فدا کردن مسلمانان برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص)؟!

بر اساس آیه 120سوره توبه، مسلمانان باید جان خود را برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص) فدا کنند؛ چرا باید افراد یک جامعه فدای یک نفر شوند؟!

اولا: هر جامعه ای باید نسبت به حفظ جان رهبر و مسئول خود حساس باشد و این یک امر معقول و معمول است و امری در جهت حفظ منافع همه است نه یک فرد تا خود خواهی باشد؛ حفاظت از رهبران هر جامعه که با مدیریت آنها بیشترین نفع را برای آن جامعه جلب و بیشترین ضرر را از آن دفع می کنند امری پذیرفته شده در عرف و عقلای جوامع است.
ثانیا: بیان آیه توبیخی است؛ با توجه به آیات گذشته این آیه در صدد توبیخ کسانی است که با عدم شرکت در جهاد از دستور پیامبر سرپیچی کردند؛ این آیه در حقیقت از تعلل احتمالی مسلمانان در دفاع از جان رسول الله(ص) گلایه می کند.
ثالثا: اهمیت نجات جان پیامبر با توجه به شؤون مختلف معنوی و اجتماعی ایشان به عنوان نجات دهنده آحاد آن جامعه و حفظ آیین و امت و ضمانت بقای شعله هدایت، قابل توجه است؛ با توجه به این شؤون حیاتی حفظ جان پیامبر حفظ دین و آیین و امت است.

محدویت روابط با جنس مخالف و فوران عطش جنسی و تولید خشونت بین مسلمانان!

چرا اسلام در روابط بین زنان و مردان «محدودیت» قائل شده که باعث شود بین شهروندان جوامع مسلمان «عطش جنسی» فوران کند و تولید خشونت کند؟!

اولا: برخلاف آنچه در سؤال ادعا شده، با توجه به تجربه تاریخی بشر و مطالعات میدانی کنونی در جوامع آزاد، آنچه باعث خشونت و ناامنی در جامعه می شود آزادی مطلق در روابط بین زنان و مردان نامحرم است، نه محدودیت درست و حساب شده. خشونت نتیجه بی قانونی و بی قیدی است نه محدودیت های قانونی و شرعی.
ثانیا: غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده است؛ شهوت جنسی درجه و حد مشخصی ندارد تا با آزاد گذاشتن فروکش کند؛ وقتی شهوت شعله ور شد دیگر هیچ چیزی جلو دار آن نیست.
ثالثا: اسلام و ادیان الهی غریزه جنسی را سرکوب نمی کنند و محدودیت ادعایی در حقیقت قانونمند کردن روابط دو جنس مخالف است. هدف مکاتب الهی کنترل و هدایت غریزه جنسی در قالب تشکیل خانواده است. راهکار این مکاتب توصیه به تهذیب نفس، کنترل روابط، مراقبت از نوع تغذیه، کنترل رفتار فردی، رعایت پوشش مناسب و توصیه به ازدواج است.

شکل و قالب حکومت اسلامی؟

آیا حکومت اسلامی شکل و قالب مشخصی دارد؟

حکومت اسلامی حکومتی است که قوانین و ضوابط آن از شرع مقدس اخذ گردد و معیار مهم در اسلامی بودن یک حکومت، توجه به اجرای صحیح احکام شرع و قانون الهی است. بهترین مصداق آن حکومت پیامبران و ائمه معصومین می باشد، اما فقها نیز بر اساس سفارش معصومین وظیفه دارند در دوران غیبت برای تشکیل حکومت اسلامی و اجرای صحیح قوانین الهی تلاش کنند.

قالب حکومت چنانکه روند تاریخ و زندگی اجتماعی بشر نشان داده است، تابع «اقتضائات زمان و مکان» بوده است؛ چنانکه می دانیم پیامبران یا امامان معصوم از طرف خداوند منصوب به حكومت بودند، امّا آنها هم براى پيشرفت كار خود و جلب حمايت توده هاى مردم در بسيارى از مواقع از بيعت آنها بهره مى‏ گرفتند و با آن رسميت بيشترى به حكومت خود مى بخشيدند.

بنابراین رکن اصلی اسلامی بودن یک حکومت، محتوا و قوانین حاکم بر آن حکومت می باشد و قالب آن می تواند به شکلهای مختلف باشد که فرقی نمی کند که معصوم(ع) در رأس حکومت باشد یا فقها که در صورت عدم حضور ائمه(ع) از سوی آنها تایید شده اند، یا اینکه افراد دیگری مجری حکومت باشند اما قوانین خود را از فقها اخذ کنند.

