سازنده آن باز مى گردد و مى فرماید: «آنها (حجّاج بیت الله) در جایگاه پیامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که به گرد عرش الهى مى گردند شبیه مى شوند» (وَ وَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبیائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطیفینَ بِعَرْشِهِ).

تعبیر به «مواقف انبیا» به خاطر آن است که پیامبران زیادى بعد از ابراهیم و حتّى طبق روایاتى قبل از ابراهیم به زیارت این خانه توحید شتافتند(9) و تعبیر به تشبّه به فرشتگان به خاطر آن است که خانه اى درست بر فراز خانه کعبه در آسمانها قرار دارد که فرشتگان بر گرد آن طواف مى کنند.(10)

در ادامه اسرار و آثار حج مى افزاید: «آنها سودهاى فراوانى در این تجارتخانه عبادت الهى به دست مى آورند و به سوى میعادگاه آمرزش و مغفرتش مى شتابند» (یُحْرِزُونَ(11) الاَرْباحَ فى مَتْجَرِ عِبادَتِهِ وَ یَتَبادَرُون عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ).

تعبیر به «یُحْرِزُون; انبار مى کنند» و «اَرْباح; سودها» و «مَتْجَر; تجارتخانه» تعبیرات لطیفى است که این برنامه مهم معنوى را با برنامه محسوس و ملموس مادّى که براى همگان قابل درک است، تشبیه مى کند و راستى چه تجارتى برتر و بالاتر از عملى که اگر صحیح انجام شود انسان از تمام گناهانش پاک مى شود! درست مانند روزى که از مادر متولّد شده است، آن گونه که در احادیث اسلامى آمده است.

سپس مى افزاید: «خداوند متعال این خانه را پرچمى (یا علامتى) براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناه جویان» (جَعَلَهُ سُبْحانَهُ و تَعالى لِلاِسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعائِذینَ حَرَماً).

به راستى خانه کعبه، پرچم بزرگ اسلام است که همیشه در اهتزاز مى باشد، پرچمى است که مسلمین گرد آن جمع مى شوند و استقلال و عظمت و عزّت خود را در مراسم آن مى جویند و هر سال روح تازه اى با مشاهده آن در کالبد مسلمین جهان دمیده مى شود و خون تازه اى در عروقشان به جریان مى افتد.

سپس بعد از ذکر این همه فضایل و اسرار به مسأله واجب بودن زیارت خانه خدا اشاره کرده، مى فرماید: «خداوند اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده و بر همه شما زیارت آن را به طور دسته جمعى مقرّر داشته و فرموده است: و براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه (او) کنند ـ آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند، و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زیان رسانده) خداوند از همه جهانیان بى نیاز است» (فَرَضَ حَقَّهُ وَ اَوْجَبَ حَجَّهُ وَ کَتَبَ عَلَیْکُمْ وِفادَتَهُ(12) فَقالَ سُبْحانَهُ: ولِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلا وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنیّ عَنِ الْعالَمینَ).


1. «انام» بعضى آن را به معناى انسانها و بعضى به معناى موجودات عاقلى که بر روى زمین زندگى مى کنند اعم از جن و انس تفسیر کرده اند، در صورت اوّل مفهوم جمله این است که حج تنها قبله انسانهاست و در صورت دوّم، قبله براى جن و انس هر دو محسوب مى شود. بعضى آن را از ریشه «ونام» به معناى صدا دادن دانسته اند، سپس به همه موجودات ذى روح یا خصوص جن و انس اطلاق شده است. (تاج العروس مادّه انم).
2. «یردون» از مادّه «ورود» در اصل به معناى وارد شدن حیوانات تشنه به آبگاه است، سپس به هر گونه داخل شدن در هر محل اطلاق شده است.
3. «یألهون» بعضى آن را از ماده «اَلَهَ، اُلُوهاً» به معناى عبادت کردن دانسته اند. بنابراین یألهون یعنى پرستش مى کنند و گاه گفته شده این ماده به معناى تحیّر است چرا که وقتى انسان درباره ذات و صفات خدا مى اندیشد، متحیّر مى شود و گاه گفته اند که ماده اصلى آن وَلَهَ مى باشد که و او آن تبدیل به همزه شده است (تعبیر به ولوه در ادامه جمله بالا به صورت مفعول مطلق نیز مؤیّد این معناست) و وَلَهَ به معناى پناه گرفتن و تضرّع کردن همراه شوق است.
4. «حَمام» (به فتح) به معناى کبوتر و «حِمام» (به کسر) به معناى مرگ است و در عبارت بالا همان معناى اوّل منظور است.
5. «سُمّاع» بر وزن طلاّب، جمع «سامع» است (مانند طلاّب که جمع طالب است).
6. ضمیر «الیه» ممکن است به خانه کعبه یا به خداوند بازگشت کند و در مفهوم جمله تفاوت چندانى حاصل نمى شود.
7. نورالثّقلین، ج 3، ص 488، ح 74.
8. شرح نهج البلاغه مرحوم خویى، ج 2، ص 249 (به نقل از کافى) و بحارالانوار، ج 96، ص 187.
9. در احادیث آمده است که از جمله پیامبرانى که این خانه توحید را زیارت کرده اند آدم و نوح و ابراهیم و موسى و یونس و عیسى و سلیمان و همچنین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بود. (شرح نهج البلاغه خویى، ج 2، ص 252).
10. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 124.
11. «یحرزون» از مادّه «احراز» به معناى حفظ کردن و ذخیره کردن و انبار نمودن است. به همین دلیل، حرز به محلّى مى گویند که محفوظ است مانند صندوق، انبار و مانند آن.
12. «وفادة» در اصل به معناى طلوع کردن و آشکار شدن مى باشد; سپس به معناى نزول و ورود آمده و وَفْد به هیأت و جمعیّتى گفته مى شود که به سراغ کشورى یا زمامدارى یا فرد یا گروهى که داراى شأن و مقامى هستند مى روند.

 

بخش پانزدهمنکته ها
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma