تناقض آيات قرآن درباره «وجود چند خالق برای عالم»!

تعبير «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» ظهور در اين معنى دارد كه براى هستى و پديده‌هاى آن، آفريدگارانى وجود دارد و خداوند بهترين آنان است! اين در حالى است كه آيه‌ «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ» و آيات ديگر، وجود هر خالق ديگرى غير از خداوند متعال را نفى مى‌ كند؛ آیا این تناقض نیست؟!

واژه «خَلق» هم به معناى ايجاد و ابداع چيزى براى نخستين بار و بدون پيشينه است، که این معنی به خداوند اختصاص دارد و بر اين اساس فرمود: «ألا لَه الْخَلْقُ وَ الأمْرُ».  همچنین به معناى ابداع و ايجاد صورتى با تركيب خاص و ساختگى است و اين معنايى است عام و فراگير که به همه نسبت داده می شود؛ خداوند خود از زبان عيساى مسيح(ع) مى فرمايد: «أَنِّى أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْـَةِ الطَّيْرِ...».  پس  واژه «خلق» در سخن عرب به دو معنى است: يكى به معناى «نخستين ايجاد» و ديگرى به معناى «تقدير و ساختن». عبارت «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»، يعنى «أحسن المقدّرين».

منافات آیه «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏»، با گفتن «يا رسول الله، یا محمد، يا علی، یا حسین و ...»!

با توجه به اين كه خداوند فرموده «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (مرا بخوانيد تا ـ دعای ـ شما را اجابت کنم!)، آیا گفتن «يا رسول الله، يا علي، يا حسين و...» سبب شرك نمي شود؟!

اولا: نمى توان گفت هر ندا و درخواستى عبادت و پرستش است؛ چرا که در قرآن مجيد لفظ «دعوت» در مواردى به كار رفته است كه هرگز نمى توان گفت مقصود از آن عبادت است. نیز دعا در مجموع آيات مورد استناد وهابی ها علیه شیعه، انصراف به «عمل بت پرستان» دارد و ارتباطی با «توسّل» شیعیان ندارد و خود آيات ياد شده گواه روشن هستند كه مقصود از «دعوت» در آنها، مطلق درخواست و طلب حاجت نيست، بلكه «دعوت عبادت و پرستش» است.
ثانیا: زمزمه کردن عباراتی چون «یا رسول الله» و «یا علی» و «یا حسین» و طلب یاری از وجود مقدس ایشان اصطلاحا «توسل» نامیده می شود و توسل امری مشروع است. شخص متوسّل در واقع خواسته خود را از خدای متعال طلب می کند و فقط احترام و جایگاه انبیاء و اولیاء را نزد خدای متعال، واسطه ای برای جریان یافتن کرامات و فیض های الهی قرار می دهد.
ثالثا: مستقلّ در تأثير، تنها ذات پاك خداست و در توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند. اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل ولیّ یا پیامبر خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
رابعا: ندا و تخاطب با اولیا و انبیا هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا: گاهی از آنها می خواهیم برای ما استغفار کنند، که می توان نمونه هایی را از قرآن مجید در مشروعیت آن یافت. گاهی این ندا و تخاطب در واقع التماس مستقیم از خداوند به احترام این نام هاست. گاهی نیز ما از آنها می خواهیم که حاجت های ما را از خداوند طلب کنند، چون آنها خود اسباب و محل فیض الهی هستند. هیچ کدام از این حالات شائبه شرک ندارند.

نفى شرک از تعظیم قبور انبیاء و اولیاء

آیا تعظیم قبور انبیاء و اولیاء از مصادیق شرک است ؟

تعظیم قبور انبیاء و اولیاء به هیچ وجه شرک نیست؛ زیرا اولا از مصادیق تعظیم شعایر الهى است که طبق آیه 32 سوره حج از پرهیزکاری است. ثانیا فقط تعظیمی که برای شخص تعظیم شونده مقام الوهیت قائل شده باشد حرام است و تعظیم در برابر کسى که خدا او را بزرگ شمرده مانند انبیاء، اولیا، علما و صالحین عبادت نیست. همچنین همانطور که تعظیم پیامبران و اولیا در زمان حیاتشان نه تنها شرک نیست بلکه طبق آیات و روایات ممدوح است، در حال ممات هم تعظیم آنها داراى فضیلت است؛ زیرا حرمت آنها با مرگشان ساقط نمى شود.

معنا و اقسام شرک

شرک به چه معنا و دارای چند قسم است؟

«شرک» در لغت به معناى نصیب، و در اصطلاح قرآنى در مقابل«حنفیت» به کار رفته است. حنیف به معناى میل به استقامت است، لذا شرک در راه استقامت و اعتدال نیست، بلکه بر خلاف فطرت سلیم انسانیّت است.
شرک یا متعلق به عقیده است و یا مربوط به عمل. اولی بر سه قسم است؛ 1-شرک در الوهیت. 2-شرک در خالقیت. 3-شرک در ربوبیت. شرک مربوط به عمل را که شرک در عبادت و طاعت هم مى نامند؛ بر دو قسم است؛ 1-شرک جلى. 2- شرک خفی.
 

