حرکت تاریخی امام حسین(ع) قیام اصلاح طلبانه یا سودای تشکیل حکومت؟

آیا امام حسین(ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! ایشان تنها از سوی عده ای دعوت به تشکیل حکومت شده بود و به این نیت سفر کرد!

انحرافات تدریجی پیش آمده در جامعه اسلامی سبب قیام امام حسین(ع) علیه آنها شد. این حقیقت، در سخنان آن حضرت که هدف حرکت اصلاح طلبانه خود را امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت رسول خدا(ص) و امام علی(ع) معرفی می کند به راحتی قابل مشاهده است. ایشان اگرچه خود را برای حکومت محق تر از هر کس می دانستند و این موضوع را بارها هنگام توضیح دلایل شان برای سرباز زدن از بیعت با یزید، صریحا اعلام کردند، اما سخنان مرگ آگانه شان در کنار عدم انصراف از ادامه مسیر کوفه هنگام رسیدن خبر خیانت کوفیان، بهترین گواه بر این حقیقت است که هدف والای حضرت اباعبدالله نه سودای قدرت و حکومت، بلکه قیام برای اصلاح جامعه اسلامی بود.
بله در این مسیر اگر امور به گونه ای جریان می یافت که حضرت می توانست با رهبری یک حکومت متمرکز در کوفه، به اهداف اصلاح گرانه شان جامه عمل بپوشانند، حتما از چنین امری استقبال می کرد، اما از آنجایی که افق نگاه حضرت بسیار بلند و هدف گذاری های شان سطح بندی های مختلفی داشت، با محقق نشدن آن هدف نیز ایشان به گونه ای دیگر به هدف اصلاح گرانه شان رسیدند یعنی با تقدیم خون خود و اصحاب با وفای شان و رسوا ساختن بنی امیه.
درباره چرایی همراه ساختن خانواده نیز باید گفت که این رفتار علاوه بر حکمتی که در رسواسازی حکومت اموی به وسیله سخنرانی های حضرت زینب و سایر افراد کاروان اسیران داشت، امری مرسوم در بین اعراب آن زمان بوده است، آن چنان که می بینیم که حتی پیامبر(ص) نیز در جنگ های شان، همسران شان را همراه با خود می بردند.

گریه و عزاداری عامل افسردگی روانی جامعه!

آیا گریه و عزاداری باعث افسردگی روانی شهروندان یک جامعه نیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها موجب هیچ نوع افسردگی نمی شود بلکه حتی برعکس، موجب رفع افسردگی می شود و این موضوع مورد تأیید پژوهش های علمی است. بررسی افراد مبتلا‌ به‌ درجاتی‌ از‌ افسردگی‌ که در این‌ مراسم‌ شرکت کرده اند نشان داد که میانگین نمره آنها پس از مراسم به حدود سلامتی رسیده و بهبود‌ پیدا‌ کرده اند‌.

دلیل سرسختی و استقامت لشکر «معاویه»؟

اگر معاویه بر حق نبود پس چرا یارانش حاضر بودند جان خود را برای او فدا کنند؟

امام علی(ع) در جریان جنگ صفین، به نيرنگ هاى معاويه و ساده لوحى گروهى از شاميان فريب خورده اشاره كرده و مى فرمايد: «آگاه باشيد، معاويه گروهى از بی خبران گمراه را همراه خود آورده و حق را با نيرنگ بر آنها پنهان نموده تا آنجا كه گلوهاى خويش را آماج تيرها و شمشيرهاى مرگ ساخته اند». بر طبق كلام مولا، قدرت معاويه بر فريب و دگرگون نشان دادن واقعيتها و بی خبر ماندن شاميان، سبب شده تا آنها باور كنند در راه خدا مى جنگند و به سوى شهادت مى روند، و باور دارند عثمان مظلوم كشته شده و قاتلش حضرت على(ع) است.

شیوه برخورد امام علی(ع) با فرماندار خیانت کار؟

امام علی(ع) چگونه با فرماندار خائنشان برخورد كردند؟

امام علی(ع) در آغاز نامه 41 نهج البلاغه خطاب به یکی از فرمانداران خود که مرتکب تخلّف در بیت المال شده بود می فرماید: «من تو را شريك خود در امانتم (حكومت) قرار دادم و تو را از خواص خود گردانيدم و به تو اعتماد کردم. ولی تو هنگامی که دیدی زمانه بر من سخت گرفته و دشمن جسور شده، با خیانت کاران همراه شدی. گويا جهاد خود را به خاطر خدا انجام ندادى و با اين امت براى غصب دنيايشان نيرنگ به كار مى بردى. آيا از بررسى دقيق حساب روز قيامت نمى ترسى؟ اموال مسلمین را بازگردان، وگرنه تو را با شمشیر مجازات می کنم».

