اتهام به شيعيان درباره داشتن مُصحف خاصّ!!

آيا اين اتهامِ ناآگاهان كه شيعيان مُصحف خاصي براي خود دارند صحّت دارد؟

برخى ناآگاهان به شيعه نسبت داده اند كه آنان مُصحفى خاص خود داشته و آن را «المُصحف الشيعي» مى نامند؛ در حالى كه شيعه خود در طول حياتِ خويش چنين موضوعى را نشنيده است. گروهى از محقّقان متأخّر در برابر اين ادعا شديدا اعتراض كرده اند، كه مهم ترين آنان «گُلدزيهر» است، وي تلاش كرده تا علاقه خاصّ شيعه را نسبت به نصّ رسمى و موجود قرآن كریم، تشريح و تأييد كند. در واقع نصّ موجود، محصول كوشش شيعیانی است كه در حفظ و ضبط قرآن تلاش كردند و در تنظيم آن به نحو احسن و شكل گذارى و زيبايى آن، از هيچ اقدامى فروگذارى نكردند.

عدم مخالفت «حفص» با استادش «عاصم» در قرائت

آیا این سخن صحیح است که «حفص» در قرائت قرآن با استاد خود «عاصم» اختلاف نظر داشته است؟

از «ابن جزری» نقل شده که: «حفص گفته است: من در هيچ موردى با قرائت عاصم مخالفتى نداشتم، مگر در مورد كلمه ضعف كه سه بار در آيه 54 سوره «روم» تكرار شده است. «عاصم»، كلمه ضعف را به فتح ضاد و «حفص»، به ضمّ ضاد خوانده است». اما به نظر مى رسد اين نسبت كاملاً ناروا است و هرگز حفص برخلاف قرائت عاصم قرائت نكرده و چنين چيزى نگفته است؛ زیرا معتقديم كه حفص در هيچ موردى با قرائت استاد خود، عاصم اختلافى نداشته، چنان كه عاصم با سُلَمى اختلافى نداشته است؛ زيرا سُلَمى با امام علي(ع) مخالفتى نداشته است.

جعل سند برای «قُرّاء سبعه»

کتب قرائات چگونه سعی کرده اند برای «قُرّاء سبعه» سند تراشی نمایند؟

اَرباب كتبِ قرائات برآن شده اند تا سندهايى براى قرائت قُرّاء، به ويژه «قُرّاء سبعه» دست وپا کنند و قرائت آنان را مستند به پيامبر(ص) نمایند، و در اين راه از مشايخ قُرّاء استفاده كرده و سلسله مشايخ را به عنوان سلسله اَسناد قرائات جلوه داده اند؛ در حالى كه سلسله مشايخ را نمى توان سلسله اَسناد روايت گرفت؛ زيرا شاگردى كه نزد استادِ خود تعليم يافته، تربيت شده اوست نه راوى از وى؛ همانند آراى فقهي فقها كه هر نظريه فقهى به همان صاحب نظر انتساب دارد، نه به شيخ او تا حالت نقل و روايت پيدا كند!

انحصار قرائات قرآن به هفت قرائت

نظر علمای اهل سنت درباره انحصار قرائات قرآن به «قرائات سبع» چیست و چه کسی بنیانگذار این انحصار بوده است؟

مردم در تمامى دوره ها نسبت به قرائت شخصيّت هاى معروف و حفظ و پذيرش همه آنها اهتمام داشتند؛ لذا اجتهاد در انتخاب قرائت، مورد توجه مسلمانان قرار داشت. تا آنکه «ابن مجاهد» ظاهر گردید. وی که پایبند به تقلید از قرائت پیشينیان بود، تمام کوشش خود را برای سدّ باب اجتهاد در قرائت به کار برد. «ابومحمد مكّى بن ابى طالب» مى گويد: «كليه قرائت هاى هفت گانه جزئى از احرف سبعه است؛ اما اشتباه بزرگى است كه كسى تصور كند قرائت هر يك از اين قُرّاء سبعه يكى از احرف سبعه است؛ زیرا لازم می آید، هر قرائتى كه قُرّاء سبعه بدان تمسك نكرده باشند، متروك و مطرود باشد».

قرائت منتخب شیعه

شیعیان اهل بیت(ع) کدام یک از قرائات را پذیرفته اند و دلیل این انتخاب چه بوده است؟

پيروان مكتب تشيّع براين باورند كه تنها قرائتی که دارای شروط اعتبار است و با قرائت شناخته شده نزد انبوه مسلمانان موافق است، قرائت عاصم به روایت حفص است؛ زيرا نصّ قرآنى يكى بيش نيست كه از نزد خداى يكتا نازل گرديده است، و تمامى اين اختلافات در قرائت قرآن، ناشى از اجتهاد قاريان است. در واقع اجتهاد در به دست آوردن نصّ قرآن بيهوده است، و تنها در قرائت عاصم به روایت حفص است که این ویژگی سماع و نقل متواتر وجود دارد.

