یَزْعُمُ اَنَّهُ قَدْ بایَعَ بِیَدِهِ، وَلَمْ یُبایِعْ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ اَقَرَّ بِالْبَیْعَةِ، وَ ادَّعَى الْوَلیجَةَ. فَلْیَأتِ عَلَیْها بِاَمْر یُعْرَفُ، وَ اِلاّ فَلْیَدْخُلْ فیما خَرَجَ مِنْهُ.
ترجمه
او ادّعا مى کند که بیعتش تنها با دست بود نه با دل، پس اقرار به بیعت کرده، ولى مدّعى یک امر پنهانى است (که نیّتش برخلاف آن بوده) بنابراین بر او لازم است که دلیل روشنى بر این ادّعاى خود بیاورد وگرنه باید در آن چیزى که از آن خارج شده، داخل شود و به بیعت خود باز گردد و نسبت به آن وفادار باشد.
* * *