توجيهات پيروان مذهب برهمائی برای انكار «بعثت انبياء»

پيروان مذهب برهمائی براي انكار بعثت انبياء چه توجيهاتی دارند؟

برهمائیان درباره انكار بعثت انبياء توجيهاتی دارند؛ از جمله: 1- آنچه پيامبران آوردند، اگر با عقل قابل درک بوده که نیازی به آنان نیست و اگر عقل نمي تواند درك كند، قابل قبول نيست. 2- عقل وجود پروردگار و وجوب شکر او را درک می کند، پس لازم نیست از بشري مانند خود پيروي كنيم. 3- چرا انسان باید به تمام معنا تسلیم كسى باشد که مانند او است. 4- دستورات پيامبران مخالف حكم عقل است. البته اين اشكالات از آنجاست كه برهمائى ها، قدرت علمی و معنوی انبياء و جایگاه آنها به عنوان معلم بشر و قدرت عقل را به درستى نشناخته اند.

درك ضرورت «بعثت» از طريق مطالعه جهان آفرينش

چگونه می توان از مطالعه جهان آفرينش و تكوين، ضرورت بعثت انبياء را درك كرد؟

آفريدگار جهان براى رساندن هر موجودى به كمال ممكن خود، هرگونه وسائل لازم را در اختيار او گذارده و در اين زمينه كوچك ترين مضايقه اى نداشته و حتی از كمك هايى كه ضرورت چندانى ندارد، ولى به هر حال مفيد است، مضايقه ننموده است. حال آيا آفريدگارى كه در عالم تكوين (آفرينش) اين اندازه وسائل پيشرفت و تكامل را در اختيار هر موجودى نهاده، ممكن است موضوع فرستادن انبياء را كه مهم ترين نقش را در تكامل نوع بشر و نیل به اهداف مادى و معنوى او دارد ناديده گرفته باشد و جامعه انسانى را از اين موهبت بزرگ محروم سازد؟!

ضرورت «بعثت» با وجود درك حقايق توسط «عقل»؟

با توجه به اين كه «عقل» بسياری از حقايق را درك می كند، بعثت انبياء چه ضرورتی دارد؟

انسان بخشى از معلومات خود را از طريق فطرت يا عقل به دست مى آورد؛ لکن اين معلومات گاه دچار فراموشى و بى اعتنايى مي شود و يا وسوسه ها به آن ها راه پيدا مى كند، اينجاست كه لطف خدا ايجاب مى كند، پيامبرانى بفرستد تا ضمن دعوت مردم به سوى خدا، ادراكات عقلى را تاييد كند و دست وسوسه گران را كوتاه سازد.

جامع ترين هدف «بعثت» از منظر قرآن؟

جامع ترين هدفی كه برای «بعثت» انبياء در قرآن بيان شده، چه می باشد؟

جامع ترين تعبيرى كه درباره دعوت پيامبر(ص) و دعوت همه انبياء آمده مربوط به آيه 52 سوره «ابراهيم(ع)» است كه می فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى خواند كه شما را زنده مى كند!». اين تعبير كوتاه، هدف بعثت را زندگى و حيات در تمام ابعادش بر مى شمارد؛ حيات مادّى، حيات معنوى، حيات فرهنگى، حيات اقتصادى، حيات سياسى و حيات اخلاقى و اجتماعى.

«فلسفه بعثت» در روايات اسلامی؟

«فلسفه بعثت» در روايات اسلامی چگونه تبیین شده است؟

در روايات اسلامی، پذيرش دعوت انبياء باعث پيروزى، سربلندى، آزادگى و حيات رضايت بخش در دنيا و آخرت معرفي شده است. تكميل و ترویج اخلاق حسنه نيز یکی از اهداف انبياء است. امام صادق(ع) در مورد فلسفه بعثت انبياء فرمود: «[پیامبران سفیران خداوند در میان انسانها هستند] و آنها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مايه بقاى آنها و ترك آن مايه فناى آنها مى شود رهنمون مى شوند». امام علی(ع) در نهج البلاغه بعثت پیامبر(ص) را برای آزادی انسانها از طوق بردگی و رهایی از اطاعت و عبادت مخلوقات معرفی می نمایند.

هدف آفرينش، مستلزم بعثت انبياء

چگونه از هدف آفرينش انسان، به لزوم بعثت انبياء پی می بريم؟

بعثت انبياء رابطه بسيار نزديك و روشنى با مسأله هدف آفرينش انسان دارد که آن چیزی جز پرورش يك مخلوق كامل كه پرتوى از صفات جمال و جلالِ حق در او باشد و لايق قرب او گردد، نیست. مسلّماً تربيت چنين موجودى بدون يك برنامه ريزى دقيق و حساب شده در تمام جنبه هاى زندگى امكان پذير نيست و اين برنامه ها چيزى نيست كه انسان با عقل محدود خود بتواند تمام جوانب آن را دريابد و از طرفى همه انسان ها نمى توانند مستقيماً با وحى الهى ارتباط داشته باشند لذا بعثت انبیاء برای رسیدن به این هدف لازم است.

«نجات از ظلمت» هدف بعثت انبياء

آيا نجات از ظلمات را می توان يكی از اهداف بعثت دانست؟

قرآن در سوره «ابراهيم» هدف از بعثت و نزول قرآن را خارج ساختن مردم از ظلمت ها دانسته و مى فرمايد: «اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را از تاريكى ها به سوى روشنايى به فرمان پروردگارشان در آورى ...». طبق این آیه هدف از بعثت و نزول قرآن، خارج كردن انسان ها از اين همه تاريكى ها و حركت به سوى نور توحيد و تقوا و عدل و داد و اُخُوت و برادرى است. از اين كه واژه «ظلمات» به صيغه جمع و «نور» به صيغه مفرد آمده می فهميم كه طرق انحرافى بيش از يك راه و طريق توحيد منحصر به يك راه است.

«بشارت و انذار» از اهداف بعثت انبياء

آيا «بشارت و انذار» از اهداف بعثت انبياء است يا ابزاری برای تربيت انسانها؟

گرچه بشارت به انواع پاداش هاى مادّى و معنوى و بيم دادن و انذار از كيفرهاى سخت الهی، وسيله اى براى اجراى تعليم و تربيت و عاملى براى خارج كردن از ظلمت ها به نور است؛ ولى چون قرآن به خصوص بر روی آن تاكيد و تكيه كرده، مى توان آن را به عنوان يكى از اهداف برانگيختن پيامبران برشمرد. خداوند در سوره «انعام» مى فرمايد: «ما پيامبران را جز برای اینکه بشارت دهنده و بيم دهنده باشند نمى فرستيم». اين آيه و آيات مشابه آن در قرآن مجيد، «بشارت» و «انذار» را برنامه اصلى انبياء می داند.

ضرورت دعوت انبياء(ع) از منكران لجوج

بعثت انبياء(علیهم السلام) و دعوت آنان از منكران لجوج چه ضرورتی دارد؟

معمولا گروهى از مردم لجوج و خودخواه كه قبول دعوت انبياء را مخالف منافع خويش مى بينند، از پذيرش آن سرباز مى زنند و با اين كه بعد از بعثت آنان، موضع گيری مخالفى دارند ولی چنانچه بعثتى صورت نگيرد، ممكن است هزار گونه ادّعا كنند كه اگر پيامبران الهى آمده بودند، ما با آغوش باز از آنها استقبال مى كرديم و چنين و چنان بوديم. به همين دليل يكى از اهداف بعثت پيامبران، اتمام حجّت بر اين گروه و بر همه مخالفان است. اين اتمام حجّت اوّلا عدل الهى را روشن مى سازد و ثانياً زبان دورغگويان پر مدّعا را کوتاه می سازد.

رفع «اختلاف» بين جوامع بشری از اهداف «بعثت»

آيا رفع اختلاف بين جوامع بشری را می توان يكی از اهداف «بعثت» انبياء دانست؟

هميشه انسان ها از اختلاف رنج مى برند و جوامع بشرى در آتش اختلاف مي سوزند و نيروهاى عظيم و امكانات فراوان به خاطر آن بر باد مى رود. انسان ها هم به تنهايى قادر به رفع اختلاف از ميان خود نيستند؛ چراكه علم آنها به حقايق محدود است؛ ولى انبياء كه علمشان از درياى بى پايان و اقيانوس بيكران علم خدا سرچشمه مى گيرد و در سطحى مافوق ديگر انسان ها قرار دارند، مى توانند نقش مهمى در برطرف ساختن اختلافات داشته باشند. به هر حال يكى از اهداف بعثت انبياء پايان دادن به اختلافات ناشی از جهل مردم است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامام علي (ع)

الصيام اجتناب المحارم کما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب

روزه دوري کردن از حرام ها است همچنان که مرد از خوردن و آشاميدن خودداري مي کند

ميزان الحکمة 6/394