2ـ اشتباهات و عذر خواهیها!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
1ـ نمونه هایى از خشونت اخلاقى در عصر خلیفه دوّم3ـ پاسخ به یک سؤال

1ـ در «سنن بیهقى» که جامعترین کتاب حدیث، از اهل سنّت است، در حدیثى از «شعبى» نقل مى کند که یک روز عمر خطبه اى براى مردم خواند، حمد و ثناى الهى به جاى آورده، سپس گفت: «آگاه باشید مهر زنان را سنگین نکنید چرا که اگر به من خبر رسد کسى بیش از آنچه پیامبر مهر کرده (مهر زنان خودش قرار داده) مهر کند من اضافه بر آن را در بیت المال قرار مى دهم!» سپس از منبر پایین آمد، زنى از قریش نزد او آمد و گفت: اى امیرمؤمنان! آیا پیروى از کتاب الهى (قرآن) سزاوارتر است یا از سخن تو؟

عمر گفت: کتاب الله تعالى، منظورت چیست؟ گفت: تو الآن مردم را از گران کردن مهر زنان نهى کردى در حالى که خداوند مى فرماید: «وَ آتَیْتُمْ اِحْدیهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَاْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً; هرگاه مال فراوانى (به عنوان مهر) به یکى از آنها پرداخته اید چیزى از آن را پس نگیرید».(1) عمر گفت: «کُلّ اَحَد اَفْقَهُ مِنْ عُمَرَ; همه از عمر فقیه ترند!» این جمله را دو یا سه مرتبه تکرار کرد، سپس به منبر بازگشت و گفت اى مردم! من شما را از زیادى مهریه سنگین زنان نهى کردم، آگاه باشید هرکس آزاد است در مال خود هر چه مى خواهد انجام دهد».(2)

این حدیث در بسیارى از کتب دیگر با تفاوتهاى مختصرى نقل شده است.(3)

2ـ در کتب بسیارى از منابع معروف (مانند: «ذخایر العقبى»، «مَطالِبُ السُّؤول» و «مناقب خوارزمى») آمده است که زن باردارى را که اعتراف به ارتکاب زنا کرده بود نزد «عمر» آوردند، «عمر» دستور به رجم او داد. در اثناى راه «على»(علیه السلام) با او برخورد کرده، فرمود: این زن را چه شده است؟ گفتند: «عمر» دستور رجم او را صادر کرده است. «على»(علیه السلام)او را بازگرداند و به «عمر» گفت: «هذا سُلطانُکَ عَلَیْها فَما سُلْطانُکَ عَلى ما فى بَطْنِها; تو بر این زن سلطه دارى (و مى توانى او را مجازات کنى) امّا سلطه و دلیل تو بر آنچه در شکم اوست چیست؟» سپس افزود: شاید بر او نهیب زده اى و او را ترسانده اى (که اعتراف به گناه کرده است)؟ «عمر» گفت: چنین بوده است. فرمود:

مگر نشنیده اى که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که زیر فشار از جهت زنجیر یا زندان یا تهدید اعتراف کند اعتراف او اثرى ندارد؟ «عمر» او را رها کرده، گفت: «عَجَزَتِ النِّساءُ اَنْ تَلِدْنَ مِثْلَ عَلِىِّ بْنِ اَبى طالِب، لَوْلا عَلِىّ لَهَلَکَ عُمَرُ; مادران هرگز نمى توانند مثل «على بن ابى طالب(علیه السلام)بزایند اگر على نبود عمر هلاک مى شد»!(4)

3ـ در «صحیح ابى داود» که از صحاح معروف ستّه مى باشد از «ابن عباس» نقل شده: زن دیوانه اى را نزد «عمر» آوردند که مرتکب زنا شده بود، «عمر» با گروهى از مردم درباره او مشورت کرد و سرانجام دستور داد او را سنگسار کنند.

«على»(علیه السلام) بر او گذر کرده و فرمود: «ماجراى این زن چیست؟ گفتند زن دیوانه اى است از فلان طایفه که مرتکب زنا شده است و عمر دستور سنگسار کردن او را داده»، فرمود: «او را باز گردانید» و خودش به سراغ «عمر» رفت، فرمود: «اى عمر مگر نمى دانى که قلم تکلیف از سه طایفه برداشته شده است: از دیوانه تا زمانى که خوب شود و از شخص خواب تا زمانى که بیدار شود و از کودک، تا زمانى که عاقل (و بالغ) گردد»؟ «عمر» گفت: «آرى مى دانم»! فرمود: «چرا دستور دادى این زن دیوانه را سنگسار کنند»؟ گفت: «چیزى نیست و زن را رها کرد و شروع به تکبیر گفتن کرد» (تکبیر که نشانه پیروزى بر اشتباه خود بود)(5)

«مناوى» در «فیض الغدیر» این حدیث را از «احمد» نقل کرده است و در ذیل آن آمده است که عمر گفت: «لَوْلا عَلِىّ لَهَلَکَ عُمَرُ».(6)

آنچه در بالا گفته شد بخش کوچکى است از آنچه در این زمینه آمده است و اگر بخواهید به سراغ همه آنها بروید کتاب مستقلى را تشکیل مى دهد، مرحوم «علامه امینى» یکصد مورد (آرى یکصد مورد) از موارد اشتباه او را که در منابع معروف اهل سنّت آمده است نقل کرده و این فصل مشهور از کتابش را به نام «نوادر الاثر فى علم عمر» نامیده است(7) و این همان است که در خطبه فوق از آن تعبیر به «کثرت لغزشها و عذرخواهیها» شده است.

* * *


1. سوره نساء، آیه 20.
2. «سنن بیهقى»، ج 7، ص 233.
3. از جمله «سیوطى» در «الدّرالمنثور»، «زمخشرى» در «کشّاف» (ذیل آیه فوق) و نویسنده کنزالعمّال در کتاب خود، ج 8، ص 298 و ابن ابى الحدید در شرح خود، ج 1، ص 182.
4. ذخایر العقبى، ص 80; مطالب السؤول، ص 13; مناقب خوارزمى، ص 48; اربعین فخر رازى، ص 466 (طبق نقل الغدیر، ج 6، ص 110).
5. صحیح ابى داود، ج 4، ص 140 (کتاب حدود، ح 4399).
6. نقل از کتاب «السبعة من السلف من الصحاح الستّة» نوشته مرحوم فیروز آبادى، ص 95.
7. الغدیر، ج 6، ص 83 تا 324.

 

 

1ـ نمونه هایى از خشونت اخلاقى در عصر خلیفه دوّم3ـ پاسخ به یک سؤال
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma