صدور حدیث غدیر برای رفع کدورت از علی(ع)، نه برای اعلام ولایت ایشان!

آیا صحیح است که حقیقت حدیث غدیر برای رفع کدورت سپاه یمن از علی(ع) بود نه برای اعلام ولایت ایشان؟!

اعتراض برخی صحابه به تقسیم غنائم یمن که نشانه حسد و نفاق آنها نیز می باشد مربوط به سال 8 هجری و قبل از حجة الوداع می باشد و در آنجا نیز پیامبر(ص) فضائل امام علی(ع) و امامت ایشان بعد از خود را مطرح کردند. اما ماجرای غدیر بعد از حجة الوداع بود و ربطی به آن ماجرا ندارد. چه مساله اى جز تعیین جانشین پیامبر(ص) آنقدر اهمیت دارد که آیه 67 سوره مائده با آنهمه تاکید درباره آن نازل شود و پیامبر(ص) هزاران نفر را در صحرای داغ غدیر نگه دارد و خطبه طولانی قرائت کند و تاکید کند به غائبین هم این خبر را برسانید؟!

ابلاغ نشدن حدیث غدیر در مکّه و عرفات، نشانی از عدم دلالت آن برای ولایت علی(ع)!

چرا رسول خدا ولایت علی(ع) را در مکه یا عرفات طرح نکردند؟! اگر حدیث غدیر بر ولایت علی دلالت داشت حتما آن را در مکانی طرح می کرد که همه مسلمین شاهد باشند نه اینکه فقط برای اهل مدینه در غدیر خم ابلاغ کند!

اولا: ابلاغ خلافت در غدیر خم دستوری الهی و مطابق با وحی بود: رسول خدا(ص) «هیچ حرکتی انجام نداد و هیچ نگفت مگر آنکه دستورش از جانب خداوند فرا رسید». ایشان موظف بود آیه ابلاغ را در همان مکانی که محل نزول این آیه شریف بود، ابلاغ کند و مسلمین را در جریان محتوای این آیه شریفه قرار دهد.

ثانیا: حتی اگر بپذیریم که بیشتر مخاطبان پیامبر اهل مدینه بودند، باز ایرادی بر ابلاغ پیام درغدیر وارد نمی شود؛ چرا که ابلاغ خلافت علی(ع) برای اهل مدینه حسّاسیّت بیشتری داشت؛ زیرا مدینه آبستن فتنه بود و چنانکه سیر وقایع تاریخی نشان داده، مخالفتها و جدالهای قدرت طلبانه از مدینه شروع شد!

ثالثا: طبق شواهد موجود در منابع اهل سنّت، رسول خدا(ص) می خواست، خلفای بعد از خویش را در «مکه» نیز معرفی کند؛ امّا حوادثی رخ داد که مانع این امر مهم در آن مکان شد. کتابهای اهل سنت چنین می گویند که رسول خدا(ص) تصمیم داشت تا در مکه «خلفای دوازده گانه» را معرفی کند، امّا حوادثی رخ داد که نه تنها نگذاشت، حضرت این مسأله را بیان کند؛ بلکه باعث دل نگرانی حضرت نیز شد.

اعتبار سند حديث «ائمه اثنی عشر»

آيا حديث «ائمه اثنی عشر» از لحاظ سندي معتبر است؟

حديث «ائمه اثنی عشر» را گروهى از صحابه پيامبر(ص) مانند: عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص و ... نقل كرده‌اند. در صحيح مسلم از جابر بن سمره نقل شده كه مى گويد: «از پيامبر(ص) شنيدم كه فرمود: اسلام پيوسته عزيز خواهد بود تا دوازده خليفه بر مسلمانان حكومت كنند، سپس [پيامبر(ص)] سخنى فرمود كه من نفهميدم، پس به پدرم ـ كه در آنجا حاضر بود ـ گفتم: پيامبر(ص) چه فرمود؟ گفت: فرمود: تمام آنها از قريش اند». اين حديث در بسياري از معروف ترين و معتبرترين كتب اهل سنت آمده است.

دلیل اعتقاد به «منصوب» بودن امام از سوي خداوند

چرا شیعه معتقد است که امام بايد از سوي خداوند «منصوب» شود؟

از ويژگى هاى امام و شباهت او در بسيارى از جهات با پيامبران، چنين نتيجه گرفته مى شود كه «امامان معصوم» بايد از سوى خدا تعيين شوند. به تعبير ديگر نه انتخاب مردم در اين زمينه نقشى دارد و نه اجماع امت يا انتصاب از سوى افراد عادى؛ چرا كه ويژگى هايى در امام معتبر است كه جز خدا از آن آگاه نيست و مهمترين آنها همان مقام عصمت و علم مخصوص است كه امام بدون اين دو بال و پر، قادر بر پرواز در فضاى امامت و پيشوايى خلق نيست.

استناد امام علي(ع) به حديث «غدير» براي اثبات خلافت خویش

آيا خود امام علي(ع) برای اثبات خلافت خویش به حديث «غدیر» استناد كرده است؟

آری؛ علي(ع) در روز شورى، با ساير اعضاى شورا این گونه احتجاج نمود: «آيا در ميان شما كسى جز من هست كه پيامبر(ص) در حقّ او گفته باشد: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فعلىٌّ مَوْلاهُ؟» همه گفتند: نه. ایشان در موارد متعدّد از جمله در ايّام خلافت عثمان، زمان خلافت خود، روز جنگ جمل، در كوفه و روز جنگ صفين به حديث غدير استدلال نموده اند. ضمن اینکه همسر و دو فرزندش و جمعى از صحابه هم به حديث غدير استدلال كرده‌اند.

ماجراي «غدير خم» در روايات اسلامي

ماجراي «غدير خم» در روايات اسلامي چگونه مطرح شده است؟

از مجموعه روايات استفاده مى شود: در بازگشت از حجة الوداع مسلمانان به دستور پیامبر(ص) در سرزمين «غدير خم» توقف كردند. ایشان در خطبه ای مفصل فرمود: من به زودى از ميان شما مى روم لکن دو چيز به يادگار مي‌گذارم، اوّل كتاب خدا و ديگري خاندانم. سپس دست علي(ع) را بلند كرد و فرمود: هر كس من رهبر او هستم على(ع) رهبر اوست، و اين سخن را 3 يا 4 بار تكرار كرد و فرمود: همه وظيفه دارند اين خبر را به غائبان برسانند؛ و در اين هنگام، آيه اكمال دين نازل شد.

مصادیق ائمه اثنى عشر

با توجه به سنّت نبوى(صلى الله علیه وآله)ائمه اثنى عشر چه کسانى می توانند باشند؟

اینکه طبق روایات خلفاى پس از پیامبر(ص) دوازده نفرند و اسلام عزیز است و... را نمى توان بر خلفاى پس از پیامبر(ص) از صحابه حمل کرد، زیرا کمتر از دوازده نفرند. و بر حکام اموى و خلفاى بنى عباس هم نمى توان حمل کرد، چون هم تعدادشان بیش از دوازده نفر است و هم غالبا اهل ستم بودند...  پس باید بر امامان دوازده گانه از اهل بیت و عترت او حمل شود، چون آنان داناترین اهل زمان خویش و پرهیزکارترین و... بودند و روایات دیگر مثل حدیث ثقلین و روایت جابر و... نیز به آنها تصرح کرده است.

نص بر امامت در نهج البلاغه‏

آیا در نهج البلاغه نشانى از وجود نص بر امامت على و فرزندان او هست؟

در نهج البلاغه مسأله وصایت و امامت علی(ع) و اهل بیت او مطرح شده، مثلا در خطبه دوم نهج البلاغه امام منزلت اهل بیت(ع) را معرفى مى کند، در جای دیگرمی فرماید: وصیت رسول خدا و وراثت او در میان آنها است، در خطبه 6 می فرماید: از روزى که خدا جان پیامبرش را گرفت تا امروز حق مسلم من از من سلب شده است، و... .

عظمت مقام «امامت» در قرآن

عظمت مقام «امامت» در قرآن چگونه تبیین شده است؟

قرآن پس از موفقیت ابراهيم(ع) در آزمونهای بزرگ الهی مي فرمايد: «قال انّى جاعلك للنّاس اماماً». از اين بخش آيه، عظمت مقام امامت و منصوب بودن او از سوى خداوند به خوبى روشن مى شود. همچنین در ذيل آيه تأكيد بيشترى بر اين موضوع نموده می فرماید: «وقتي كه ابراهيم(ع) عرضه داشت: از دودمان من [نيز امامانى] قرار بده، خطاب آمد كه: پيمان من هرگز به ستمكاران نمى رسد». علاوه بر این طبق بیان اهل بیت(ع) این آیه بیانگر این است که امام باید در تمام دوران زندگی اش عادل و بدور از خطا و گناه باشد.

ذكر نام «ائمه(ع)» در روايات اسلامي

آيا نام ائمه(علیهم السلام) در روايات اسلامي ذكر شده است؟

در روايات شيعه و اهل سنت، نام امامان دوازده گانه، به همين گونه كه پيروان اهل بيت(ع) معتقدند آمده است؛ و در بعضى ديگر، تنها به نام اولين و آخرين آنها اشاره شده است؛ و در بعضى ديگر، نام امام حسين(ع) هم آمده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ ... .

امالى صدوق ، ص 111