استدلال‌های محدث نوری در کتاب فصل الخطاب

محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» برای مدعای خود مبنی بر تحریف قرآن کریم چه استدلال‌هایی آورده است؟

«محدث نورى» كتاب خود فصل الخطاب را در سه مقدمه و دوازده فصل و يك خاتمه تدوين كرده و در ضمن فصل‌هاى دوازده‌گانه، دلايل خود را براى اثبات تحريف آورده است. آنچه او را به نگاشتن اين كتاب واداشته، اين است كه پنداشته است مخالفان، فضائل اهل بيت(علیهم السلام) و معايب دشمنان‌شان را از قرآن حذف نموده‌اند؛ لذا با نوشتن اين كتاب در صدد بوده است كه به پرسش برخى از علماى هند كه سبب فقدان نام اهل بيت(علیهم السلام) در قرآن را از او پرسيده بودند پاسخ دهد.

حرکت تاریخی امام حسین(ع) قیام اصلاح طلبانه یا سودای تشکیل حکومت؟

آیا امام حسین(ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! ایشان تنها از سوی عده ای دعوت به تشکیل حکومت شده بود و به این نیت سفر کرد!

انحرافات تدریجی پیش آمده در جامعه اسلامی سبب قیام امام حسین(ع) علیه آنها شد. این حقیقت، در سخنان آن حضرت که هدف حرکت اصلاح طلبانه خود را امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت رسول خدا(ص) و امام علی(ع) معرفی می کند به راحتی قابل مشاهده است. ایشان اگرچه خود را برای حکومت محق تر از هر کس می دانستند و این موضوع را بارها هنگام توضیح دلایل شان برای سرباز زدن از بیعت با یزید، صریحا اعلام کردند، اما سخنان مرگ آگانه شان در کنار عدم انصراف از ادامه مسیر کوفه هنگام رسیدن خبر خیانت کوفیان، بهترین گواه بر این حقیقت است که هدف والای حضرت اباعبدالله نه سودای قدرت و حکومت، بلکه قیام برای اصلاح جامعه اسلامی بود.
بله در این مسیر اگر امور به گونه ای جریان می یافت که حضرت می توانست با رهبری یک حکومت متمرکز در کوفه، به اهداف اصلاح گرانه شان جامه عمل بپوشانند، حتما از چنین امری استقبال می کرد، اما از آنجایی که افق نگاه حضرت بسیار بلند و هدف گذاری های شان سطح بندی های مختلفی داشت، با محقق نشدن آن هدف نیز ایشان به گونه ای دیگر به هدف اصلاح گرانه شان رسیدند یعنی با تقدیم خون خود و اصحاب با وفای شان و رسوا ساختن بنی امیه.
درباره چرایی همراه ساختن خانواده نیز باید گفت که این رفتار علاوه بر حکمتی که در رسواسازی حکومت اموی به وسیله سخنرانی های حضرت زینب و سایر افراد کاروان اسیران داشت، امری مرسوم در بین اعراب آن زمان بوده است، آن چنان که می بینیم که حتی پیامبر(ص) نیز در جنگ های شان، همسران شان را همراه با خود می بردند.

سیر زندگی «زیاد بن ابیه»

سیر زندگی «زیاد بن ابیه» چگونه بود؟

«زیاد» در ابتدا از یاران امیرالمومنین(ع) محسوب می شد و تا زمان صلح امام حسن(ع) نیز در کنار ایشان ماند. او فردی هوشیار، سخنور و توانمند بود که از طرف امام على(ع) به فرماندارى «فارس» رسيد و آن را با موفقیت اداره کرد؛ اما بعدها، معاويه از نقطه ضعف او كه حبّ جاه و مقام بود استفاده كرد و او را فریفت. زياد نیز براى تثبيت حكومتش، به سركوب قيام هاى مردمى بر ضد معاويه پرداخت. مخصوصاً شيعيان را هر جا که مى یافت به قتل مى رساند و جنايات بى شمارى مرتكب شد كه چهره او را در تاريخ اسلام تیره و تار كرده است.

نظر امام علی(ع) درباره «حکمیّت»

پاسخ امام علی(عليه السلام) به نامه معاویه درباره حکمیّت چه بود؟

هنگامى كه لشكر شام قرآن ها را بر سر نيزه ها بلند كردند، اميرمؤمنان(ع) فرمود: «اى مردم من سزاوارترين كسى هستم كه به دعوت قرآن پاسخ مى گويم و ليكن معاويه و عمرو بن عاص و ابن ابى معيط و حبيب بن مسلمه و ابن ابى سرح نه دين دارند و نه اهل قرآنند من آنها را بهتر از شما مى شناسم. از كوچكى با آنها بودم و در بزرگسالى نيز با آنها سر و كار داشتم آنها بدترين كودكان و بدترين مردان بودند». از اين عبارت معلوم مى شود كه امام(ع) به اين حكميت ساختگى و دروغين قرآن هرگز راضى نبود.

علّت پنهان بودن مرقد امام علی(ع)؟

علّت پنهان ماندن قبر امیرالمؤمنین علی(ع) تا زمان امام صادق(ع) چه بوده است؟

منابع معتبر پنهان ماندن مرقد مطهر امام علی(ع) در مقطعی از تاریخ را بنابر وصیت خود حضرت و به جهت مصون ماندن از هتاکی های وحشیانه عمال و مزدوران بنی امیه می دانند. قداست منحصر به فرد مرقد امام علی(ع) و مقام با شرافت و عوامل دیگر ایجاب می نمود تا حرمت این مزار حفظ شود. پنهان نگاه داشتن مرقد مطهر حضرت می تواند به دلیل عدم شناسایی و حفظ جان شیعیان زائر حضرت نیز باشد. در زمان امام صادق(ع) که تعرض به شیعیان کمتر بود مکان فعلی توسط ایشان معرفی گردید.

کناره گیری امام حسن (ع) از خلافت به نفع یک کافر!

اگر معاویه کافر بود، چرا امام حسن(ع) به نفع یک کافر از خلافت مسلمین دست کشید؟!

اولا: صلح، بدون رضایت امام(ع) به ایشان تحمیل شد؛ ایشان جنگ با فردی چون معاویه را بر صلح ترجیح می دادند. چنانکه خود ایشان خطاب به منتقدین صلح می فرمایند: «اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود» و خطاب به معاویه می فرمایند: «اگر قرار به جنگ باشد پيش از هر كس بايد با تو بجنگم. چه مبارزه با تو از جنگ با خوارج لازم تر است».

ثانیا: امام حسن(ع) نه تنها هیچ گاه معاویه را تایید نکرد، بلکه همواره از انتقاد نسبت به معاویه دست نکشید و همواره با بیانات و اقدامات خود اعلام می کرد که خلافت معاویه را به رسمیت نمی شناسد. مناظره های آن حضرت با معاويه و مزدوران و طرفداران او شاهد اين معنا است.

ثالثا: معاویه فردی نیست که با پذیرش اجباری صلح توسط امام حسن(ع) تطهیر شود؛ گرچه معاویه با حجّت ظاهری مسلمان نامیده می شود، ولی منابع تاریخی اهل سنّت او را در حد یک منافق متظاهر، یک فرد فاسق و جنایت کار، یک حاکم بدعت گذار و دغل کار معرفی می کنند!

نگاهی به زندگی «نعمان بن عجلان»

«نعمان بن عجلان» که بود و سرنوشت او چه شد؟

«نعمان بن عجلان» از صحابه پيامبر(ص) و از بزرگان انصار بود و فردی سخنور و شاعر محسوب مى شد. وي در روز سقيفه شعر بلندى سرود و در آن از امیرالمومنین(ع) حمایت کرد. این سوابق باعث شد تا امام علی(ع)، حكومت بحرين را او بسپارد. امّا متأسفانه از آنجا كه اموال كلان وسوسه انگيز است، به فساد مالی دچار شد و بدلیل بذل و بخشش بيت المال به نزديكان خود، مورد اعتراض مولا واقع شد؛ و وقتی امام(ع) حساب بيت المال را از او مطالبه كرد، چون نمى توانست حساب صحيحى ارائه دهد، به شام گريخت و به معاويه پيوست.

نامه امام علی(ع) به «زیاد بن ابیه»

نامه امام علی(ع) به «زیاد بن ابیه» درباره پيشنهاد معاويه برای الحاق زياد به ابوسفيان حاوی چه مطالبی است؟

زمانی که به امام علی(ع) خبر رسید معاويه مى خواهد با ملحق ساختن «زياد بن ابیه» به فرزندان ابوسفيان، وى را در زمره یاران خود قرار دهد، در نامه ای، زياد را تشويق به صبر در مقابل وسوسه ها نموده و فرمود: «از او بر حذر باش كه به يقين شيطان است و از جلو و عقب و چپ و راست می آید تا انسان را بفریبد». سپس با دليلى منطقى، ادعای معاویه را باطل دانسته و مى فرمايد: «ابوسفيان سخنى بدون انديشه و با تحريك شيطان گفت كه نه با آن، نسب ثابت مى شود و نه ميراث» و پذیرفتن آن برای تو فقط ننگ ناپاکی را به همراه دارد.

 

نظر علی(ع) درباره حلّیّت نطفه «زیاد بن ابیه»

آیا امام علی(عليه السلام) «زیاد بن ابیه» را فرزند نامشروع می دانست؟

در نامه 44 نهج البلاغه، امام علي(ع) این ادعا را که «زياد بن ابیه» فرزند نامشروع ابوسفيان بوده رد مى كند و مى فرمايد: «اين ادعايى شيطانى است [و زیاد حلال زاده است]». اما از طرف دیگر امام حسین(ع) به ابن زیاد «ابن الدعی» می گوید، یعنی پسر کسی که ناپاک زاده است. این تعبیر ممکن است خبر از واقع الامر باشد و به معنای اینست که سخن امام علی(ع) بر اساس حکم ظاهری شرعی است که می گوید فرزند متعلق به شوهر زن است. البته ممکن است منظور از «ابن الدعی» یزید باشد و ربطی به نسب «زیاد» نداشته باشد.

«عبيد» پدر «زیاد بن ابیه»

«زیاد بن ابیه» فرزند چه کسی بود؟

معروف اين است كه پدر «زياد» برده اى بود به نام عبيد كه با سميّه كنيز «حارث بن كلده» كه از اطباى مشهور عرب بود، ازدواج كرد و زياد متولّد شد. با اين وجود، ابوسفيان و پس از او معاويه سعى داشتند وى را فرزند نامشروع ابوسفيان بدانند. البته در تواريخ آمده است كه ابوسفيان در سفر «طائف» از شخصى به نام «ابو مريم» زن آلوده اى را درخواست كرد و او سميّه مادر زياد را معرفی كرد، ابوسفيان با او آميزش داشت و شايد علت اصرار ابوسفيان برای ملحق كردن زياد به خود از اين واقعه سرچشمه می گیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293