از آیات قرآن مجید و روایات اسلامى به خوبى استفاده مى شود که اساس پیروزى در کارها صبر و استقامت و پایمردى است. قرآن سربازان پیروز که حتّى با نابرابرى فاحش نسبت به دشمن، مشمول نصرت الهى مى شوند را به همین صفت توصیف کرده، مى فرماید: «اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَة یَغْلِبُوا اَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِاَنَّهُمْ قَوْم لا یَفْقَهُونَ; هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند پیروز مى گردند چرا که آنها گروهى هستند که نمى فهمند».(1)
در کلمات قصار نهج البلاغه مى خوانیم: «وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِیمانِ کَالرَّأسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لا خَیْرَ فی جَسَد لا رَأسَ مَعَهُ وَ لا فى إیمان لا صَبْرَ مَعَهُ; و بر شما باد که صبر و استقامت کنید! زیرا صبر و استقامت نسبت به ایمان، همچون سر است نسبت به بدن، تنى که سر با او نباشد فایده اى ندارد و همچنین است ایمانى که صبر و استقامت با آن نباشد»!(2)
در خطبه بالا نیز کراراً روى همین معنا تکیه شده است، گاه مى فرماید: «اگر کوه ها تکان بخورند تو استقامت کن و از جاى تکان مخور!» و گاه مى فرماید: «قدمهایت را بر زمین میخکوب کن!» و بقیه جمله ها نیز در واقع شاخ و برگى براى این معناست; زیرا دندانها را به هم فشردن، جمجمه خویش را به خدا عاریت دادن، نصرت و پیروزى را از جانب خدا دانستن، همه اینها به انسان استقامت بیشتر مى بخشد و پایدارى فزونتر مى دهد و آنچه سبب شد که مسلمانان در جنگ هاى نابرابر با دشمنان در صحنه هاى مختلف پیروز شوند همین اصل بود، اصلى که باید در نسل کنونى نیز زنده بماند تا شاهد پیروزیهاى بیشتر بر دشمنان اسلام گردند.
* * *