بررسی تطبيقی پیرامون «ذوالقرنین» و «كورش»

آيا بر اساس شواهد و گزارش‌های تاریخی می‌توان گفت: «ذوالقرنین» همان «كورش» است؟

برخى  بین «ذو‌القرنين» كه در قرآن از او به شايستگى ياد شده، با «كورش كبير» فرمانرواى ايران فرق قائل شده‌اند؛ چراکه قرآن ویژگی ذوالقرنین را مبارزه با شرك و بت‌پرستی و ساختن سدّ در برابر دشمنان معرفی می‌کند؛ لکن سيره سياسى كورش مدارا با پيروان اديان گوناگون و حتّى بت پرستان بوده است. ضمن اینکه در تاریخ سدی به نام کورش ثبت نشده است. لکن مولف محترم بر این عقیده است که ذوالقرنین همان کورش است. ایشان می گوید: «ما در برابر آيات كريمه‌اى از قرآن قرار داريم كه درباره شخصيت تاريخى و بزرگ سخن می‌گوید و پس از جست و جو در تاريخ، چنين شخصيتى را كه آيه بر آن تطبيق كند، نمى‌يابيم مگر كورش كبير كه ويژگی‌هاى ذو‌القرنين، بيشتر بر او قابل انطباق است. پس چه بسا او همان ذو‌القرنين باشد و البته خداوند بر حقيقت امر آگاه‌تر است».

جايگاه «وجدان» در قرآن و روايات اسلامي

در قرآن و روايات اسلامي «وجدان» از چه جايگاهي برخوردار است؟

گرچه اصطلاح «وجدان» و نام گذارى اين نيروى مرموز درونى به اين نام، در بيانات پيشوايان بزرگ دين نيامده؛ ولى با تعبيرهاى زنده تر ديگرى از آن ياد شده است؛ مثلا: قرآن مي فرمايد: «سوگند به روز قيامت * و سوگند به [نفس لوّامه] و وجدان بيدار و ملامت گر». یا امام علي(ع) در کلامی می فرمایند: «كسى كه كوشش نكند تا از درون وجودش واعظى پيدا كند كه او را اندرز دهد و زاجرى كه او را از كار بد باز دارد، اندرز و منع ديگران در وجود او اثر ندارد!» و ...

«ورقة بن نوفل» و داستان ساختگي منتسب به او

«ورقة بن نوفل» که بود و داستان ساختگی که به او نسبت می دهند، چیست؟

«ورقة بن نوفل» از عموزادگان حضرت خديجه(س) و فردى كم سواد بود؛ ولي كتاب هائي خوانده بود. بر اساس افسانه ای گفته می شود او پيامبر(ص) را از نگرانى كه در آغاز بعثت برايش رخ داده بود، نجات داد و با اطميناني كه او داد پيامبر(ص) به آرامش دست يافت. در پاسخ به این داستان ساختگي بايد گفت: 1. سلسله سند داستان به شخص نخست كه شاهد داستان است نمى رسد، لذا روايت اين داستان، مرسله است. 2. وجود اختلاف در نقل داستان، خود گواه ساختگى بودن آن است. 3. به گفته بسياري از مورّخين، ورقه تا ظهور دعوت پیامبر(ص) زنده بود؛ اما هرگز به دين اسلام مشرف نگرديد و سرانجام كافر از دنيا رفت [چطور فرد كافري مي تواند به پيامبر(ص) آرامش دهد؟!].

اسامی سوره ها و نحوه نام گذاری آنها

سوره های قرآن کریم چگونه نام گذاری شده است؟

اسامى سوره ها مانند تعداد آيات هر سوره، «توقيفي» است، و با صلاح ديد شخص پيامبر(ص) نام گذارى شده است. بيشترِ سوره ها يك نام دارد و برخى دو يا چند نام. اين نام گذارى‌ها، طبق شيوه عرب با كوچك ترين مناسبت انجام مى گرفته است. مانند: سوره حمد با نام هاي «فاتحة الكتاب»، «امّ الكتاب» و «السّبع المثانى» نام گذاری شده است. «جلال الدين سيوطى» بيش از بيست نام براى اين سوره آورده است. از سویی نام هر يك از سوره ها براى آن سوره عَلَم شده، و اگر با يكى ديگر از اسباب منع صرف جمع شود «غير منصرف» خواهد بود.

شاخصه های «اعجاز بیانی» قرآن

چه شاخصه هایی برای تعریف «اعجاز بیانی» قرآن می توان ذکر نمود؟

«اعجاز بيانى» قرآن را مى توان در پنج بخش خلاصه نمود: 1. گزینش کلمات؛ به گونه ای که انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در قرآن کاملا حساب شده است. 2. سبک و شیوه بیان؛ قرآن سبکی نو و روشی تازه ارائه داده که مورد پذیرش و پسند شنوندگان قرار گرفته است. 3. نظم آهنگ قرآن؛ یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز بیانی قرآن است. 4. وحدت موضوعی یا تناسب معنوی میان آیات هر سوره، یکی از ویژگی های قرآن است. 5. نکته ها و ظرافت ها؛ در قرآن استعاره، تشبیه، کنایه و نکات بدیع و ... به کار رفته است.