نظر علی(ع) درباره حلّیّت نطفه «زیاد بن ابیه»

آیا امام علی(عليه السلام) «زیاد بن ابیه» را فرزند نامشروع می دانست؟

در نامه 44 نهج البلاغه، امام علي(ع) این ادعا را که «زياد بن ابیه» فرزند نامشروع ابوسفيان بوده رد مى كند و مى فرمايد: «اين ادعايى شيطانى است [و زیاد حلال زاده است]». اما از طرف دیگر امام حسین(ع) به ابن زیاد «ابن الدعی» می گوید، یعنی پسر کسی که ناپاک زاده است. این تعبیر ممکن است خبر از واقع الامر باشد و به معنای اینست که سخن امام علی(ع) بر اساس حکم ظاهری شرعی است که می گوید فرزند متعلق به شوهر زن است. البته ممکن است منظور از «ابن الدعی» یزید باشد و ربطی به نسب «زیاد» نداشته باشد.

فرضیه «جدایی دین از سیاست»

آيا اسلام جدایی حكومت و سياست از دین را می پذیرد؟

قرآن، سنت و تاريخ اسلام تاكيد دارند كه جدا كردن حكومت و سياست از اسلام ممكن نيست؛ چراكه پيامبر(ص) بعد از هجرت، هم حكومت و هم ارتشی از مهاجر و انصار تشكيل داد. بعد از ايشان هم همه خلفا به نام خليفه رسول الله(ص) بر مردم حكومت كردند. فشارهايى هم كه بر ائمّه اهل بيت(ع) وارد مى شد بيانگر اين مطلب بود كه آنها تشكيل حكومت عدل الهى را از وظايف حتمى خود مى شمردند. همان گونه كه می دانيم كتب فقهى از سه بخش عبادات، معاملات و سياسات تشكيل شده كه همگی بدون تشكيل حكومت شكل نمى گيرد.

انگيزه های «جدال» و «مراء»

«جدال» و «مراء» از چه صفات رذيله ای سرچشمه می گيرند؟

صفات رذيله با یکدیگر رابطه نزديكی دارند و غالبا علت و معلول يكديگر محسوب مى شوند. «مراء» و «جدال» نیز از این امر مستثنی نیست و از سایر صفات زشت، سرچشمه مى گيرد؛ صفاتی مانند: تکبر و غرور، خودنمايی و ریاکاری، جهل و نادانی نسبت به موقعيت خويش و دیگران، انتقام جويی، حسد، تعصب، دنیا پرستی و جاه طلبی و ... این موارد انسان را به بحث هاى دور از ادب و انسانيت مى كشاند و وادار به ایستادگی در برابر حق مى كند.

«غضب» پسندیده و مطلوب

منظور از خشم و غضب مطلوب چیست؟

نيروى غضب، يك نيروى مفيد و مهم دفاعى است كه براى بقاى حيات انسان ضرورت دارد، مشروط بر اين كه در جاى خود به كار گرفته شود. هنگامى كه انسان خشمگين مى شود، گاه قدرتش چندين برابر زمان عادى مى شود و می تواند از جان، مال يا منافع ديگرش حداكثر دفاع را داشته باشد. علاوه بر این خشم می تواند بعد الهی و مقدس پیدا کند، مانند: خشم حضرت موسى(ع) هنگام مشاهده «گوساله سامری»، که موجب شد «بنی اسرائیل» متوجه گناه بزرگ خود شوند؛ یا غضب امام على(ع) در برابر ظلم یک مسلمان به همسرش، که باعث توبه او شد.

عاقبت سوء قصد به «كوفه»

امام علی(عليه السلام) عاقبت ظالمانی را که قصد سوء نسبت به «کوفه» داشتند، چگونه بیان می فرمایند؟

ایشان خطاب به «کوفه» مى فرمايد: «من به خوبى مى دانم كه هر ستمگرى قصد سوء درباره تو را داشته باشد خداوند او را گرفتار مى سازد و به خودش مشغول مى كند و [او را] به دست قاتلى مى سپارد». پيش بينى ایشان دقيقاً تحقّق يافت و بسيارى از جبّاران مانند: «عبيدالله بن زياد» و «حجاج بن يوسف ثقفی» که برای در هم كوبيدن آن قد عَلَم كردند، شرّشان رفع گردید. شايد اين امر به خاطر اینست كه كوفه هميشه مركزى براى گروهى از شيعيان فداكار اهل بیت(ع) بوده است؛ هر چند منافقان هم در آن كم نبودند.

رمز عزت، سربلندی و آزادگی در سخن امام علی(ع)

امام علی(عليه السلام) در خطبه 51 نهج البلاغه، رمز پيروزى و عزّت و سربلندى را چه چیز بیان می فرمایند؟

امام علی(ع) دراین خطبه، به يك اصل كلّى كه رمز پيروزى و عزّت و سربلندى هر قوم و ملّتى است، اشاره كرده و مى فرمايد: «مرگ در زندگىِ توأم با شكست شماست و حيات و زندگى، در مرگِ پيروزمندانه شما». آرى در نظام زندگى انسانهاى شايسته، زندگى مادّى، برترين ارزش نيست، همان گونه كه مرگ مادى ضدّ ارزش نمى باشد؛ بلكه ارزش والا، در نظر آزادمردان با ايمان، در زندگى توأم با عزّت است. به همين دليل هرگاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت توأم با عزّت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى دهند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَادْخُلْهُ حَافِياً عَلَى السَّکِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْخُشُوعِ...

هنگامى که به مسجد الحرام وارد شدى، با پاى برهنه و با آرامش و متانت و خشوع داخل شو.

کافى: 4/401