نخستین مرد مسلمان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
آیات ولایت در قرآن
پیشگامان اسلامارزش ایمان قبل از بلوغ!

سؤال : از آیه 100 سوره توبه استفاده شد که پیشگامان سه گروه بودند، امّا اکنون این سؤال مطرح مى شود که پیشگام ترین پیشگامان کیست؟ اوّلین شخصى که از بین مردان مسلمان دعوت پیامبر اسلام را لبّیک گفت، چه کسى بود؟

پاسخ : روایات فراوانى در ذیل همین آیه وارد شده که اوّلین مسلمان را معرّفى مى کند، طبق این روایات اوّلین نفر از مردان که به اسلام گروید، حضرت علىّ بن ابى طالب (علیه السلام)، و اوّلین زن حضرت خدیجه (علیها السلام) بوده است.

این مطلب در میان تمام دانشمندان اسلامى از شیعه و سنّى از واضحات محسوب مى شود. چندین نفر از علماى اهل سنّت نسبت به مطلب فوق ادّعاى اجماع کرده اند; به کلمات این دانشمندان توجّه کنید:

1 ـ ابن عبدالبر، از دانشمندان معروف اهل سنّت مى گوید:

اتّفقوا على ان خدیجة اوّل من آمن بالله و رسوله و صدّقته فیما جاء به، ثم علىٌّ بعدها(1)

دانشمندان مسلمان اتّفاق نظر دارند که (از زنان) خدیجه اوّلین کسى بود که به خداوند و پیامبرش ایمان آورد و دین اسلام را تصدیق نمود و پس از او (از مردان) على (اوّلین کسى بود که) ایمان آورد.

2 ـ ابوجعفر إسکافى معتزلى، استاد ابن ابى الحدید معتزلى، که در سال 240 فوت کرده است، در مورد اوّلین مسلمان مى گوید:

 

قد روى النّاس کافة افتخار علىّ بن ابى طالب بالسّبق الى الاسلام(2)

نه تنها علماء اسلام، بلکه همه مردم افتخار على را در سبقت گرفتن به اسلام (و به عنوان اوّلین مسلمان از بین مردان) روایت نموده اند.

3. حاکم نیشابورى در «مستدرک الصّحیحین»، که همسنگ و همطراز «صحیح بخارى» و «صحیح مسلم» است، مى گوید:

لا اعلم خلافاً بین اصحاب التّواریخ انّ علىّ بن ابى طالب رضى الله عنه اوّلهم اسلاماً و انّما اختلفوا فى بلوغه(3)

هیچ اختلافى در بین تاریخ نگاران در مورد این که علىّ بن ابى طالب اوّلین مرد مسلمان است، مشاهده نکردم. البتّه در مورد این که: آیا به هنگام پذیرش اسلام بالغ بوده یا نه؟ اختلاف نظرهایى وجود دارد.

گذشته از کلمات فوق، که مشتمل بر ادّعاى اجماع بر سبقت على (علیه السلام) در پذیرش اسلام بود، مرحوم علاّمه امینى 25 روایت از معصومین (علیهم السلام) و نظریه 66 تن از بزرگان اسلام و شعراى والامقام را در این زمینه نقل کرده است! و بعضى از دانشمندان شیعه یکصد حدیث از منابع اهل سنّت در این زمینه نقل نموده اند و این عدد فوق العاده اى است!(4)

آرى، این مسأله در حدّ بالایى از اعتبار و اتقان است و شیعه بدین جهت بر خود مى بالد. ما شیعیان باید قدردان نعمت بزرگ تشیّع باشیم و از پدران و مادران خویش و علماء و دانشمندانى که این مسیر را به ما نشان دادند سپاسگزار و ممنون باشیم. به چند نمونه از روایات مذکور توجّه کنید:

1 ـ أنس، خادم مخصوص پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) چنین روایت مى کند:

نُبِّأَ النّبى یوم الاثنین و اسلم علىٌّ یوم الثّلثاء. (و فى روایة اخرى) بعث رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم)یوم الاثنین و صلّى علىٌّ یوم الثّلثاء(5)

پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) در روز دوشنبه مبعوث به رسالت شد و على (علیه السلام) در روز بعد، روز سه شنبه، اسلام آورد. (و در روایت دیگرى آمده است که:) و على (علیه السلام) در روز سه شنبه نماز گزارد.

سؤال : آیا علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) هرگز در مقابل بت سجده کرد و به غیر توحید اعتقاد داشت؟

پاسخ : علىّ بن ابى طالب به شهادت تاریخ، حتّى براى یک لحظه در مقابل بت سر بر سجده نگذاشت و دین و آیینى غیر از آیین توحید اختیار نکرد;(6) بنابراین معناى جملات فوق این است که آن حضرت یک روز بعد از بعثت، اسلام خویش را ابراز و اعلام کرد و منافاتى ندارد که قبل از آن هم اسلام را در قلب پذیرفته باشد.

2. سلمان فارسى، صحابى معروف پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، در مورد اوّلین مسلمان مى گوید:

اوّل هذه الامّة و روداً على نبیّها الحوض اوّلها اسلاماً علىّ بن ابى طالب(7)

اوّلین مسلمانى که در روز قیامت در کنار حوض کوثر بر پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) وارد مى شود، همان کسى است که در دنیا در اسلام آوردن بر همه مسلمانان سبقت گرفت، و او علىّ بن ابى طالب است.

همان گونه که قبلا گفته شد، پاداش هاى اخروى انعکاس اعمال انسان در دنیاست و از آن جا که حضرت على (علیه السلام) اوّلین مسلمان است، پس همو اوّلین شخصى است که بر پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در کنار حوض کوثر وارد مى شود.

3. خلیفه دوم، عمر بن خطاب، نیز به این مطلب اعتراف دارد. عبدالله بن عبّاس، صحابى معروف پیامبر و شاگرد مخصوص حضرت على (علیه السلام)، مى گوید:

من و عدّه اى دیگر از مسلمانان نزد عمر بودیم، در مورد اوّلین مسلمان گفت و گو شد، عمر در این باره حدیثى نقل کرد، که من با گوش خودم از وى شنیدم:

امّا علىٌّ فسمعت رسول الله یقول: فیه ثلاث خصال لوددت ان تکون لى واحدة منهن، وَ کانت احبّ الىّ مما طلعت علیه الشّمس، کنت انا و ابوعبیدة و جماعة من اصحابه اذ ضرب النّبى (صلى الله علیه وآله وسلم) على منکب علىٍّ فقال یا على: «اَنْتَ اَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ ایماناً، وَ اَوَّلُ الْمُسْلِمینَ اِسْلاماً، وَ اَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى»(8)

در مورد على بن ابى طالب سه ویژگى از پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) شنیدم که اگر یکى از آن ها را داشتم از تمام دنیا و آنچه در آن است برایم ارزشمندتر بود. من و ابوعبیده و عدّه اى از اصحاب پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در خدمت آن حضرت بودیم، حضرت بر شانه على زد (تا مبادا شخصى از حاضرین، یا دیگرى که نامش على است، ادّعا کند که این سخن در مورد اوست) و فرمود: «اى على! تو اوّلین مؤمن و اوّلین مسلمان هستى، تو نسبت به من، همانند هارون(جانشین حضرت موسى) نسبت به موسى هستى.»

سؤال : آیا جمله «اوّلین مسلمان» عبارت دیگر «اوّلین مؤمن» است، یا معناى متفاوتى دارد؟

پاسخ : «ایمان» مربوط به اعتقادات درونى انسان است و «اسلام» ابراز و اعلام آن اعتقادات به زبان است. بنابراین، حضرت على (علیه السلام)هم اوّلین کسى بود که قلباً به حضرت رسول ایمان آورد و هم نخستین شخصى محسوب مى شود که ایمان قلبى خویش را ابراز و اعلام کرد.


1 . الاستعیاب، جلد 2، صفحه 457، (به نقل از الغدیر، جلد 3، صفحه 238).

2 . الغدیر، جلد 3، صفحه 237.

3 . المستدرک على الصّحیحین، کتاب المعرفة، صفحه 22، (به نقل از الغدیر، جلد 3، صفحه 238).

4 . توجّه به این نکته لازم است که رسیدن این همه روایت در مورد یک فضیلت از فضایل فراوان حضرت امیر (علیه السلام) به ما، آن هم از طریق کتاب ها و منابع اهل سنّت بى شباهت به معجزه نیست; زیرا در دوران سیاه و ظلمانى بنى امیّه نه تنها ذکر و بیان فضایل اهل البیت (علیهم السلام)ممنوع بود و جرم تلّقى مى گردید، بلکه ده ها هزار منبر در مناطق مختلف کشور پهناور اسلامى براى هتک و جسارت و سبّ و لعن بر علىّ بن ابى طالب (العیاذ بالله) اختصاص داده شده بود و این تبلیغات سوء تا آن جا پیش رفت که مردم فریب خورده نه تنها به نام على افتخار نمى کردند، بلکه بعضاً آن را نوعى ظلم بر خویشتن مى دانستند! شخصى به نزد حجّاج بن یوسف ثقفى، آن جنایتکار کم نظیر تاریخ اسلام رسید و گفت: مادرم به من ظلم کرده است، از او شکایت دارم! حجّاج گفت: چه ظلمى بر تو روا داشته است؟ آن مرد گفت: نام مرا على گذاشته است! بنابراین، سالم ماندن روایات فضیلت در چنان دوران سخت و تلخى، که دوستان جرأت ذکر فضایلش را نداشتند و دشمنان تا حدّ توان در محو آن تلاش کردند، حقیقتاً بى شباهت به معجزه نیست. شاعر خوش ذوق شعر زیبایى در مورد آن دوران تلخ سروده است، مى گوید:

أعَلَى المنابر تعلنون بسبّه *** و بسیفه نصبت لکم اعواده

   «آیا برفراز منابرى که در سایه تلاش و جهاد و شمشیر على بن ابى طالب در اختیار شما قرار گرفته است به على سبّ و ناسزا مى گویید؟!»

   هنگامى که انسان به آن دوران تاریک فکر مى کند و از سوى دیگر در یک موضوع یکصد روایت در کتاب هاى اهل سنّت مى یابد، به این نتیجه مى رسد که اراده و خواست خداوند آن بوده که فضایل علىّ بن ابى طالب تا دامنه قیامت وجود داشته باشد و در همه جا پخش و منتشر شود و شیعه در همه جا روسفید و خوشبخت باشد و خداوند را بر این نعمت بسیار بزرگ شاکر باشد.

5 . فرائد السّمطین، باب 47 (به نقل از الغدیر، جلد 3، صفحه 224).

6 . مقریزى در الإمتاع، صفحه 16 در این مورد چنین مى گوید: «و امّا علىّ بن ابى طالب فلم یشرک بالله قطّ; علىّ بن ابى طالب هرگز به خداوند شرک نورزید». (الغدیر، جلد 3، صفحه 238).

7 . مجمع الزوائد، جلد 9، صفحه 102 (به نقل از الغدیر، جلد 3، صفحه 227).

8 . الغدیر، جلد 3، صفحه 228.

پیشگامان اسلامارزش ایمان قبل از بلوغ!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma