در برابر دشمن نباید غافلگیر شد!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
متن و ترجمهپیام به همه مسئولان

امام در پاسخ کسانى که پیشنهاد عدم تعقیب «طلحه» و «زبیر» پیمان شکن را مى کردند، مى فرماید: «به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم (در برابر لانه اش) به خواب مى رود تا صیّاد به او مى رسد و دشمنى که در کمین اوست غافلگیرش مى کند!» (وَاللهِ لا اَکُونُ کَالضَّبُعِ(1) تَنامُ عَلى طُولِ اللَّدْمِ(2)، حَتّى یَصِلَ اِلَیْها طالِبُها، وَ یَخْتِلَها(3) راصِدُها(4)).

این ضرب المثل از آن جا پیدا شده است که معروف است کفتار حیوان ابلهى است و به آسانى مى توان او را شکار کرد; به این ترتیب که صیّاد آهسته با ته پاى خود یا قطعه سنگ یا چوبدستى به در لانه کفتار مى زند و او به خواب مى رود سپس او را به راحتى صید مى کند.

در این جا افسانه هایى نیز ساخته شده، از جمله این که صیّاد آرام و آهسته مى گوید: اى کفتار! در خانه ات آرام گیر و بخواب و این سخن را چند بار تکرار مى کند. او هم به انتهاى لانه اش مى رود و مى خوابد و مى گوید: کفتار در خانه نیست، کفتار خوابیده است. سپس در خواب فرو مى رود و صیّاد وارد لانه او مى شود و با طناب مى بندد و بیرون مى برد و به همین جهت کسانى را که در برابر دشمن به راحتى غافلگیر مى شوند به کفتار تشبیه مى کنند.

واقعیّتهاى تاریخى آن زمان نشان مى دهد که پیشنهاد عدم تعقیب «طلحه» و «زبیر» بسیار ساده لوحانه بود; چرا که نقشه این بود که آنها «بصره» و سپس «کوفه» را در اختیار خود بگیرند و «معاویه» با آنها بیعت کند و در «شام» از مردم نیز براى آنان بیعت بگیرد و به این ترتیب بخشهاى عمده جهان اسلام در اختیار جاه طلبان پیمان شکن قرار گیرد و تنها مدینه در دست «على»(علیه السلام)بماند.

آنها باتکیه بر شعار خونخواهى «عثمان» روز به روز مردم را به هیجان بیشتر فرا مى خواندند و تدریجاً این شعار که قاتل «عثمان»، «على»(علیه السلام) است را در میان مردم پخش مى کردند و مردم ناآگاه را بر ضدّ امام مى شوراندند.

واضح است که اگر «امیرمؤمنان على»(علیه السلام) با سرعت، ابتکار عمل را در دست نمى گرفت نقشه منافقان به زودى عملى مى شد و همان گونه که مى دانید با آن سرعت عمل که امام در پیش گرفت نخستین توطئه و تلاش جدایى طلبان را در نطفه خاموش ساخت و به آسانى «بصره» و «کوفه» و تمام عراق را نجات داد و اگر برنامه امام در مورد ظالمان «شام» با مخالفت بعضى از یاران ناآگاه روبه رو نمى شد به خوبى «شام» نیز از شرّ ظالمان نجات مى یافت و پاکسازى مى شد و جهان اسلام یکپارچه در اختیار آن حضرت قرار مى گرفت ولى متأسفانه ـ همان گونه که در ذیل خطبه «شقشقیّه» بیان شد ـ جهل و ناآگاهى و لجاجت در برابر فریب و نیرنگ دشمن، کار خود را کرد و جنگ با «شامیان» در آستانه پیروزى کامل، متوقّف گشت.

سپس در ادامه این سخن امام به نکته دیگرى مى پردازد که گفتار اوّلش را با آن تکمیل مى کند، مى فرماید: «من نه تنها غافلگیر نمى شوم بلکه با هوشیارى تمام مراقب مخالفان هستم و ابتکار عمل را از دست نمى دهم و با شمشیر برنده هواداران حق، بر کسانى که به حق پشت کرده اند نبرد مى کنم و با دستیارى فرمانبرداران مطیع با عاصیان ناباور مى جنگم; و این روش همیشگى من است تا روزى که زندگى ام پایان گیرد!» (وَلکِنّى اَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ اِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَ بِالسّامِعِ الْمُطیعِ الْعاصِیَ الْمُریبَ اَبَداً، حَتّى یَاْتى عَلَىَّ یَوْمى).

