محدودیّت زمانی دین اسلام و منافات آن با خاتمیّت پیامبر اسلام(ص)!

در قرآن آیاتی وجود دارد که بر محدودیّت زمانی دین اسلام و آمدن دین دیگری بعد از آن دلالت دارند؛ آیا این آیات با عقیده خاتمیّت پیامبر اسلام(ص) منافات ندارد؟!

استدلال هایی که راجع به این موضوع با توجه به آیات قرآن نقل شده، هیچ کدام درست و منطقی نیستند. آیه نقل شده از سوره سجده اشاره به موضوعاتی چون توحید و معاد دارد و چنان برداشتی از آن با الفاظ و واژه های استفاده شده در این آیه هیچ مناسبتی ندارد. آیه نقل شده از سوره یوسف نیز اخطاری به مشرکان است که به آنها یادآور می شود هنگام رسیدن وقت عذاب، تأخیری در نزول آن وجود نخواهد داشت و راه فراری از آن نیست. 

ادامه نزول فرشتگان، و منافات آن با خاتمیت!

در قرآن آیاتی وجود دارد که بر تداوم نزول فرشته وحی دلالت دارند؛ با توجه به عقیده خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، فرشتگان الهی بر چه کسی نازل می شوند؟ آیا نزول ملائک با عقیده خاتمیّت منافاتی ندارد؟!

با ختم نبوت نزول فرشته ها برای شریعت تازه یا تکمیل شریعت سابق قطع می شود؛ اما این منافاتی ندارد با اینکه برای اموری دیگر با انسان ها در ارتباط باشند. مثلا دلالت آیه 4 سوره قدر بر نزول فرشته ها برای تقدیر امور مردم بر حجت الهی یعنی امام زمان(عج) است.

از طرف دیگر فعل مضارع در آیه 15 سوره غافر نه تنها به معنای آینده، که اصلا دلالت بر هیچ زمانی ندارد و فقط استناد فعل را به فاعل، و توصیف فاعل را به آن کار بیان می کند و نظری به زمان انجام فعل (فرستادن وحی) که در چه زمانی واقع شده یا می شود ندارد.

امام علی(ع) داغدار رحلت پیامبر(ص)

امام علی(ع) در رحلت پیامبر(ص) چه سخنانی فرمود؟

امام علی(ع) پيكر پاك پيامبر(ص) را مخاطب ساخته و مى گويد: «پدر و مادرم فدايت باد، با مرگ تو نبوت و وحی قطع شد، مصيبت تو آن قدربزرگ است كه عموم مردم در آن به طور يكسان عزا دارند، و اگر ما را امر به صبر نفرموده بودى، گریه و اندوه همیشگی مان در برابر مصيبت تو ناچیز بود، امّا چه مى توان كرد، چون مرگ چيزى است كه قدرت بر دفع آن نيست، بنابراين گریستن مشكلى را حل نمى كند، بايد به رضاى خدا راضى بود، روح پاك تو در جوار قرب خدا قرار مى گيرد، در آنجا براى ما دعا كن ...».

دلالت آیاتی از قرآن بر تداوم «رسالت»!

در قرآن آیاتی وجود دارد که بر تداوم «رسالت» دلالت دارند، از جمله آیه 47 سوره یونس و آیه 35 سوره اعراف و...؛ آیا این آیات با خاتمیّت پیامبراسلام(ص) منافات ندارند؟!

برخی برای انکار خاتمیت به آیاتی مثل «وَ لِكُلِ‏ أُمَّةٍ رَسُولٌ» و «لِكُلِ‏ أُمَّةٍ أَجَلٌ» و «يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ‏ رُسُلٌ‏ مِنْكُمْ‏ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ» و... استدلال کرده اند. اما هیچ یک از این آیات منافاتی با خاتمیت ندارد زیرا امت در دو آیه نخست به معنای «گروه» می باشد و منافاتی ندارد که انسانهای بعد از پیامبر اسلام همه امت اسلام باشند. در سومین آیه هم لفظ «يَأْتِيَنَّكُمْ» که بصورت مضارع آمده به معنای تداوم رسالت در مجموعه فرزندان آدم می باشد که آخرین آنها پیامبر اسلام است.

تعارض عقیده امامت با خاتمیت پیامبر اسلام(ص)!

خاتمیّت پیامبر اسلام(ص) چگونه با عقیده شیعه مبنی بر امامت عدّه ای معصوم که صاحب اکثر شئون پیامبری هستند قابل جمع است؟!

دو مفهوم نبوت و امامت اگرچه در مؤلفه ها و مفاهیمی همچون علم، عصمت، حجت بودن برای پیروی، تببین و تفسیر وحی و زمام داری امور جامعه اسلامی مشترک اند، اما نبوت پیامبر خاتم(ص) واجد مؤلفه هایی است که هیچ کس جز او – حتی ائمه – نمی تواند آنها را دارا باشد؛ مؤلفه هایی چون ادعای نبوت، دریافت و ابلاغ وحی و برخورداری از معجزه.

علاوه بر آن وقتی بپذیریم که نزول «وحی تشریعی» بعداز پیامبر قطع شده، «خاتمیت» منافاتی با برخورداری ائمه از علوم غیب غیراکتسابی و الهام های الهی پیدا نمی کند. الهام های غیبی امری است که هر کسی می تواند با سلوک و طی مراتب اخلاقی از آن برخوردار گردد و به تصریح قرآن اشخاصی غیر از انبیاء الهی نیز مخاطب آن بوده اند.