ویژگي هاي قرائت «حفص» از «عاصم»

قرائت «حفص» از «عاصم» چه ویژگي ها و خصوصیاتی دارد که آن را از قرائت های دیگر ممتاز ساخته است؟

قرائت «حفص» از «عاصم»، یگانه قرائتی است كه داراى سندى صحيح بوده و با پشتوانه جمهور مسلمين اِستحكام يافته است. اين قرائت در طىّ قرون پى در پى تا امروز همواره ميان مسلمانان متداول بوده، زیرا: 1. حفص و استاد او عاصم شديدا به آنچه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پایبند بودند. 2. عاصم در بين قُرّاء، ضابطى بى نهايت استوار و در اخذ قرآن از ديگران بسيار محتاط بود، لذا قرائت را تنها از استاد خود «ابو عبدالرحمان سلمى» اخذ می کرد؛ چرا که وی نیز آن را از امام علي(ع) فرا گرفته بود، لذا هيچ گاه با استاد خود مخالفت نورزيد، و... .

سلسله قُرّاء و نحوه پیدایش «قرائات سبع»

سلسله قُرّاء و نحوه پیدایش «قرائات سبع» چگونه بوده است؟

قرائت قرآن و تلاوت آيات آن يكى از مهم ترين مسائل قرآن به شمار مى رود، به گونه اى كه از همان ادوار نخستين پيوسته عدّه اى عهده دار قرائت قرآن و تعليم آن بوده اند. طبقات قُرّاء شامل بزرگان صحابه چون «عبدالله بن مسعود»، «اُبَيّ بن كعب» و ...؛ و بالاخره بزرگانى که در طبقات دیگر قرار دارند. سپس در ادامه عهد تدوين قرائات آغاز شد و به دنبال آن قُرّاء سبعه تعيين گرديدند. سلسله قُرّاء و قرائات، قرن به قرن ادامه یافت تا آنكه در اوايل قرن چهارم «ابوبكر بن مجاهد»، قرائات را در هفت قرائت از هفت قارى بنام، به رسميّت شناخت.

معناي «قرائت» و دلیل اختلاف در آن

«قرائت» به چه معناست و چرا در «قرائت قرآن» اختلاف وجود دارد؟

«قرائت» همان تلاوت و خواندن قرآن است و اصطلاحا به گونه اى از تلاوت قرآن اطلاق مى شود كه داراى ويژگى هاى خاصى است. بدين معنا كه از نصّ وحى الهى حكايت كند و بر حسب اجتهادِ يكى از قُرّاء معروف استوار باشد. در واقع قاريان قرآن، راويان و ناقلان همان قرآنى هستند كه بر پيامبر(ص) نازل گرديده و اختلاف آنان از اختلاف در نقل و روايت آن نصّ نشأت گرفته است؛ و آن به سبب عواملى مانند: اختلاف مصاحف اوّليّه، نارسايى خط و نوشته هاى قرآن و ابتدایی بودن خط نزد اعراب به وجود آمده است.

عوامل اختلاف قرائت در قرآن

چه عواملی سبب اختلاف قرائت در قرآن شده است؟

عوامل اختلاف در قرائت قرآن، به دوران صحابه، و پس از وفات پيامبر(ص) باز مى گردد. در آن زمان، صحابه بر سر جمع و نظم و تأليف قرآن اختلاف كردند و همين امر سبب اختلاف در بین قاریان گردید. اين اختلافات موجب شد تا در عهد عثمان، مُصحف واحدى تهيه شده و به مراكز مهم كشور اسلامى فرستاده شود. عوامل این اختلافات عبارت بودند از: 1. ابتدايى بودن خط. 2. بى نقطه بودن حروف. 3. عارى بودن کلمات از علائم و حركات. 4. نبودن «الف» در كلمات.

«قُرّاء سبعه» و راویان آنها

«قُرّاء سبعه» چه کسانی بودند و در طول تاریخ چه کسانی به ایشان اضافه شدند؟

«قُرّاء سبعه»، قرائت هفت قاری برگزیده است که توسط «ابن مجاهد» انتخاب گردیده اند و هر کدام دو راوی دارند. این قاریان عبارتند از: «ابن عامر»، «ابن کثیر»، «عاصم»، «ابو عمرو»، «حمزه»، «نافع» و «کسائی». از سویی متاخرین سه نفر دیگر بر این هفت نفر افزوده اند به نام های: «خلف»، «یعقوب» و «ابوجعفر». همچنین قرائت چهار قاری دیگر که به قرائت شاذّ معروف بودند نیز بر این ده قاری اضافه شده است: «حسن بصری»، «ابن محیص»، «یزیدی» و «اعمش». در واقع اين چهارده قرائت معروف كه هركدام از طريق دو راوى نقل شده، مجموعا بيست و هشت قرائت را تشكيل مى دهند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8