شاخصه های «اعجاز تشريعی» قرآن؟

برای «اعجاز تشريعی» قرآن چه شاخصه هایی می توان برشمرد؟

انسان همواره پرسش هايى درباه هستى و راز آفرينش با خود داشته و پيوسته در تلاش بوده تا پاسخ هاى قانع كننده اى براى آن بيابد؛ دين، آن گونه كه قرآن عرضه كرده، پاسخ تمامى اين پرسش ها را داده، و دانشی را بر انسان عرضه داشته كه خود جوياى آن بوده و نتوانسته به روشنى به آن راه يابد، و اين خود دليل اعجاز قرآن است. این نوآوری ها عبارتند از: نوآوری های دین در دو بعد معارف و احکام، که به دور از اوهام و خرافات است، نوآوری در توصیف صفات جمال و جلال الهی، تبیین قداست مقام انبیاء و جامعیت احکام اسلامی.

فلسفه تكرار بعضي از مطالب در «قرآن»

فلسفه تكرار بعضي از مطالب در «قرآن مجيد» چيست؟

از ويژگي هاي «قرآن» اين است كه برخی از مطالب آن تکرار شده است. علماء در مورد فلسفه اين تکرار، دو پاسخ داده اند: 1. «قرآن» زندگی و داستان پیامبران و اقوام مختلف را برای پند و اندرز و عبرت گرفتن مردم بیان کرده است و هر بار از یک زاویه به آن نگریسته است. 2. فصاحت و بلاغت اقتضاء می کند که برخی مطالب مهمّ تکرار شود.

ديدگاه اسلام درباره «خرافه» و «خرافه پرستی»

«خرافه» چیست و اسلام راجع به «خرافه پرستی» چه دیدگاهی دارد؟

يكي از آسيب ها در جوامع ديني، وجود «خرافه» است. «خرافه» به هر كار غير عُقَلايي و غير منطقى كه نه پشتوانه وحى آسمانى داشته باشد، و نه عقل سالم آن را اجازه دهد گفته مي شود. از مصادیق «خرافه پرستی» مي توان به بت پرستی، زنده به گور کردنِ دختران، فال بد، بد قدمی و خوش قدمی، سحر و جادو، بخت خوب و بد، گدایی به اسم گرفتن حاجت اشاره كرد. اسلام «خرافه» و «خرافه پرستی» را به شدت مردود می شمارد. در روایت آمده که: «فال بد شرک است، کسی که فال بد بزند از ما نیست».

منظور از ورود همه انسانها به «جهنّم»

منظور از اينكه همه انسانها وارد «جهنّم» می شوند چيست؟

در روايات به طور صريح و در آيات قرآن به طور اشاره، مطالبى درباره «صِراط» يعنى پلى كه بر روى دوزخ كشيده شده و همگان بايد از آن بگذرند آمده است. دو تفسير در این باره که منظور از ورود به جهنّم چيست؟ شده: 1. «ورود» در اينجا به معناى دخول نباشد. همه انسانها به نزديكى جهنّم مى آيند. با اين تفسير، پل «صراط» وجود دارد و مجرمان در همان جا مى مانند و سقوط مى كنند و مؤمنان به سرعت از آن مى گذرند و داخل بهشت مى شوند. 2. همه انسان ها داخل دوزخ مى شوند، منتها بر مؤمنان سرد و سالم و بر كافران و مجرمان سوزنده و شعله ور خواهد بود. بنابر تفسير دوم، آيه دليلى بر مسئله پل صراط نخواهد بود.

علت نام گذاری دوزخ به «جحیم»

چرا به دوزخ «جحیم» مي گويند؟

از نام های دوزخ در قرآن، «جحیم» است كه از ماده «جَحُم» به معناى «شدت بر افروختگى آتش» گرفته شده است؛ ولى در یک مورد در «قرآن» این واژه در مورد آتش هاى سوزان دنیا به کار رفته در آنجا که از قول مشرکان زمان ابراهيم(ع) گفتند: «بناى مرتفعى براى او [ابراهیم] بسازید و او را در جحیم [کانونى پر از آتش سوزان و شعله ور] بیفکنید».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

حسين منى و انا من حسين احب الله من احب حسينا .

حسين از من و من از حسينم ؛ دوستدار حسين محبوب خداست .

سنن ترمذى 2/307 و کنزالعمال 6/221