بدیهى است در یک جامعه، همواره همه مردم طالب حق نیستند; گروهى بى ایمان یا سست ایمان و هواپرست و جاه طلب وجود دارند که وجود یک پیشواى عالم و عادل را مزاحم منافع نامشروع خود مى بینند و دست به تحریکات مى زنند و از حربه هاى فریب و نیرنگ و دروغ و تهمت و شایعه پراکنى بهره مى گیرند. پیشوایان آگاه و بیدار باید به این گونه افراد مهلت ندهند همانند یک عضو فاسد سرطانى، آنها را از پیکر جامعه جدا سازند و نابود کنند; و در صورتى که خطرشان شدید نباشد آنها را محدود کنند; و همیشه هواداران حق و مطیعان گوش بر فرمان، سلاح برنده اى براى در هم کوبیدن این گروهند.

امام(ع) در سوّمین و آخرین نکته از سخن خود اضافه می کند که این کار شکنیها برای من تازگی ندارد: «به خدا سوگند از زمان وفات پیامبر(ص) تا امروز همواره از حقّم باز داشته شده ام و دیگران را بر من مقدّم داشته اند!» (فو الله ما زِلتُ مدفوعاض عن حقّی، مستأثراً علی، منذ قبض الله نبیه صلی الله علیه و آله و سلم حتی یوم الناس هذا) اشاره به این که کار «طلحه» و «زیر» یک مسئله تازه نیست؛ حلقه ای است از یک جریان مستمر، که از روز وفات پیامبر(ص) شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.

تعبیر به «مدفوعاً» و «مستأثراً» اشاره به مقاومتى است که دشمن پیوسته در مقابل امام(علیه السلام)داشته و او را عقب مى زده و دیگران را بر روى مقدّم مى نموده است چرا که تحمّل عدل و داد او را نمى کرده و یا نسبت به فضایل او رشک مىورزیده است.

تعبیر به (حَتّى یَوْمِ النّاسِ هذا) ـ با توجه به اضافه روز به مردم ـ ممکن است اشاره به این باشد که آن روز که تنها بودم حقّم را گرفتند و امروز هم که مردم با اصرار تمام با من بیعت کرده اند باز گروهى به مخالفت پرداخته اند، در حالى که اگر بر مسند خلافت ظاهرى هم بنشینم باز حقّ من برتر و بالاتر از اینهاست!

قابل توجّه این که در کلامى از «امیرمؤمنان على»(علیه السلام) که مرحوم «شیخ مفید» در «ارشاد» آورده است چنین مى خوانیم:

«هذا طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ لَیْسا مِنْ اَهْلِ النُّبُوَّةِ وَ لا مِنْ ذُرّیَّةِ الرَّسُولِ(صلى الله علیه وآله وسلم) حینَ رَاَیا اَنَّ اللهَ قَدْ رَدَّ عَلَیْنا حَقَّنا بَعْدَ اَعْصُر فَلَمْ یَصْبِرا حَوْلا واحِداً وَ لا شَهْراً کامِلا حَتّى وثَبا عَلى دَأبِ الماضینَ قَبْلَهُما لِیَذْهَبا بِحَقّی وَ یُفَرِّقا جَماعَةَ الْمُسْلِمینَ عَنّی;

این «طلحه» و «زبیر» با این که نه از خاندان نبوتّند و نه از فرزندان رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، هنگامى که دیدند خداوند حقّ ما را بعد از سالها به ما باز گردانده حتّى یک سال، بلکه یک ماه کامل صبر نکردند! و برخاستند و همان روش گذشتگان را در پیش گرفتند که حقّ مرا از میان ببرند و جماعت مسلمین را از گرد من پراکنده سازند»!(5)


1. «ضبع» (بر وزن سَبُع) به معناى کفتار است و گاه سال قحطى را ضبع مى نامند به خاطر این که همه چیز را مى خورد و از بین مى برد.
2. «لَدْم» به گفته بسیارى از ارباب لغت به معناى کوبیدن سنگ یا چیز دیگر بر زمین است، با صدایى که شدید نباشد. طبیعى است چنین صدایى اگر به طور مکرّر واقع شود مى تواند خواب آور بوده باشد.
3. «یَختلها» از ماده «ختل» بر وزن ختم به معناى خدعه و نیرنگ است و «مخاتله» به معناى راه رفتن آهسته به سوى صید به طورى که فرار نکند آمده است.
4. «راصد» از مادّه «رصد» به معناى مراقبت کردن و در کمین نشستن است و لذا به مراقبت کردن «منجّمان» نسبت به ستارگان «رَصَد» گفته مى شود و محل آن را رصدخانه مى نامند.
5. «ارشاد شیخ مفید»، ج 1، ص 243، طبع «انتشارات علمیه اسلامیه».

 

متن و ترجمهپیام به همه مسئولان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma