بی عدالتی در حق نسل های بعدی باختم نبوت!

آیا قطع شدن وحی الهی با ختم نبوت بی عدالتی در حق نسل های بعد نیست؟!

بعداز پیامبر اکرم(ص) انسان به مرحله ای از بلوغ فکری و فرهنگی رسیده که بتواند با استفاده مستمر از اصول و تعلیمات نبی خاتم به عنوان جامع ترین نقشه برای همه اعصار، بدون حضور آن حضرت نیز مسیر کمال را بپیماید. علاوه بر آن از آنجا که انسان هیچ وقت از رهبران الهی - که اصول و قوانین آن نقشه جامع را اجرا کنند - بی نیاز نخواهد بود، امامانی از فرزندان آن پیامبر، برای تبیین و توضیح و عینیت بخشیدن به اصول آن نقشه جامع، برای همیشه جهان مأموریت یافتند که بین مردم حضور داشته باشند.

رابطه «معرفة الحجة» با «معرفة الله»؟

چرا شناخت الهی منوط به شناخت «حجّت الهی» در زمین است و به این مساله در روایات بسیاری تاکید شده است؛ مگر انسان نمی تواند خداوند را با آیات آفاقی و انفسی بشناسد؟

شناخت الهی از طریق «آیات آفاقی و انفسی» از آنجا دارای اهمیّت است که انسان را به «اصل وجود خداوند و برخی از صفات الهی» واقف می سازد. امّا نکته مهمّ اینجا است که این اندازه از شناخت، برای هدایت و درک سعادت کافی نیست؛ زیرا برای دستیابی به رستگاری و سعادت، باید به «محتوای دین و فرامین راستین الهی» دست یافت و بدان عمل کرد و این مهم بدون «شناخت حجت الهی» امکان پذیر نیست. با توجّه به مسئولیّت «حجّت خدا» در رشد معنوی مردم، رهبری سیاسی و اجتماعی ایشان و پاسدارى از شرايع آسمانى، روشن است که نشناختن «حجّت الهی» و پیروی نکردن از ایشان تا چه اندازه می تواند زیانبار باشد و حتّی به گمراهی از دین ختم گردد. آنچنان که در دعای منقول از امام صادق(ع) می خوانیم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏». بر اساس این ضرورت هاست که می گوییم باید «حجت الهی» را شناخت تا واسطه آشنایی ما با دین گردد و نیازهای ما از آموزه های وحیانی را برطرف کند؛ به همین دلیل شناخت «حجت الهی» از اهمیّت بسیاری در میان تعالیم دینی برخوردار است.

«عدل» و «امامت» از اصول مذهب شیعه و چرایی آن؟

چرا شیعه عدل و امامت را از اصول مذهب خود می داند؟

با توجه به اهمیت اعتقادی، سیاسی و اجتماعی دو امر عدل و امامت و ریشه داشتن بسیاری از آموزه های اعتقادی اسلام در این دو، و نقش بسزای آنها در اصلاح و تکامل جوامع و اینکه دین اسلام به عنوان دینی جهانی نمی تواند نسبت به عدالت و مسائل سیاسی و حکومتی بی تفاوت باشد، لذا عدل و امامت از همان صدر اسلام به عنوان دو اصل مهم و از اصول مذهب شیعه بشمار می روند.

نیاز به امام(ع) با وجود علم، عقل و تجربه

با وجود علم، عقل و تجربه چه نیازی به امام(عليه السلام) است؟

قطعاً خطراتى كه در عصر علم و تكنيك براى بشريت است به مراتب از خطرهاى عصرهاى پيشين بيشتر است. اشتباه است كه خيال كنيم منشأ انحرافات بشر هميشه نادانى بوده است. انحرافات بشر بيشتر از ناحيه غرايز و تمايلات مهار نشده است؛ از ناحيه شهوت و غضب است؛ از ناحيه افزون طلبى، جاه طلبى، برترى طلبى، لذت طلبى و بالاخره نَفْس پرستى و نفع پرستى است. آيا در پرتو علم همه اينها اصلاح شده و روح عدالت و تقوا و رضا به حق خود و حد خود و عفاف و راستى و درستى جايگزين آن شده است؟

علت عدم وجود امامان متعدد در یک زمان

اگر وجود امام لطف است چرا در هر منطقه ای امامی وجود ندارد؟

درست است كه وجود امام لطف است؛ اما در هر زمان بيش از يك امام نبايد باشد؛ چون امام حق سلطه داشته و مى تواند اعمال تصرف كند و اين با فرض تعدد منجر به فساد عالم خواهد شد. علاوه بر اینکه وجود امام لطف خداوند است و در تحقق این لطف احتياج به افراد متعدد در هر منطقه نيست؛ بلکه آنچه در هر منطقه به آن نياز است وجود عالم به دين است.

دلالت «برهان عنایت» بر وجود امام زمان(عج)

چگونه «برهان عنایت» بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت مي كند؟

دلالت «برهان عنايت» بر وجود امام زمان(عج) به دو بيان تقرير مي شود: 1. آفرينش هستى بهترين و نيكوترين نظام ممكن است. لازمه آن، لزوم وجود امام در آفرينش است وگرنه نظام، احسن نخواهد بود. 2. خداوند براى كمال يابى هر موجودى در اين عالم، همه نوع ابزار ضرورى و غير ضرورى را در اختيارش گذاشته تا به كمال برسد، چگونه ممكن است انسانى كه در دامان همين طبيعت است از اين قانون استثنا شده و ارتقاى معنوى او ناديده گرفته شود؟

فلسفه وجود «امام»

فلسفه وجود «امام» چیست؟

بسيارى از امور كه به عنوان اهداف بعثت پيامبران يا فلسفه وجودى آنان گفته مى شود، در مورد «وجود امام» نيز صادق است. تقويت و تایید شناخت عقلى به وسيله بيان پیشوای معصوم، معرفت به اموری که عقل از درک آنها عاجز است، تشخیص و اجرای صحیح ترین قوانین مورد نیاز انسان، پرورش مراتب اخلاق و ... از اهداف پیامبران و امامان است.

منظور از «ولایت عامه» و «ولایت خاصه»

منظور از «ولایت عامه» و «ولایت خاصه» چیست؟

«ولایت عامه» به اين معنا است كه در ميان مردم در هر عصر و زمانی از طرف خدا پيشوايى لازم است؛ خواه پیامبر باشد يا نباشد؛ اما «ولایت خاصه» این است كه بعد از پيامبر(ص) كسى عهده دار اين منصب مهم الهي باشد.

درك ضرورت «حجت الهي» در هر عصر و زمان توسط عقل

آيا عقل، ضرورت وجود «حجت الهي» در هر عصر و زمان را تاييد مي‌كند؟

آن چه در قرآن و روايات اسلامی در مورد ضرورت وجود «حجت الهي» در هر عصر و زمان آمده با دليل عقلى نيز ثابت مي‌شود؛ زيرا بر طبق «برهان لطف» كسى كه انسان را براى سعادت و تكامل آفريده و تكاليفى بر دوش او گذاشته، لازم است مقدمات هدايت و وسائل كافى براى رسيدن به آن هدف را در اختيار او بگذارد و اگر چنين نكند نقض غرض كرده است و خداوند حكيم چنين كارى نمى كند.

بیان روایات اسلامی درباره ضرورت وجود «امام» در هر عصر و زمان

آيا می توان از روايات اسلامي برداشت کرد که وجود «امام» در هر عصر و زمان ضروري است؟

در روايات اسلامى آمده است كه زمين از «حجت الهى» خالى نمى شود؛ و اگر در روى زمين تنها دو نفر باقى بمانند يكى از آنها حجت الهى است؛ چرا که خداوند بزرگوارتر از آن است كه زمين را بدون امام عادلى رها سازد. آری اگر حجت الهى ساعتى در زمين نباشد زمين متزلزل مى‌شود و اهلش را فرو مى برد و لذا آخرين كسى كه در جهان از دنيا مى رود امام است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الحسينُ عليه السّلام :

مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.

چشمان هر کس که در مصيبتهاى ما قطره اى اشک بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.

احقاق الحق ، ج 5، ص 523