توجه به این نکته نیز ضروری است که ائمه در مقام بیان احکام و تفسیر آموزه های وحیانی، مستقل نیستند و بر خوان قرآن و تعالیم نبوی که از راه های معمولی و غیبی به دست شان رسیده، نشسته اند.

حکمت ختم نبوت؟

حکمت ختم نبوّت و انقطاع وحی چیست؟ چرا ارسال رسولان و برانگیختن انبیاء و جریان وحی با پیامبر اسلام(ص) خاتمه یافته است؟

اولا: مردمی که بعد از بعثت پیامبر اکرم(ص) تا قیامت به دنیا می آیند، بعد از آمد و رفت نسل های مختلف بشر و یادگیری پیام های وحیانی انبیای گذشته به تدریج به قدری از آگاهی و پختگی ذهنی و فرهنگی رسیده اند که با استفاده از تعالیم پیامبر خاتم بتوانند به تنهایی ادامه راه رشد و کمال را بپیمایند.

ثانیا: با استفاده از سلسله ای از اصول کلی و جامع اسلامی ای که با انظباق با نیازهای متغیر جامعه پاسخ گوی آن نیازها در زمان ها و مکان های مختلف می شوند، نیازی به بعثت پیامبر دیگری نیست.

منافات مساله «خاتمیت» پیامبر اسلام(ص)، با وقوع «مسائل مستحدثه»!

با توجّه به سیر تکاملی بشر و ظهور مسائل جدید، آیا پایان دادن به نبوّت خلاف حکمت الهی نیست؟ به بیانی دیگر، اگر دین 1400 سال پیش دین خاتم باشد، چگونه به نیازهای امروز و فردای بشر پاسخ خواهد داد؟!

بشر بعد از پیامبر خاتم به مرحله‏ اى از بلوغ فكرى و فرهنگى رسیده كه مى‏ تواند با استفاده مستمر از اصول و تعليماتى كه نبى خاتم به طور جامع در اختيار او گذارده راه را ادامه دهد، بى آنكه احتياج به شريعت تازه‏ اى داشته باشد. به بیانی دیگر در دین خاتم يك سلسله اصول و قواعد كلى و بسيار وسيع و گسترده وجود دارد كه مى‏ تواند بر نيازهاى متغير منطبق شود، و پاسخگوى نیازهای امروز و فردای بشر باشد.

ختم نبوت تشریعی یا تبلیغی؟

با توجّه به اینکه مردم هر عصر نیازمند راهنمایی و تفسیر دین توسّط عدّه ای انسان هستند که ارتباطشان با خدا قطع نشده است، آیا پایان یافتن نبوّت تبلیغی خلاف حکمت الهی نیست؟

از مهمترین عوامل ارسال پیامبران تبلیغی یکی احیای سنت پیامبران قبلی است که بخاطر تحریف یا بی توجهی مردم فراموش می شد و دیگری نياز بشر به راهنمايى نوين با توجه به نیازهای جدید می باشد. این دو عامل بعد از رسالت خاتم پيامبران بخاطر جامعیت قرآن و رشد علمی بشر و با وجود تدابیری که مانع تحریف دین می شد و تربیت عالمان دینی که در امور جدید پاسخگوی نیاز بشر باشند، برطرف شد. البته تربیت چنین عالمانی نیاز به معلمان آشنا به دین دارد که امامان معصوم(ع) این نیاز را برطرف کردند.

بی عدالتی در حق نسل های بعدی باختم نبوت!

آیا قطع شدن وحی الهی با ختم نبوت بی عدالتی در حق نسل های بعد نیست؟!

بعداز پیامبر اکرم(ص) انسان به مرحله ای از بلوغ فکری و فرهنگی رسیده که بتواند با استفاده مستمر از اصول و تعلیمات نبی خاتم به عنوان جامع ترین نقشه برای همه اعصار، بدون حضور آن حضرت نیز مسیر کمال را بپیماید. علاوه بر آن از آنجا که انسان هیچ وقت از رهبران الهی - که اصول و قوانین آن نقشه جامع را اجرا کنند - بی نیاز نخواهد بود، امامانی از فرزندان آن پیامبر، برای تبیین و توضیح و عینیت بخشیدن به اصول آن نقشه جامع، برای همیشه جهان مأموریت یافتند که بین مردم حضور داشته باشند.

«خاتمیت» پیامبر اعظم(ص) در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 235 نهج البلاغه در ارتباط با «خاتمیت» پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) چه بیانی دارند؟

امام علی(ع) خطاب به پيكر پاك پيامبر(ص) می فرماید: «پدر و مادرم فدايت باد اى رسول خدا، با مرگ تو چيزى قطع شد كه با مرگ ديگرى قطع نگشت و آن نبوّت و پيام آوردن [از سوى خدا] و اخبار آسمان بود»، این جملات به صراحت خبر از خاتميّت پيغمبر اكرم(ص) مى دهد و دليل روشنى بر اين است كه بعد از آن حضرت، فرشته وحى هرگز نازل نخواهد شد و اين موهبت عظيم كه در سايه وجود ایشان نصيب جهانيان گشته بود با رحلتشان برداشته شد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8