تناقض آيات قرآن درباره «كشتار پسران بنی‌اسرائيل توسط فرعون»!

چرا برخی آيات قرآن كشتن پسران بني اسرائيل توسط فرعون را مربوط به قبل از بعثت موسی(ع) مي دانند و برخی ديگر مربوط به بعد از بعثت ايشان؟!

فرعون نسبت به بني‌اسرائيل دو بار دستور كشتار داده است. كشتار اول قبل از تولد حضرت موسی(ع) براي جلوگيري از ولادت ايشان بوده و كشتار دوم از بيم افزايش قدرت موسى(ع) و يارانش بوده است. در مرتبه دوم دستور كشتن پسران و به بردگى گرفتن زنان را داده تا شكوه موسى(ع) و هوادارانش را فرو ريزد، ولى بخت با فرعون يار نبود و خداوند فرعونيان را نابود ساخت.

نظر قرآن و ساير كتب آسمانی درباره «عبور بنی اسرائيل از دريا»، «گوساله سامری» و «قارون»؟

آيا قرآن كريم درباره «عبور بنی اسرائيل از دريا»، «گوساله سامری» و «قارون» با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

در داستان بنی اسرائيل و فرار آنان از دست فرعون تفاوتی ميان گزارش تورات و قرآن وجود ندارد؛ اما در داستان سامری و قارون اختلافاتی وجود دارد. از ديدگاه تورات گوساله توسط هارون ساخته شد و اين كار باعث خشم موسی(ع) و شكستن دو لوح ايشان شد؛ اما به روايت قرآن، اين سامری بود كه گوساله را ساخت و مردم را به پرستش آن فراخواند... .

«زهد» حضرت موسی(ع) از زبان امام علي(ع)

امام علي(ع) در خطبه 160 نهج البلاغه، درباره زندگي زاهدانه حضرت موسی(ع) چه فرموده است؟

امام علي(ع) در خطبه 160 «نهج البلاغه»، به زندگی زاهدانه حضرت موسی(ع) اشاره کرده، می فرماید: «به خدا سوگند! موسى(ع) غير از قرص نانى كه بخورد از خدا نخواست؛ زيرا وى [از زمانى كه از مصر فرار كرد و به سوى مدين آمد] از گياهان زمين تغذيه مى كرد تا آنجا كه بر اثر لاغرىِ شديد و تحليل رفتن گوشتِ بدن او، رنگ سبز گياه از پشت پرده شكمش آشكار بود». درست است كه موسى(ع) در اين شرايطِ فوق العادّه به حكمِ اجبار و به طور طبيعى، بسيار در مضيقه بود، ولى مهمّ اين است كه تنها به مقدار رفعِ ضرورت از خداى خود تقاضا كرد و اين، دليل روشنى بر زندگى زاهدانه او است.

عذر خواهی های حضرت موسی(ع)؟!

حضرت موسی(ع) در همراهی خود با حضرت خضر(ع) چندین بار به حضرت خضر(ع) اعتراض می کند؛ و سپس عذر خواهی می کند. در اینجا سوال پیش می آید که مگر حضرت موسی(ع) معصوم نیست؟! پس چرا کاری می کند که موجب عذر خواهی است؟!

اولا: حضرت خضر(ع) طبق حکمت و اذن و فضل پروردگار به ابوابى از باطن علوم احاطه داشته كه موسى(ع) از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را با معیار علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد و حق نیز این بود که اعتراض کند. وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد.
ثانیا: اظهار پشیمانی از اعتراضات و قضاوت های مورد اشاره در داستان موسی(ع) و خضر(ع) منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد.

برتری علم حضرت خضر(ع) بر علم حضرت موسی(ع)!

با توجه به ماجرای همراهی حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) و رهبری حضرت خضر(ع) بر حضرت موسی(ع)، این سوال پیش می آید که اگر حضرت موسی(ع) «پیامبر اولوالعزم» است، پس چرا علم کمتری از حضرت خضر (ع) دارد؟!

حضرت موسی(ع) به طور کلی و در امور شریعت از حضرت خضر داناتر است اما در مرحله ای خاص از نبوت خویش با خضر همراهی می کند تا علوم باطنی و تکوینی موردی را که فقط خضر آنها را می دانست بیاموزد؛ چرا که اعطای علم غیب به دست خداست و طبق حکمت خویش هرجا لازم باشد پیامبر خویش را به آن علم آگاه می کند. ضمن اینکه به نظر می آید همراهی موسى(ع) با خضر دانا و آزمایش های الهی تمهیدی خدایی برای بالا بردن درجات اخلاقی موسى(ع) بود.

شک و تردید برخی پیامبران در وجود الهی و معاد!

حضرت ابراهيم(ع) از خدا خواست تا زنده شدن مردگان را ببیند و حضرت موسی(ع) نیز از خداوند تقاضای رویت کرد؟! این موارد چگونه با یقین پیامبران و عصمت ایشان سازگار است؟!

کمی تأمل در متن آیات و رجوع به روایات نشان می دهد درخواست این دو پیامبر بزرگ الهی با یقین آنها به توحید و معاد و عصمت آنها منافات ندارد و همانطور که در قرآن آمده حضرت ابراهیم با وجود ایمان به معاد برای اطمینان قلبی چنین درخواستی کرد؛ «لِيَطمَئنّ قَلبى»، آن هم درباره چگونگى و کیفیت رستاخيز نه درباره اصل معاد. حضرت موسی هم درخواست رؤیت قلبی نمود. حتی اگر رؤیت ظاهری اراده شود، اين تقاضا را از زبان برخی از جاهلان قوم كرد که اصرار داشتند كه بايد خدا را ببينند تا ايمان آورند وگرنه خود او یقین داشت که خدا با چشم دیده نمی شود.

قرآن و بیان «ترس» حضرت موسی(ع)!

ماجراي «ترس» حضرت موسی(علیه السلام) از اژدها شدن عصایش چگونه در قرآن بیان شده است؟

در سوره «نمل» به داستان عصای حضرت موسی(ع) اشاره شده است. هنگامی که به او دستور داده شد عصایش را بیفکند و عصا به اعجاز الهی به مار عظیمی تبدیل شد، موسی(ع) وحشت کرد و فرار نمود و ترس تمام وجودش را فرا گرفت؛ ولی از آنجا که تمام عالَم محضر خداست و مؤمنان در هیچ حال نباید بترسند از سوی خداوند به موسی(ع) گفته شد: «اى موسى! نترس و پيش بيا كه تو در امن و امانى!». موسى(ع) با اين خطاب الهى آرامش خود را بازيافت و با دستور الهی عصا به حالت اول خود بازگشت.

نحوه تعامل حضرت مهدی(عج) با «اهل كتاب»؟!

حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) پس از ظهور با «اهل كتاب» چگونه رفتار خواهد كرد؟

طبق روايات، حضرت مهدى(عج) بين «اهل كتاب» بر اساس کتاب آسمانی آنها حكم خواهد كرد؛ حال ممکن است مقصود اجراي احكام اين كتب بر معتقدان به آنهاست كه اسلام نياورده و تحت ذمّه اسلامند. و یا اینکه مقصود، تطبيق اين كتب در آن قسمتى است كه فرمان به داخل شدن در اسلام و ايمان به پيامبر اكرم(ص) داده است؛ آن مواردی كه در نسخه هايى از انجيل که در دست حضرت مهدى(عج) يا حضرت عيسى(ع) می باشد، وجود دارد و همان موارد را برای اتمام حجت به اهل کتاب نشان مى دهند.

چرایی تقاضای رؤیت خدا، از سوی حضرت موسی(ع)؟!

اگر خداوند قابل دیده شدن نیست، چرا حضرت موسی(ع) در آیه «ربّ ارنی انظر الیک» تقاضای دیدن خداوند را کرد؟!

برخی از مفسّران گفته اند مراد از «رؤيت» در تقاضای حضرت موسی(ع)، درخواست قطعى ترين و روشن ترين مراحل علم است که از باب مبالغه، از آن تعبیر به «رؤيت» شده است. یعنی حضرت موسی(ع) درخواست کرد تا به «علم حضوری» از ذات پروردگار آگاهی یابد. در آیات قرآن نیز هر جا كه سخن از «رؤیت خداوند» به میان آمده، منظور همین گونه از علم است. یعنی رؤیتی که در آن حاجتى به عضو بينايى نيست. آیاتی چون «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» و «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» بر چنین علم و رؤیتی دلالت دارند.

طبق دیدگاهی دیگر، تقاضای رؤیت پروردگار از سوی بنی اسرائیل بوده است؛ نه حضرت موسی(ع). ایشان تنها درخواست آنان را بیان نموده است. بنابراین، حتّی اگر درخواست رؤیت حسّی نیز در میان باشد، اشکالی بر مقام حضرت موسی(ع) وارد نیست. آیه 155 سوره اعراف، آیات 55 و 56 سوره بقره و آیه 153سوره نساء بر این واقعیّت دلالت دارند.

«غضب» پسندیده و مطلوب

منظور از خشم و غضب مطلوب چیست؟

نيروى غضب، يك نيروى مفيد و مهم دفاعى است كه براى بقاى حيات انسان ضرورت دارد، مشروط بر اين كه در جاى خود به كار گرفته شود. هنگامى كه انسان خشمگين مى شود، گاه قدرتش چندين برابر زمان عادى مى شود و می تواند از جان، مال يا منافع ديگرش حداكثر دفاع را داشته باشد. علاوه بر این خشم می تواند بعد الهی و مقدس پیدا کند، مانند: خشم حضرت موسى(ع) هنگام مشاهده «گوساله سامری»، که موجب شد «بنی اسرائیل» متوجه گناه بزرگ خود شوند؛ یا غضب امام على(ع) در برابر ظلم یک مسلمان به همسرش، که باعث توبه او شد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313