آيه ليلة المبيت؛ آيات ولايت امیر المؤمنين على عليه السلام

خداوند در آيه 207 سوره بقره می فرمايد: «بعضى از مردم [با ايمان و فداكار، همچون على (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (ص)] جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏ فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است». اين آيه شريفه، كه به آيه ليلة المبيت معروف شده، يكى از مهم ترين آيات فضايل حضرت امير المؤمنين (ع) مى‏ باشد. فضيلتى كه نظير آن در اسلام براى هيچ كس ثابت نشده است. آيه فوق به فداكارى بى ‏نظير امام اوّل شيعيان، كه در شب تاريخى هجرت پيامبر اسلام (ص) به سوى مدينه، در بستر آن حضرت خوابيد، اشاره دارد و با توضيحى كه خواهد آمد از جمله آيات مربوط به ولايت آن حضرت مى‏ باشد.

نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی

فیلسوفان شیعی، با الهام از آموزه‌های وحیانی اسلام، خداشناسی فلسفی را بنیان‌ نهادند و به تفلسف درباره مسئله ذات، صفات و افعال الهی بر پایه هستی‌شناسی مطلق در امور‌عامه پرداختند. تفلسف درباره خدا که در تاریخ فلسفه با ارسطو آغاز شده بود، به‌دست با کفایت ایشان از فرش فلسفه طبیعی ارسطو، به عرش حکمت متعالیه صدرایی رسید. آری خداشناسی فلسفه اسلامی به‌شدت از معارف موجود در متون اسلامى تأثیر پذیرفته است و حکماى اسلامی، ابتدا ضمن آشنایى با اصول صحیح برهانی و در مرحله بعد با الهام‌گیرى از معارف قرآنى و دیگر متون شیعی اعمّ از حدیث، خطبه و دعا، در اثر مجاهدت هزارساله موفق شدند «الهیّات بالمعنى‌الاخص» را بر پای‌بست استوارى بنا کنند...

تأثیر خداشناسی فلاسفه شیعه در تبیین خداشناسی

وجود مباحث عمیق فلسفی در کلام ائمه شیعه(ع)، زمینه توجه به فلسفه و بالندگی فلسفی را در جوامع شیعی فراهم کرد و متفکران شیعه را بر آن داشت که گنجینه‌های عقلی پنهان در کلام ائمه(ع) را در معرض گفت‌و‌گو و تحقیقات فلسفی قرار دهند. از جمله، فلاسفه شیعه توانستند با الهام‌گرفتن از حقائق نهفته در آن گنجینه‌های عقلی، آراء فلسفی بدیعی را به جهان فلسفه عرضه کنند. در این‌میان مباحث خداشناسی که با عمیق‌ترین تحلیل‌های عقلی در روایات ائمه شیعه(ع) مطرح شده است، برجستگی خاصی داشته‌اند و همواره منبع الهام فلاسفه شیعه برای طرح انظار فلسفی نوین بوده است و همانند موتور محرکی موجب پیشبرد فلسفه اسلامی شده است...

نقش متکلمان شیعه در کلام سیاسی با محوریت «ولایت‌فقیه»

کلام سیاسی یکی از شاخه‌های معرفتی کلام اسلامی است که درباره نقش موضوعات اعتقادی‌ در زندگی سیاسی بحث می‌کند. برجسته‌شدن این معرفت، از آغاز بر محور بحران خلافت و امامت بعد از رسول الله(ص) در جامعه اسلامی بود. تمرکز کلام سیاسی به‌صورت سنتی در مکتب اهل‌البیت(ع) بر تبیین جایگاه و مشروعیت الهی امامان دوازده‌گانه(ع) بود و در عصر غیبت امام زمان(عج) پیرامون «نیابت» و جانشینی از آن حضرت بحث می‌کند. در مسئله ولایت فقیه این پرسش مطرح است که آیا خداوند در مورد حکومت در عصر غیبت دستور خاصی داده و تکلیفی معین کرده است یا خیر؟ اگر از نظر کلامی ثابت شود که خداوند فقیه عادل را در این دوران بر امت ولایت داده داده است، از این مطلب دو نتیجه فقهی به‌دست می‌آید؛ نخست آن‌که بر فقیه واجد شرایط واجب است که وظیفه خود را انجام دهد و از مسئولیت شانه خالی نکند. دوم این‌که بر مردم واجب است از فقیه واجد شرایط که ولی جامعه است اطاعت نمایند و سرپیچی از فرمان او معصیت است... .

