این خطبه، نخستین خطبه یا از نخستین خطبه هایى است که بعد از قتل عثمان و به حکومت رسیدن امام(علیه السلام) در مدینه ایراد شد و با توجّه به جایگاه آن و زمان صدور خطبه، تفسیر محتواى آن آسانتر است.
این خطبه بر چهار محور گردش مى کند:
نخست هشدارى است که على(علیه السلام) به همه مردم در مورد امتحاناتى که در پیش دارند مى دهد و آن زمان را به زمان قیام پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) تشبیه مى کند و انقلاب دوران خلافتش را همانند انقلاب رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم)مى شمارد که مردم را از یک دوران جاهلیّت به دوران نور و هدایت منتقل ساخت هرچند تحمّل این انقلاب براى بسیارى سخت و سنگین و کوره امتحان داغ و سوزان است.
انحرافاتى که بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) پیدا شد و به تبعیض در بیت المال و غارت اموال مسلمین و سپردن پستهاى مهم به بازماندگان «عصر جاهلیّت» انجامید; نیاز به انقلاب جدیدى داشت که به دست مبارک على(علیه السلام) بنیان نهاده شد.
على(علیه السلام) در همین بخش به مردم یادآورى مى کند که به گذشته تاریخ اسلام و اقوامى که پیش از اسلام مى زیستند بازگردند و از سرنوشت آنها عبرت گیرند.
در بخش دیگرى از این خطبه، خطا و گناه را با تقوا و پرهیزکارى مقایسه مى کند و سرانجام هریک را نشان مى دهد که چگونه گناهان قابل کنترل نیستند و مسیر تقوا و پرهیزکارى کاملا قابل کنترل است سپس مردم را از گرفتار شدن در چنگال چیزى که عاقبتش خطرناک است برحذر مى دارد.
در سوّمین بخش خطبه اشاره کوتاه و پرمعنایى به مسأله حق و باطل مى کند و به آنها هشدار مى دهد که از کمى طرفداران حق و فزونى پیروان باطل وحشت نکنند، راه حق را در پیش گیرند و در انتظار پیروزى و نصرت الهى باشند.
آخرین بخش خطبه مشتمل بر یک سلسله اندرزهاست که هر کدام به عنوان یک اصل مهم و اساسى باید در زندگى مورد توجّه باشد. اندرز به کناره گیرى از راه افراط و تفریط، پافشارى بر قرآن و سنّت، شناخت موقعیّت خویش در جامعه، لزوم دعوت به اتحاد و «اصلاح ذات البین» و بالاخره توبه کردن از گناهان و همه برکات را از ناحیه او دانستن.
* * *