منظور از «ولایت مطلقه» فقیه؟

منظور از «ولایت مطلقه» فقیه چیست؟

«ولایت فقیه» به معنای جواز تصرف و سرپرستی و عهده دار شدن شخص فقیه در یک امر خاص است. گاه این امر شخصی است مانند اجرای عقد نکاح و گاهی امری کلی مثل عهده داری حکومت جامعه اسلامی. اقوال مختلفی بین فقها وجود دارد که محدوده مجاز برای اعمال ولایت فقیه تا چه اندازه است؟ آیا فقیه بر همه شؤون حکومتی و اجتماعی، امور حسبه، اموال و انفس مردم و...  ولایت دارد یا نه ولایت او منحصر است در سرپرستی امور خاص؟

به باور امام خمینی هر اختیاری که پیامبر اسلام(ص) در اداره جامعه اسلامی داشته برای فقیه عادل هم ثابت است اعم از تدارک و بسیج سپاه، تعیین والیان ولایات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان و... البته این درباره اختیاراتی است که معصوم(ع) از جنبه ولایت و سلطنت اجتماعی و سیاسی دارد.

حمله اعراب به ایران، نتیجه تحریک جاه طلبانه سلمان فارسی!

آیا درست است که ورود اعراب به ایران به تحریک شخص سلمان فارسی بوده و او اعراب را نسبت به نقطه ضعفهای ایرانیان آگاه ساخت؟! آیا او آدم جاه طلبی بوده که به خاطر سهیم شدن در قدرت، اسلام آورد؟!

اولا: سلمان یک دهقان زاده جهانگرد بود؛ او در هیچ ساختار دیوانی یا نظامی طبقاتی ساسانیان حضور نداشت تا اطلاعاتی از سازمان های دیوانی و نظامی ایرانی داشته باشد. ضمن اینکه از زمانی که سلمان فارسی در پی حقیقت، از ایران خارج شده بود، تا زمانی که نبردهای مسلمانان با امپراتوری ساسانی درگرفت، چندین سال گذشته بود. طبیعی است در طی این زمان، بسیاری از اموری که ممکن است امروز اسرار جنگی و امنیتی به شمار آیند، فردا روز چیزی جز یک مشت اطلاعات سوخته و بی مصرف نباشند.
ثانیا: منابع تاریخی شهادت می دهند که حضور سلمان فارسی نه تنها به گسترش درگیری و جنایت های جنگی نیانجامید، بلکه برعکس موجب جلوگیری از خونریزی شد. او هنگامی که لشکر مسلمانان به مدائن رسید، از در صلح جویی با مردم شهر صحبت کرد و با تدبیر خیرخواهانه موجب تسلیم بدون درگیری شهر تیسفون و پیوستن چهار هزار نفر از سپاهیان ایران به لشکر اسلام شد.
ثالثا: سلمان فارسی به قدری زاهد بود که زیر سایه درختان و دیوارها می زیست و با ساختن خانه برای خودش مخالف بود، تا آنکه به اصرار یکی از دوستانش به اقامت در منزلی رضایت داد که بسیار کوچک و ساده بود. سهمی که از بیت المال می گرفت را به نیازمندان می داد و از راه سبدبافی و کارهایی از این دست، ارتزاق می کرد. چگونه می توان چنین شخصی را به قدرت طلبی و جنگ افروزی متهم کرد؟!

مخالفت اسلام با هنر!

مدّتها نقّاشی کردن و مجسمه سازی در جامعه مسلمانان حرام بوده است، طبق آیه 69 سوره یاسین، شعر گفتن شایسته پیامبر نیست، همچنین هنوز تکلیف موسيقی در برخی از مذاهب اسلام مشخص نيست و مصداق لهو شمرده می شود؛ آيا اقتضای دين اسلام و دينداری مسلمانان مخالفت با هنر است؟!

سیره  و روایات پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نشان می دهد شعر شعرایی که ذوق هنری خود را در راه اهداف مقدس قرار دهند، از این حکم استثنا می شوند. در موسیقی نیز فقط نوع خاصی از آن که «غنا» نام می گیرد و اثرات روانی و اجتماعی زیان باری دارد حرام است. در مجسمه سازی نیز برخی پژوهش های فقهی جدید که حکم پرستش بت ها را از مجسمه سازی جدید نفی می کنند قائل به جواز آن تحت برخی شرایط است و همه اینها ادعای مخالفت اسلام را با اصل هنر نفی می کند.
از آن گذشته مطاله تاریخ تمدن اسلامی نشان می دهد ظهور اسلام و تطورات تاریخی آن موجب پدید آمدن و رشد رشته های هنری دیگری ای هم چون معماری (در مساجد و ابنیه اسلامی)، نگارگری (در کاشی کاری های مساجد و تذهیب مصاحف مشرف) و خطاطی (در نگارش مصاحف و کاشی نوشته های مساجد) شد و این موضوع دلیل دیگری برای رد مخالفت اسلام با هنر است.

تدابير اسلام برای اجرای صحيح قوانين

اسلام برای اجرای صحيح قوانين چه تدابيری انديشيده است؟

در اسلام و حكومت اسلامى برنامه هاى وسيعی براى اجراى قوانين و جلوگيرى از تخلّفات پيش بينى شده است. وجود دستگاه قضائی، امر به معروف و نهی از منكر و مسئله «حسبه» از آن‌ جمله اند. اجراى حدود و امور حسبيه از شاخه هاى امر به معروف و نهى از منكر است. امر به معروف و نهى از منكر داراى سه مرحله است كه دو مرحله زبانی و قلبی، وظيفه عمومى مردم و مرحله يدی وظيفه حكومت است كه مسئله حسبه نام دارد.

تأثير «امر به معروف و نهی از منکر» در کاهش تخلفات

چگونه «امر به معروف و نهی از منکر» مفاسد و تخلفات را در جوامع اسلامی کاهش می دهد؟

«امر به معروف و نهى از منكر» در واقع تعميم مسأله حكومت و تثبيت مشاركت عموم است؛ زيرا از اين طريق جلوی بسيارى از تخلّفات گرفته مى شود و مردم به انجام وظايف فردى و اجتماعى خود آشنا مى شوند. اين كه به حكم اسلام، درون خانه، اگر فرزند تخلّف كند والدين مسئول اند و اگر والدين مرتكب خلافى شوند؛ فرزند بالغ مسئول است و نيز اگر در شرقِ عالَم، گناهى واقع شود و در غربِ جهان كسى بتواند به نحوى جلوگيرى آن را بگيرد و نگيرد در آن سهيم است، بى شك تأثير بسيار عميقی در پيشگيرى از گناه و دعوت به انجام وظايف دارد.

منظور از «اداره حسبه» و وظايف آن

منظور از «اداره حسبه» چیست و چه وظایفی به عهده آن می باشد؟

امر به معروف دو شاخه دارد؛ شاخه عمومى، كه همه مردم را در بر مى گيرد و شاخه خصوصى، كه مخصوص حكومت است. از وظايف اداره حسبه در گذشته، نظارت بر كار كسبه، تجّار، كشاورزان، نظارت بر امور منكرات در كوچه‌ و بازار، رسيدگى به صحّت وزن و پيمانه و بهداشت نانوايان، شرايط كشتار، گرمابه داران، پزشكان، آموزگاران، اذان گويان و خادمان مساجد، واعظان، نامه نويسان و نظارت بر كارهاى تاجران، دريانوردان، معماران و ... بود. آری اداره این امور برعهده حکومت بوده و محتسبان هر جا خلافى مى ديدند، برخورد كرده یا تحويل قاضى مى دادند.

 

نشر «فرهنگ اسلامی» وظیفه حكومت اسلامی

آيا می توان تعليم و تربيت و ترويج فرهنگ اسلامی را از وظايف حكومت اسلامی دانست؟

با توجه به اينكه انسان موجودی فرهنگی است و هر گونه اصلاح در وضع جامعه بدون نفوذ در فكر و روح او امكان پذير نيست؛ لذا در جوامع امروزى براى رسيدن به اهداف سياسی، اقتصادی و ... سعى مى کنند در فرهنگ ملّت ها نفوذ كنند. در برنامه حكومت اسلامى كه از متن قرآن و سنّت استنباط مى شود، روى مسائل فرهنگى، تعليم و تربيت و تبشير و انذار تكيه شده و برنامه هاى گوناگونى در اشكال مختلف براى اين معنى در نظر گرفته اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَادْخُلْهُ حَافِياً عَلَى السَّکِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْخُشُوعِ...

هنگامى که به مسجد الحرام وارد شدى، با پاى برهنه و با آرامش و متانت و خشوع داخل شو.

کافى: 4/401