نقش «علامه مطهری» در تأسیس کلام جدید

بی‌تردید، استاد شهید علامه مرتضی مطهری، یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار در تأسیس و شکل‌گیری مباحث کلام جدید یا مباحث جدید کلامی در عالم تشیع است. او با ورود خود به این حوزه از مباحث، روح تازه‌ای به اندیشه‌های جدید و مباحث جدید در عرصه کلام دمید و با ارائه دیدگاه‌های نوین، جذابیتی دوچندان به آنها بخشید. در این نوشتار، به‌قدر مجال به نقش علامه شهید در تأسیس کلام جدید خواهیم پرداخت و تلاش می‌کنیم این مهم را با نگاهی تازه بررسی نماییم.

نقش متکلمان شیعه در مسائل جدید کلامی با استناد به‌نظریه فطرت

متفکران معاصر شیعه هم‌چون بسیاری از اندیشمندان هم‌مذهب خود در طول تاریخ اسلام در نظریه‌پردازی و نوآوری در موضوع فطرت پیشتاز بوده‌اند و در این زمینه نظریه‌پردازی کرده و به تولید علم پرداخته‌اند. در این میان، میرزامهدی اصفهانی بر نقش فطرت در کسب معارف و فهم متون دینی تأکید ورزیده است. حکیم شاه‌آبادی به‌نوعی مؤسس این نظریه در چارچوب دانش‌های عقلی به‌شمار می‌رود. وی مسائل اساسی کلام قدیم را با تمسک به نیازهای فطرت انسانی اثبات کرده است. شاگرد وی امام‌خمینی در عین این‌که میراث‌دار استاد بوده و دیدگاه‌های استاد در ترتیب‌دادن استدلال‌های فطری بر مدعیات کلامی را تأیید کرده، در دانش اخلاق به‌نظریه‌پردازی در حوزه فطرت پرداخته است. این دو شخصیت، هرچند خود با مسائل جدید روبه‌رو شده‌اند، ولی با توجه به شاگردی استاد مطهری نزد امام‌خمینی در نظریه‌پردازی‌های وی به‌نوعی سهیم‌اند. علامه طباطبایی و استاد مطهری در پاسخ به مسائل جدید فکری و کلامی از طریق فطرت بسیار کوشیده‌اند. مسئله مطابقت ذهن و عین، معتبرشمردن استنتاجات منطقی، روابودن بحث از خدا، مسئله خاستگاه دین، رابطه دین و آزادی و فلسفه برخی احکام فقهی، موضوعاتی است که اینان براساس نظریه فطرت بدان پاسخ داده‌اند.

نقش شیعه در تبیین اختیار و آزادی و تأثیرات آن بر مذاهب اسلامی

تبیین و بیان چگونگی و حدود فاعلیت انسان، از دغدغه‌های دیرینه بشر بوده است؛ مکاتب فکری بشری از یونان باستان تا به امروز در پاسخ به این پرسش نظریه‌پردازی‌ها کرده‌اند. در ادیان الهی نیز این مسئله موردتوجه قرار گرفته و پیروان ادیان کوشیده‌اند در میان فاعلیت حقیقی و آزاد انسان، که لازمه نظام تکلیف و ثواب و عقاب است، با نظام تقدیر و حاکمیت اراده الهی که در سنت‌های دینی مورد تأکید قرار گرفته است، دست به گزینش بزنند یا توجیهی قابل‌قبول ارائه کنند. در سنت اسلامی هم نظریه‌های مختلفی در تبیین فاعلیت انسان و نسبت آن با فاعلیت خداوند شکل‌گرفته است که طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌ها از جبر مطلق تا اختیار مطلق انسان را شامل می‌شود. در این میان، شیعیان نیز با الهام و بهره‌مندی از معارف اهل‌بیت(ع)، تبیینی متفاوت از فاعلیت و اختیار انسان ارائه کردند که مشکلات دیگر نظریه‌ها را نداشت و می‌توانست دلایل عقلی و نقلی طرفین را تبیین و توجیه کند. این نوشتار درپی آن است تا تبیین متمایز شیعه از اختیار و فاعلیت انسان را نشان دهد.

نقش شیعه در تبیین «مهدویت» و تأثیرگذاری آن بر مذاهب اسلامی

اعتقاد به «مهدویت» در اسلام، مسئله ‏ای اصیل و ریشه‌دار است و تنها به تشیع اختصاص نداشته و ندارد. در واقع پیش از این‌که ظهور مهدی(عج)، یک عقیده شیعی باشد، عقیده ‏ای اسلامی ثابت و خالص است که چهارده قرن از عمر آن می‏ گذرد و عموم مسلمانان بر آن اجماع کرده‏ اند. علما، دانشمندان، نویسندگان و محققان شیعه و سنی در ‌‌این‌باره کتاب‏ها و رساله‏ ها نوشته ‏اند که خود دلیلی قاطع بر اصالت مسئله مهدویت و ریشه‏ داربودن آن است. اما این اندیشه در شیعه با دیگر مذاهب تفاوت دارد. در شیعه با توجه به انبوه روایات مهدوی، موعود آخرالزمان شخصیتی منحصر‌ به‌ فرد است که به‌ وسیله پیامبر اسلام(ص) و ائمه طاهرین(ع) معرفی شده‌است که در دیگر مذاهب، این ویژگی‏ ها کمتر به‌ چشم‌ می‏ خورد. با این حال، با مراجعه به منابع اهل‌ سنت، برخی ویژگی ‏های انحصاری شیعی را در اهل‌ سنت می‏ توان یافت. بنابراین، با حفظ این نکته مهم که اصالت این اندیشه قابل‌ تأثیر از دیگری نیست، میزان تأثیر پذیری اهل‌ سنت از شیعه در برخی فروعات مسئله مهدویت قابل طرح و بررسی است. نوشتار پیش‏ رو که با روش توصیفی‌ - ‌تحلیلی سامان‌ یافته، در‌صدد بررسی میزان این تأثیر پذیری است.

نقد فرضیه‌هایی درباره پیدایش «تشیع»

از گذشته‌های دور، درباره ریشه تشیع و منشأ پیدایش آن، اظهارنظرها و داورى‌هایى از سوی افراد غیرشیعى و گاهى از سوی دشمنان شیعه صورت گرفته که بسیارى از آنها بى‌پایه است و هیچ‌بهره‌اى از واقعیت ندارد. براساس دلایل و شواهد متعدد، تشیع جز همان اسلام به رهبرى پیامبر(ص) و سپس خاندان او نیست. تشیع به این معنى پيشینه در عصر پیامبر دارد و آن حضرت در حیات خود، دوست‌داران و طرفداران على(ع) را شیعه نامیده است و گروهی از دوستداران على(ع) که خود در شمار صحابه گرامی پيامبر اعظم(ص) بودند از همان موقع، على(ع) را جانشین آن حضرت می‌دانستند. در این نوشتار، این موضوع مورد بحث قرار می‌گیرد.

نقش متکلمان معاصر شیعه با محوریت مدرسه «نجف» و «قم»

در دوره معاصر کلام شیعی که مقارن با دوره «تجدید و احیاء» است، متکلمان با بهره‌گیری از روش «ترکیبی» عقل و نقل و برخورداری اکثر آن‌ها از ویژگی‌هایی مانند جامعیت، آشنایی با نیازهای جامعه و اجتماع، برخورداری از اندیشه سیاسی و آشنایی و یا تخصص در تفکر فلسفی اسلام و غرب در پرتو فضای ایجادشده معطوف به انقلاب اسلامی به ایفای نقش پرداختند. بر همین‌ اساس، مهم‌ترین نقش آن‌ها تأثیر در اندیشه‌های فلسفی، سیاسی و اجتماعی با محوریت قرآن و سنت و جریان کلام اسلامی - شیعی در امتداد اجتماع بشری است. در همین‌ راستا، با ایجاد تحول موردی اقدامات نسبی فراخور برای رسیدن به کلام مطلوب، قدم‌هایی برداشته شده است؛ هرچند فاصله هنوز کم نیست.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي بن موسي الرضا عليه السلام :

کان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحکا و کانت الکابة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا کان يوم العاشر کان ذلک اليوم يوم مصيبته و حزنه و بکائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام

بحارالانوار، ج 44، ص 284