شخصیت «بایزید بسطامی»

از نگاه صوفیه «بایزید بسطامی» چگونه شخصیتی داشت؟

بايزيد متولد بسطام در سال (160 ق) است. صوفیه او را به «سلطان العارفين» ملقب كرده اند! از ابوسعيد نقل شده است: «18000 عالم را پر از بايزيد مى بينم و بايزيد در ميان نيست». گويند مردى که راهی حج خانه خدا بود با پول نزد بايزيد آمد. بايزيد گفت: پولت را به من ده و 7 بار دور من بگرد و بازگرد كه حج تو همين است! او لواى خود را در قیامت از لواى پیامبر(ص) بزرگتر می دانست. و مدعی بود ملائکه برای سوال نزدش می آیند و ادعای الوهیت کرد که گویند این کار با هدف بدبين کردن مردم به خود بوده است!

تشریح نظام «رزق و روزی» در قرآن

در قرآن نظام «رزق و روزی» چگونه تشریح شده است؟

هر موجود زنده ای برای فعالیت نیاز به موادی برای تأمین انرژی اش دارد و این مواد با نظام رزق الهی تأمین می شود که قرآن نیز به آن اشاره دارد. مثلا قرآن در سوره «فاطر» با متوجه کردن آدمی به روزی هایش، او را به شناخت خداوند به عنوان روزی دهنده ترغیب می کند. در آیاتی از سوره «روم» برای اثبات توحید الهی به 4 مساله، از جمله روزی دادن خداوند اشاره می شود و در سوره «ملک» نیز به روزی دهنده بودن خداوند تصریح می شود. همچنین در سوره های «یس، ق، هود و ذاریات» نیز به ابعاد دیگری از این نظام اشاره شده است.

تعبیر «کلمة الله» در باره حضرت مسیح(ع)

چرا به عیسى(علیه السلام) کلمة اللّه و مسیح گفته شده است؟

در آیه 45 سوره آل عمران از حضرت عیسی(ع) به عنوان «کَلِمَة» یاد شده که این تعبیر در کتب «عهد جدید» نیز دیده مى شود. علت آن یا تولد فوق العاده مسیح(ع) مى باشد که مشمول «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونَ» است. و یا به خاطر این است که قبل از تولد، خداوند بشارت او را در کلامى به مادرش داده بود. ضمن اینکه «کَلِمَه» در اصطلاح قرآن به معنى مخلوق به کار مى رود و این پاسخى به مدعیان الوهیت عیسى(ع) است.

استدلال حضرت ابراهيم(ع) بر نفي الوهيّت اجرام آسمانی به افول آنها

چگونه حضرت ابراهيم(عليه السلام) از افول و غروب اجرام آسماني بر نفي الوهيّت آن ها استدلال کرد؟

حضرت ابراهيم(ع) از افول و غروب كواكب و خورشيد و ماه استدلال بر نفى الوهيّت آنها كرد و گفت: چنين موجوداتى ممكن نيست خداى جهان باشند؛ چرا که اولا: افول ممکن بودن موجود را مى فهماند، و هر موجود ممكنى محتاج به خالق است. ثانیا: افول، مطلق حركت را مى فهمند، و هر متحرّكى حادث است و هر حادثى محتاج به وجود قديم و ازلى مى باشد. ثالثا: غروب، زائل شدن حکومت و سلطنت را می فهماند.

خرده گیرى هاى قصیمى درباره عقائد توحیدى شیعه

آیا مناقشات قصیمى درباره عقائد توحیدى شیعه اعتبارى دارد؟

قصیمى مى گوید: شیعه به پیروى از معتزله، رؤیت خدا در روز قیامت و صفات او و ... را انکار مى کند، در حالى که همه علماى اهل سنّت به این عقاید ایمان دارند. در جواب می گوئیم: شیعه در انکار رؤیت خدا در روز قیامت، هرگز پیرو معتزله نبوده و نیست؛ بلکه شیعه پیرو برهان عقلى و نقلىِ این حقیقت روشن است و دامان شیعه از عقاید فاسدى بسان حلول، تشبیه، الوهیّت بشر، توصیف خدا با صفات نقص و انکار صفات ثابت خدا پاک است.

در خواست دعا از میّت

آیا در خواست دعا از میّت پرستش او محسوب مى شود؟

هیچ موحّدى، حیات و موت را میزان توحید و شرک قرار نداده. حیات و موت مى تواند در مفید بودن و نبودن درخواست از آنها مؤثر باشد، امّا درتوحید و شرک تأثیرى ندارد. ثانیا مرگ پایان زندگی انسان نیست و شهدا، انبیا، اولیا و حتّى مجرمان، پس از مرگ در حال حیاتند. ثالثا درخواست از دیگران وقتی رنگ شرک می گیرد که برای او نوعی الوهیت و تدبیر مستقل از مشیت الهی در نظر گرفته شود و فرقی میان زنده و مرده نیست اما درخواست از کسی با این عقیده که او یک انسان وارسته است وخدا پذیراى دعای اوست اشکالی ندارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرضا عليه السلام :

«ان يوم الحسين اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزيزنا بارض کرب و بلاء و اورثناءالکرب و البلاء الي يوم الانقضاء»

بحارالانوار، ج 44، ص 284