2ـ داستان ابولؤلؤ و آغاز حکومت عثمان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 01
1ـ چگونگى انتخاب خلیفه دوّم و سوّم3ـ شوراى شش نفرى و سرانجام آن

«ابن اثیر» در «کامل» چنین نقل مى کند: روزى «عمربن خطاب» در بازار گردش «ابو لؤلؤ»  که غلام «مغیرة بن شعبه» و نصرانی بود او را ملاقات کرد و گفت: «مغیرة بن شعبه» خراج سنگینی بر من بسته (و مرا وادار کرده همه روز کار کنم و مبلغ قابل توجّهی به او بپردازم) مرا در برابر او یاری کن. «عمر» گفت: خراج تو چه اندازه است؟ گفت: در هر روز دو درهم. گفت: کار تو چیست؟ گفت: نجّار و نقّاش و آهنگرم. عمر گفت: با این اعمالی که انجام می دهدی خراج تو را سنگین نمی بینم. شنیده ام تو می گویی اگر من بخواهم می توانم آسیابی بسازم که با نیروی باد، گندم را آرد کند. «ابو لؤلؤ» گفت: اگر سالم بمانم آسیابی برای تو درست می کنم که مردم شرق و غرب از آن سخن بگویند. «ابو لؤلؤ» این را گفت و رفت. «عمر» گفت: این غلام مرا تهدید کرد ... . چند روز گذشت. «عمر» برای نماز صبح به مسجد آمد و مردانی را گماشته بود که وقتی صفوف منظم می شود تکبیر بگویند. «ابو لؤلؤ» در میان مردم وارد مسجد شد و در دست او خنجر دو سر بود که دستۀ آن در وسطش قرار داشت. از موقعیت استفاده کرد و شش ضربه بر «عمر» وارد نمود که یکی از آنها را در زیر نافش فرود برد و همان موجب قتل او شد و نیز با خنگرش «کلیب» که در پشت سرش قرار داشت و جماعت دیگری را کشت.(1)

 

در «مُرُوج الذّهب» بعد از نقل این داستان آمده است که «ابولؤلؤ» بعد از کشتن «عمر» و مجروح ساختن دوازده نفر دیگر، که شش نفرشان از دنیا رفتند ضربه اى بر گلوى خود زد و خود را کشت(2) ولى در «تاریخ یعقوبى» آمده است که بعد از کشته شدن «عمر» فرزندش «عبیدالله» به انتقام خون پدر حمله کرد و «ابولؤلؤ» و دختر خردسال و همسرش، هر سه را به قتل رساند.(3)

این که بعضى از مورخان «ابولؤلؤ» را نصرانى یا مجوسى نوشته اند با این که تصریح کرده اند او در مسجد عمر را به قتل رساند و آمدن یک مسیحى یا مجوسى شناخته شده در مسجد پیامبر عادتاً امکان نداشت، ظاهراً به خاطر آن است که مى خواهند کشته شدن خلیفه را به دست یک مسلمان انکار کنند و از این جهت با مشکلى روبه رو نشوند وگرنه قراین نشان مى دهد و جمعى از دانشمندان تصریح کرده اند که «ابولؤلؤ» مسلمان بوده است و سابقه مجوسى گرى یا مذهب دیگر تنها براى «ابولؤلؤ» نبود، غالباً خلفا و یاران پیامبر داراى چنین سابقه اى بوده اند.


1. کامل ابن اثیر، ج 3، ص 49.
2. مروج الذّهب، ج 2، ص 321.
3. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 160.

 

1ـ چگونگى انتخاب خلیفه دوّم و سوّم3ـ شوراى شش نفرى و سرانجام آن
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma