راه دوم : تفسیر آیه تبلیغ در سایه روایات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
آیات ولایت در قرآن
تطبیق نشانه هاى سه گانه بر مسأله ولایتپیام هاى آیه

دومین راه براى تفسیر آیه شریفه، کمک گرفتن از احادیث و روایاتى که در شأن نزول آن وارده شده و نظریّات و آراء مفسّران و دانشمندان اسلامى و تاریخ اسلام است.

عدّه زیادى از محدّثان صدر اسلام معتقدند که آیه فوق در شأن امیرمؤمنان على(علیه السلام)نازل شده است. از جمله این دانشمندان:

1ـ «ابن عبّاس» راوى، مفسّر معروف و کاتب وحى، که مورد قبول شیعه و اهل سنّت است.

2ـ «جابر بن عبدالله انصارى» چهره اى بسیار آشنا که او نیز مورد قبول هر دو گروه مى باشد.

3ـ «ابو سعید خدرى» از بزرگان اصحاب پیامبر که بسیار مورد احترام است.

4ـ «عبدالله بن مسعود» یکى از نویسندگان وحى و از مفسّران قرآن کریم.

5ـ «ابوهریره» از روایان پر کار مورد قبول اهل سنّت.

6 و 7ـ «حذیفه» و «براء بن عازب» دو تن از معاریف اصحاب پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله).

و جمعى دیگر از دانشمندان و یاران پیامبر معترفند که آیه فوق پیرامون ولایت حضرت على(علیه السلام)نازل شده است.

قابل توجّه این که، در مورد روایاتى که بعضى از اشخاص فوق نقل کرده اند، طرق مختلفى وجود دارد; مثلا روایت فوق با یازده طریق از ابن عبّاس و جابربن عبدالله انصارى نقل شده است.

در بین مفسّران اهل سنّت نیز عدّه اى روایت مربوط به ولایت امیرمؤمنان(علیه السلام)را نقل کرده اند، که مى توان به آقاى «سیوطى» در «الدّرّ المنثور، جلد دوم، صفحه 298» و «ابوالحسن واحدى نیشابورى» در «اسباب النّزول، صفحه 150» و «شیخ محمّد عبده» در «المنار، جلد ششم، صفحه 120» و «فخر رازى» در «تفسیر کبیر» و سایر تفاسیر اشاره کرد.

در این جا براى نمونه فقط قسمتى از کلام فخر رازى را نقل مى کنیم:

او، که در میان مفسّران اهل سنّت بى نظیر است و تفسیر قوى و مشروحى دارد و انسانى هوشیار و عالم است (هر چند تعصّب زیادى نیز دارد، که بعضاً حجابى براى او شده است) پس از بیان نُه احتمال در تفسیر آیه فوق، ولایت امیرمؤمنان را به عنوان دهمین احتمال مطرح مى سازد.

متن کلام فخر رازى به شرح زیر است:

 نزلت الآیة فى فضل علی بن ابیطالب ولما نزلت هذه الآیة أخذ بیده و قال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، فلقیه عمر فقال: هنیئاً لک یا بن أبی طالب! أصبحت مولای ومولى کل مؤمن و مؤمنة...(1) 

 این آیه در مورد علىّ بن ابى طالب نازل شده است. هنگامى که این آیه شریفه نازل شد، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)دست على(علیه السلام) را گرفت (و بلند کرد) و فرمود: «هر کس که من مولاى او هستم پس این على هم مولى و رهبر اوست. پروردگارا ! کسانى که ولایت على را پذیرفته اند دوست بدار و کسانى که با او به دشمنى برخاسته اند، دشمن بدار!» سپس عمر با على(علیه السلام) ملاقات کرد و به آن حضرت عرض کرد: «اى فرزند ابوطالب! این فضیلت و مقام بر تو مبارک باشد. تو از امروز مولا و رهبر من و همه مردان و زنان مسلمان شدى!»

 طبق آنچه در کتاب «شواهد التّنزیل» آمده، «زیاد بن منذر» مى گوید:

 نزد امام باقر(علیه السلام) بودم، در حالى که آن حضرت در گفتگو با مردم بود، شخصى از اهل بصره به نام «عثمان الاعشى» برخاست و گفت: اى فرزند رسول خدا، جانم به فدایت باد! از حسن بصرى پرسیدم که این آیه در مورد چه کسى نازل شده است؟ گفت: در مورد مردى، ولى نام او را مشخّص نکرد! (لطفاً شما بفرمائید که این آیه در مورد چه کسى نازل شده است؟)

امام فرمود: اگر می خواست بگوید می توانست نام او را بیان کند، ولی از ترس نگفته است (چون در دوران سیاه بنی امیّه بوده، علاوه بر این که میانه خوبی هم با امیرمؤمنان نداشته است) امّا من می گویم... هنگامی که خداوند جان پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در مقابل خطرات احتمالی تضمین کرد، آن حضرت دست علی بن ابی طالب (علیه السلام) را بلند کرد و او را به عنوان جانشین و خلیفه خود معرّفی نمود.(2)

نکته جالب توجّه این که، حاکم حسکانى نویسنده کتاب شواهدالتّنزیل که روایت فوق را نقل کرده از اهل سنّت است، همانگونه که علماى دیگر اهل سنّت نیز روایت فوق را نقل کرده اند.

* * *

نتیجه این که، احادیث و روایات و گفتار صحابه و روات و نظریّات مفسّرین و دانشمندان، همگى دلالت دارد که آیه تبلیغ پیرامون ولایت امیرالمؤمنین على(علیه السلام)نازل شده است.


1 . الّتفسیر الکبیر، جلد 11، صفحه 49.

2 . شواهد التّنزیل، جلد 1، صفحه 191، حدیث 248.

تطبیق نشانه هاى سه گانه بر مسأله ولایتپیام هاى آیه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma