شرح و تفسیر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
بخش سوّمتفسیر به رأى و تحریف حقایق

در آخرین فراز این خطبه، امام(علیه السلام) شکایت این گونه جاهلان عالم نما و قاضیان نادان و دنیاپرست و خودخواه و مغرور را به درگاه خداوند مى برد و با دلى پر درد و آهى سوزان از آنها شکوه مى کند، مى فرماید:

«از این گروهى که در میان امواج جهل و نادانى زندگى مى کنند و در گمراهى جان مى دهند به خدا شکایت مى کنم!» (اِلَى اللهِ اَشْکُو مِنْ مَعْشَر یَعیشونَ جُهّالا، وَ یَمُوتُونَ ضُلاّلا).

در واقع در این فراز، توصیفهاى دیگرى براى معرّفى این گروه و تکمیل مباحث گذشته بیان مى کند که این یکى از آنهاست. آرى تمام زندگى آنها در جهل و نادانى سپرى مى شود و به همین دلیل مرگشان در ضلالت و گمراهى است (در واقع جمله دوّم نتیجه اجتناب ناپذیر جمله اوّل است!) چگونه ممکن است سراسر زندگى انسان در جهل بگذرد و او گمراه از دنیا نرود!

در توصیف دیگرى از آنها که یکى از بهترین نشانه ها براى شناختن این گروه است، مى فرماید:

«در میان آنها متاعى کسادتر از قرآن مجید نیست، اگر درست خوانده و تفسیر شود! و متاعى بهتر و گرانبهاتر از آن نزد آنها وجود ندارد، اگر آن را از مفاهیم اصلیش تحریف کنند (و مطابق هواى نفس آنها تفسیر نمایند.)» (لَیْسَ فیهِمْ سِلْعَة(1)اَبْوَرُ(2) مِنَ الْکِتابِ اِذا تُلِىَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا سِلْعَة اَنْفَقُ(3) بَیْعاً وَ لا اَغْلى ثَمَناً مِنَ الْکِتابِ اِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ).

آنها قرآنى را مى خواهند که هماهنگ با هواى نفس آنها و اغراض فاسد و نیّات شوم و افکار پلیدشان باشد، و از آن جهت قرآن با تفسیر راستینش، هماهنگ با این خواسته هاى انحرافى نیست; دائماً دست به سوى تحریف و تفسیر به رأى دراز مى کنند و براى توجیه افکار و اعمال زشتشان در میان علاقه مندان به قرآن، به سراغ تحریف مى روند.

نکته قابل ملاحظه اى این که آنها در محیطى زندگى مى کنند که قرآن فوق العاده قداست دارد و به عنوان وحى الهى در نظر توده مردم، کاملا محترم است; به همین دلیل براى رسیدن به نیّات شوم خود، خود را زیر پوشش آن قرار داده و با تحریف و تفسیرهاى نادرست، مقاصد پلید خود را رنگ و آب قرآنى مى دهند و این کتاب بزرگ هدایت، به واسطه تحریف، وسیله ضلالت مردم قرار مى دهند.

در آخرین توصیف آنها در این خطبه مى فرماید: «نزد آنها چیزى زشت تر و ناشناخته تر از معروف و (چیزى) نیکوتر و آشناتر از منکر وجود ندارد (چرا که تمام وجود آنها زشت و منکر است و هماهنگ با منکرات و کفر و اعمالشان زشت است و بیگانه از نیکیها و معروف ها)!» (وَ لا عِنْدَهُمْ اَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ، وَ لا اَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَرِ).


1. «سِلْعه» (بر وزن فرقه) به معناى متاع و مال التجاره است و در اصل از ماده «سَلْع» به معناى شکاف یا شکاف در کوه ها گرفته شده و از آن جا که «مال التجاره» آشکارا در برابر چشم همه قرار داده مى شود، به آن «سلْعه» گفتند.
2. «اَبْوَر» از ماده «بَوْر» (بر وزن غَوْر) به معناى هلاکت و فساد است، و از آن جهت که کسادى بازار موجب هلاکت سرمایه ها و مردم مى شود این واژه به آن اطلاق شده است.
3. «اَنْفَق» از ماده «نَفاق» و «نفوق» در اصل به معناى از بین رفتن چیزى است و بخشش را از آن جهت «انفاق» مى گویند که به ظاهر اموال مورد انفاق از دست مى رود هرچند در معنا پاداشى به مراتب عظیمتر خواهد داشت. همچنین به رواج متاع در بازار «نَفاق» (بر وزن طلاق) گفته مى شود چون به زودى از طرف خریداران، خریدارى مى شود و از بازار بیرون مى رود.

 

 

 

بخش سوّمتفسیر به رأى و تحریف حقایق
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma