برنامه ریزى شیاطین!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
پیروان شیطان!خطبه 8

بحث درباره «شیطان» بسیار طولانى و گسترده است. فلسفه آفرینش «شیطان»، چگونگى نفوذ «شیطان» در انسانها، طول عمر شیطان، داستان شیطان و آدم(علیه السلام)، لشکریان شیطان، شیاطین جنّى و انسى، علامت نفوذ «شیطان» در انسان و مانند اینها; ولى بدیهى است که شرح همه این مسائل در این مختصر نمى گنجد. تنها باید به اشاراتى که بتواند روشنایى اى بر این بحثها بیندازد و با مسیر خطبه بالا هماهنگ باشد قناعت کنیم.

از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که «شیطان» از آغاز به صورت یک موجود «شریر» آفریده نشده بود; بلکه موجود پاکى بود که در صفوف «فرشتگان» جاى داشت (هر چند فرشته نبود).

ولى حبّ ذات افراطى و خودخواهى و تکبّر سبب شد که از فرمان خدا نسبت به سجده بر «آدم»(علیه السلام) سرباز زند و نه تنها مرتکب معصیت شود بلکه علم و حکمت خدا را نیز به زیر سؤال برد و این دستور را غیر حکیمانه بشمرد و به وادى ضلالت و کفر فرو غلطد.

او از خداوند تقاضاى باقیماندن تا قیامت را کرد و خدا نیز تقاضاى او را نسبت به زنده ماندن تا وقت معلوم قبول فرمود و این به خاطر آن بود که بندگانش را به وسیله او و لشکریانش بیازماید، یا به تعبیرى دیگر همان گونه که وجود شهوات در درون نفس آدمى و مقاومت عقل و ایمان در برابر نیروهاى مخالف، سبب قوّت و قدرت انسان در مسیر اطاعت فرمان خدا مى شود; همچنین وسوسه هاى «شیطان» از برون و مقاومت سرسختانه انسان در برابر او سبب تکامل او مى گردد; چرا که همیشه وجود دشمن، عامل حرکت و تحصیل قدرت و قوّت و پیشرفت و تکامل است.

اما این بدان معنا نیست که «شیطان» نفوذ اجبارى در انسانها داشته باشد; بلکه انسانها هستند که به او اجازه وسوسه را مى دهند. قرآن مجید با صراحت مى گوید: «اِنَّ عِبادى لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطان; تو بر بندگان من سلطه ندارى».(1) و در جاى دیگر مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ; او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل مى کنند تسلّطى ندارد»(2) و نیز از قول خود شیطان این نکته را با صراحت نقل مى کند که در روز قیامت به پیروان خود مى گوید: «وَ ما کانَ لى عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطان اِلاّ اَنْ دَعَوتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لى فَلا تَلُومُونى وَ لُومُوا اَنْفُسَکُمْ; من بر شما تسلّطى نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید; پس مرا ملامت نکنید، خویشتن را ملامت کنید»!(3)

این نکته نیز حائز اهمیّت است که خداوند براى خنثى کردن وسوسه هاى شیاطین، لشکریان و جنودى آفریده است که از جمله آنان عقل و خرد و فطرت و وجدان و پیامبران الهى و فرشتگان خدایند که حافظان اهل ایمان و نگه دارندگان آنها در برابر وسوسه هاى شیاطین مى باشند. هرکس خود را در خط آنها قرار دهد حمایتش مى کنند و وسوسه هاى شیطان را از او دور مى سازند و هرکس خود را در خط شیاطین قرار دهد و اصرار و لجاجت ورزد، دست از حمایتش بر مى دارند.

این نکته نیز شایان دقّت است که «شیطان» سعى دارد در اعماق جان انسان نفوذ کرده و از آن جا تأثیر بر اعمال او بگذارد همان گونه که در خطبه بالا به آن اشاره شده بود که گویى در درون سینه ها تخمگذارى کرده و جوجه هاى خود را پرورش مى دهد; سپس آن را در دامان خود انسان بزرگتر مى کند تا آن جا که با وجود او متّحد مى شود; چشم و گوش و زبان و دست و پا، رنگ «شیطانى» به خود مى گیرد و آثار «شیطانى» از خود بروز مى دهد.

در کلمات «امیرمؤمنان على»(علیه السلام) در «غرر الحکم» آمده است: «اِحْذَرُوا عَدُوّاً نَفَذَ فِى الصُّدُورِ خَفیّاً وَ نَفَثَ فِى الآذانِ نَجیّاً; از آن دشمنى بپرهیزید که در سینه ها مخفیانه نفوذ مى کند و در گوشها آهسته فوت مى کند»!

شبیه این معنا ـ با کمى تفاوت ـ در خطبه 83 «نهج البلاغه» نیز آمده است.

در خطبه 121 نیز مى خوانیم: «اِنَّ الشَّیْطانَ یُسَنّى لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُریدُ اَنْ یَحُلَّ لَکُمْ دینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً; شیطان راه هاى خویش را براى شما آسان جلوه مى دهد و مى خواهد پیمانهاى الهى دین شما را گره گره بگشاید».

به هر حال هدف از ایراد خطبه فوق و مانند آن هشدارى است به همه انسانها که مراقب این دشمن بزرگ که عداوت خود را از آن زمان که آدم آفریده شد با او و فرزندانش اعلام نمود، باشند; و با توکّل بر لطف بى پایان خداوند و استمداد از عقل و فطرت و وجدان و الهام گرفتن از ارشادهاى پیامبران الهى و استمداد از «فرشتگان» پروردگار، خود را از حوزه نفوذ «شیطان» دور دارند.

آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، شیاطین منحصر به «ابلیس» و لشکر پنهانى او نیستند; بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «وَ کَذلِک جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَیاطینَ الاِنْس وَ الْجِنِّ یُوحى بَعضُهُمْ اِلى بَعض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً; این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که به طور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند».(4)

آرى باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.

* * *


1. سوره اسراء، آیه 65.
2. سوره نحل، آیه 99.
3. سوره ابراهیم، آیه 22.
4. سوره انعام، آیه 112.

 

 

پیروان شیطان!خطبه 8
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma