این همه اختلاف چرا؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
خطبه در یک نگاه1ـ مسأله تصویب چیست و از کجا نشأت گرفته است؟

امام(علیه السلام) سخن خود را چنین شروع مى کند: «گاه یک دعوا در حکمى از احکام مطرح مى شود و «قاضى» به رأى خود در آن جا حکم مى کند; سپس شبیه همان دعوا نزد «قاضى دیگرى» عنوان مى گردد; او درست برخلاف اوّلى حکم مى دهد!» (تَرِدُ عَلى اَحَدِهِمُ الْقَضِیَّةُ فی حُکْم مِنَ الاحْکامِ فَیَحْکُمْ فیها بِرَأیِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِیَّةُ بِعَیْنِها عَلى غَیْرِهِ فَیَحْکُمُ فیها بِخلافِ قَوْلِهِ).

«سپس همه این قضّات (با آن آراى ضدّ و نقیضى که در مسأله واحدى داده اند) نزد پیشوایشان که آنان را به قضاوت منصوب کرده، گرد مى آیند; و او رأى همه آنها را تصدیق و تصویب مى کند (و فتواى همگان را درست و مطابق واقع مى شمرد); در حالى که خداى آنها یکى، پیامبرشان یکى و کتابشان (نیز) یکى است!» (ثُمَّ یَجْتَمِعُ الْقُضاةُ بِذلِکَ عِنْدَ الاِمامِ الَّذی اسْتَقْضاهُمْ فیُصَوِّبُ آراءَهُمْ جَمیعاً ـ وَ إِلهُهُمْ واحِد! وَ نَبِیُّهُمْ واحِد! وَ کِتابُهُمْ واحدِ).

گرچه این مسأله براى بسیارى عجیب به نظر مى رسد و شاید باور کردنش براى آنها مشکل باشد که کسانى همه قضاوتها یا آراى ضدّ و نقیض را صواب و درست بشمرند و همه را حکم الهى بدانند; ولى این یک واقعیّت است که گروهى از مسلمانان اهل سنّت داراى چنین عقیده اى هستند و اگر به علّت گرایش آنها به این عقیده که بعداً به طور مشروح خواهد آمد توجّه کنیم، باور خواهیم کرد که آنها در تنگناهایى قرار گرفته بودند که براى رهایى از آن چاره اى جز گرایش به عقیده تصویب وجود نداشته است.

ولى امام(علیه السلام) در جمله آخر، نخستین ضربه را بر پایه این تفکّر نادرست وارد مى سازد و مى فرماید: این همه در حالى است که خداى آنها واحد و پیامبرشان واحد و کتابشان واحد است! بى شک از خداى واحدى براى مسأله واحد حکم واحدى صادر مى شود; چرا که او عالم به همه حقایق است و همه چیز را بى کم و کاست مى داند و طبق مصالح یا مفاسدى که در آن مسأله بوده حکم واحدى در آن تعیین نموده است. نه اشتباه مى کند; نه فراموشى در ذات مقدّسش راه دارد، نه پشیمان مى گردد و نه با گذشت زمان چیز مجهولى براى او آشکار مى شود. پس اختلاف از ناحیه او نمى تواند باشد!

با توجّه به این که پیامبرشان نیز یکى است و او در همه چیز، به ویژه القاى احکام، معصوم است; حکم الهى را بى کم و کاست و بدون هرگونه تغییر بیان مى کند. پس او نیز منشأ اختلاف نیست!

قانون و برنامه و آیین نامه آنها نیز یکى است; کتابى که هیچ گونه تغییر و تحریفى در آن راه نیافته و از سرچشمه زلال وحى نشأت گرفته و در دسترس همه آنهاست و مورد قبول همه، و هیچ اختلاف و تضادّى در محتواى آن وجود ندارد; چرا که از سوى خداست. «وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ الله لَوَجَدُوا فیه اِخْتِلافاً کَثیراً; اگر از سوى غیر خدا بود اختلاف و تضادّ زیادى در آن دیده مى شد».(1)

پس اختلاف از ناحیه کتاب آسمانى آنها نیست.

این سخن در واقع مقدّمه اى است براى شرحى که در فراز دوّم مى آید و نشان مى دهد که اختلافات از افکار نادرست خودشان برخاسته و نارساییهاى اندیشه هایشان سبب بروز چنین اختلافاتى شده و به تعبیر دیگر این سخن یک جواب اجمالى و سربسته براى مسأله تصویب است که شرح تفصیلى آن را امام(علیه السلام)در بحث بعد به نیکوترین بیانى روشن مى سازد.

در واقع اعتقاد به تصویب و صحیح بودن آراى ضدّ و نقیض، انحراف از اصل توحید و گرایش به نوعى شرک است. توحید الوهیّت، خدا را یگانه معرّفى مى کند و توحید نبوت، پیامبر اولوالعزم را در هر عصر یکى مى شمرد; و توحید شریعت، کتاب آسمانى را یکى مى داند. پس گرایش به تعدد احکام واقعى، که چیزى جز شرک نیست; تضادّ روشنى با اصل توحید دارد.


1. سوره نساء، آیه 82.

 

 

 

 

خطبه در یک نگاه1ـ مسأله تصویب چیست و از کجا نشأت گرفته است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma