اصول اعتقادی شیعه درباره «معاد»

شیعه در مسئله «معاد» به چه اصولی معتقد است؟

اماميه به تمام مسائل مربوط به معاد و حيات پس از مرگ مانند: بهشت و دوزخ، نعمتها و عذاب هاى آن، ميزان، صراط، اعراف و نامه اعمال كه تمام جزييات كارهاى هر كس در آن منعكس است اعتقاد دارد و هر كس جزاى كارهاى خود را خواهد ديد و در برابر نيكيها پاداش و در برابر بديها كيفر دريافت خواهد كرد.

وجود «رستاخيز» براي حيوانات

آيا «رستاخيز» براى حيوانات نيز وجود دارد؟

شرط اول حساب و جزا، عقل و تكليف است و بر طبق مدارك، حيوانات به اندازه خود داراى دركند و زندگى بعضی از آنها طوري است که نمي شود ناشى از غريزه باشد؛ زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يكنواخت و مستمر است؛ اما اعمالى كه در شرائط خاص و غير قابل پيش بينى بعنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. از جمله شواهد قرآني مي توان به فرار مورچگان از برابر لشگر سليمان(ع) و آمدن هدهد به منطقه سبأ و آوردن خبر براى سليمان(ع) اشاره كرد. مواردي هم در روايات وجود دارد.

قانون «تبدیل و تغییر انرژی» دلیل دیگری بر «معاد»

چگونه می توان قانون «تبدیل و تغییر انرژی» را دلیلی بر رستاخیز و معاد دانست؟

از شعله كبريت تا كوره هاى عظيمى كه با چوب يا ذغال سنگ مى سوزند هر كدام صحنه اى از رستاخيز انرژيهاست. قرآن در بیان اين حقيقت می فرماید: «آن خدايى كه از درخت سبز براى شما آتش آفريد و شما از آن براى آتش افروختن استفاده مى كنيد». کلمه «وقود» در لغت عرب به معنى آتشگيره است نه آتش زنه، در فارسی نیز چوب را آتش گيره و كبريت را آتش زنه مى نامند، از این رو قرآن مى گويد آن خدايى كه درختان سبز را آتش گيره قرار داد، همان خدا قادر است مردگان را به زندگى باز گرداند و اين سخن منطبق با رستاخيز انرژيها است.

عدم تلازم اعتقاد به «استقلال روح» با اعتقاد به «معاد»

آیا برای این که به «معاد» و رستاخیز اعتقاد پیدا کنیم باید حتماً مسئله «استقلال روح» را بپذیریم؟

اثبات «استقلال روح» و مادى نبودن آن، اگر چه گام برجسته اى به سوى اثبات «معاد» و زندگى پس از مرگ است؛ ولى در عين حال هيچ مانعى ندارد افرادى كه روح را مادى مى دانند، به قيامت و زندگى پس از مرگ قائل باشند و بگويند: «به هنگام مرگ، روح نیز همانند بدن متلاشى می شود؛ ولی به هنگام رستاخيز، ذرات روح تحت شرايطى به هم مى پيوندند؛ درست همان طور كه در آغاز خلقت تحت عواملى به هم پيوستند». بنابراين اثبات معاد الزاماً متكى به اثبات مسئله استقلال روح نيست.

نشانه های «رستاخیز»

برای قیامت و رستاخیز چه نشانه ها و علائمی ذکر شده است؟

آیه های بسیاری كه به علائم رستاخيز پرداخته نشان مى دهد كه رستاخيز انسان ها مقارن با رستاخيزى در مجموعه جهان آفرينش است. البته عقل نیز تایید می کند که باید این طرح نو در جهانی نو پیاده شود و نه نظام زندگی فرسوده؛ قرآن می فرماید: «زلزله رستاخیز حادثه عظیمی است که هر زن بارداری جنین خود را فراموش می کند». هم چنین در آیه دیگر می فرماید: «مردم مانند پروانه پراکنده شده، و کوهها همچون پشم زده شده بر باد رفته و متلاشی می شوند»، در حقیقت این انقلاب شامل انسانها، حیوانات، دریاها و زمین و آسمان می شود.

نگاهي به شبهه «آكل و مأكول»

شبهه «آكل و مأكول» چيست؟

بنابر شبهه «آكل و مأكول» اگر بدن انسان خاك شده و جزء گياهان شود، سپس انسانی ديگر آن را بخورد و جزء بدنش شود، حشر آنها در قیامت چگونه خواهد بود؟ یکی از پاسخ ها اینست: هر يك از ذرات بدنِ انسان، تمام مشخصات جسمى او را در بر دارد، يعنى اگر هر يك از سلول هاى بدن را پرورش دهيم تا بصورت يك انسان كامل درآيد آن انسان تمام صفات شخصى را كه اين جزء از او گرفته شده دارا خواهد بود. بنابر این بدن انسان می تواند مثل کودکى كه بزرگ مى شود پرورش يافته بصورت انسان كاملى محشور گردد.

«وجدان» دلیلی بر وجود رستاخیز

چگونه می توان وجود «وجدان» در انسان را دلیلی بر وجود دادگاه عظیم الهی در قیامت دانست؟

در درون انسان ها دادگاه مرموزی است که نشان از رستاخیزی عظیم برای رسیدگی به اعمال نیک و بد ما می باشد، دادگاهی که آتشى عميق تر و وحشتناك تر از آتش مجازات وجدان، و پاداشى شورانگيزتر از پاداش نشاط انگيز وجدان در برابر اعمال هر كس قرار داده می شود. از این رو در قرآن، قيامت و رستاخيز عظيم در كنار محكمه وجدان مطرح می شود. همانند این آیه که می فرماید: «به روز رستاخيز سوگند، و به وجدان بيدار سرزنش كننده قسم، آيا انسان چنين مى پندارد كه استخوان هاى پراكنده او را جمع آورى نمى كنيم».

«رستاخیز»، پاسخ معماهای زندگی بشری

اعتقاد به «معاد» چگونه به معماها و سوالات بی پاسخ انسان پایان می دهد؟

مکتب های مادی در طول تاريخ اشکالات فراوانى را نسبت به آفرينش انسان، جهان و رنج هاى انسان وارد کرده اند، که مولود مطالعات محدود در زندگى مادى اين جهان و نادیده گرفتن زندگى آينده و عالم پس از مرگ است. آری با چشم پوشی از رستاخيز و زندگى پس از مرگ، پاسخى براى اين چراها نخواهيم داشت؛ اما هنگامى كه اين زندگى را به عنوان يك حلقه تكامل در ميان يك رشته طولانى تكاملها، مورد بررسى قرار دهيم، مسأله عوض شده و بيشتر اين مشکلات زندگى بشر، خود به خود حل خواهد شد.

«رستاخیز» در سایر ادیان آسمانی

ادیان آسمانی پیش از اسلام چه چهره ای از «معاد» و رستاخیز ارائه داده اند؟

پیامبران(ع) در کتب آسمانی خود، همواره بر دو اصل مبداء و معاد تاکید داشتند؛ از این رو اساس دعوت خود را بر اين دو موضوع استوار ساختند. اما دست تحريف از روى عمد يا به واسطه نادانى به سوی كتب آسمانى دراز شده، و چهره رستاخيز را دگرگون ساخته است. در کتب عهد عتیق سخن از رستاخیز بسیار کم است و يهودیان معاصر پيامبر(ص) همانند یهودیان امروزی، مردمى حريص به دنیا بودند در حالى كه اناجيل به رستاخيز و عالم پس از مرگ زیاد پرداخته اند.

«رستاخیز طبیعت» شاهدی بر «رستاخیز قیامت»

آیا می توان «رستاخیز طبیعت» را مشابه «رستاخیز قیامت» و شاهدی بر وجود معاد دانست؟

در این که آیات قرآن «رستاخیز طبیعت» را مشابه «رستاخیز قیامت» و شاهدی بر وجود معاد دانسته است برخی اشکال کرده اند كه در ميان مسأله زندگى انسان پس از مرگ، و رستاخیز بهار فرق بسيار است، زيرا مى دانيم در مثال زمين و گياهان مرگ حقيقى در كار نيست، بلكه فرو كشيدن شعله حيات است. درختان هرگز در فصل زمستان نمى ميرند، بلكه به خواب مى روند و خاموش مى شوند، اما جرقه حيات در درون آن وجود دارد و به همين دليل با درختان خشكيده و سرما زده فرق بسيار دارند. همچنين زمينهاى به ظاهر مرده، مرده واقعى نيستند، چه اينكه بذرهاى زنده گياهان در لابه لاى آن گسترده اند و همين كه محيط مساعدى بيابند، شروع به نمو و رشد مى كنند، و گرنه خاك فاقد بذر اگر هزاران سال هم باران بخورد، زنده نخواهد شد و اين با مرگ حقيقى بدن انسان فرق دارد. در پاسخ اين ايراد بايد گفت ...

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

غايةُ المَکارِم الإيثارُ

اوج مکارم اخلاق، ايثار است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24