شرائط «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان»

از ديدگاه قرآن، «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان» در روز قیامت چه شرائطي بايد داشته باشند؟

قرآن شرائطي را براي «شفاعت كنندگان» يا «شفاعت شوندگان» در روز قيامت بيان كرده است؛ از جمله اینکه شهادت به حقّ بدهند، یعنی موحّد و يكتاپرست باشند و شفاعت شوندگان را به خوبى بشناسند و شفاعت را از روى علم و با دليل و برهان بگویند و ...

«شفاعت» پیامبران و اولیای الهی به اذن خداوند

با توجه به اینکه «شفاعت» مخصوص خداوند است پس پیامبران و اولیای الهی چگونه شفاعت می کنند؟

قرآن در سوره «زمر» شفاعت را منحصر به خداوند كرده است؛ اما اين انحصار شفاعت، منافاتى با مشروعيت شفاعت ديگران به اذن او ندارد، همان طور كه مالكيّت و حاكميّت ذاتاً از آن اوست و ديگران مى توانند به اذن و فرمان او در محدوده خاصى مالك و حاكم گردند. بنابراين پيامبران و اولياء الله همگى مشروعيّت شفاعت خود را از خدا مى گيرند و تنها به اذن او شفاعت مى كنند.

منافات آیه «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏»، با گفتن «يا رسول الله، یا محمد، يا علی، یا حسین و ...»!

با توجه به اين كه خداوند فرموده «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (مرا بخوانيد تا ـ دعای ـ شما را اجابت کنم!)، آیا گفتن «يا رسول الله، يا علي، يا حسين و...» سبب شرك نمي شود؟!

اولا: نمى توان گفت هر ندا و درخواستى عبادت و پرستش است؛ چرا که در قرآن مجيد لفظ «دعوت» در مواردى به كار رفته است كه هرگز نمى توان گفت مقصود از آن عبادت است. نیز دعا در مجموع آيات مورد استناد وهابی ها علیه شیعه، انصراف به «عمل بت پرستان» دارد و ارتباطی با «توسّل» شیعیان ندارد و خود آيات ياد شده گواه روشن هستند كه مقصود از «دعوت» در آنها، مطلق درخواست و طلب حاجت نيست، بلكه «دعوت عبادت و پرستش» است.
ثانیا: زمزمه کردن عباراتی چون «یا رسول الله» و «یا علی» و «یا حسین» و طلب یاری از وجود مقدس ایشان اصطلاحا «توسل» نامیده می شود و توسل امری مشروع است. شخص متوسّل در واقع خواسته خود را از خدای متعال طلب می کند و فقط احترام و جایگاه انبیاء و اولیاء را نزد خدای متعال، واسطه ای برای جریان یافتن کرامات و فیض های الهی قرار می دهد.
ثالثا: مستقلّ در تأثير، تنها ذات پاك خداست و در توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند. اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل ولیّ یا پیامبر خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
رابعا: ندا و تخاطب با اولیا و انبیا هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا: گاهی از آنها می خواهیم برای ما استغفار کنند، که می توان نمونه هایی را از قرآن مجید در مشروعیت آن یافت. گاهی این ندا و تخاطب در واقع التماس مستقیم از خداوند به احترام این نام هاست. گاهی نیز ما از آنها می خواهیم که حاجت های ما را از خداوند طلب کنند، چون آنها خود اسباب و محل فیض الهی هستند. هیچ کدام از این حالات شائبه شرک ندارند.

توجيه بت پرستان برای حليت «گوشت مردار»

بت پرستان چه توجيهی برای حلال دانستن «گوشت مردار» می کردند؟

خداوند با اشاره به حرمت مردار و ذبح حيوانات بدون ذکر نام خدا، مي فرمايد: «شياطين به دوستان خود القا مى كنند تا با شما به مجادله برخيزند». به عقیده برخی از مفسرین، آنان در مجادله می گفتند: «حيوان مردار را خدا كشته، و بهتر از حيوانى است كه ما مى كشيم، در واقع تحريم، بى اعتنايى به كار خدا است». روايات اين توجيه باطل را از تعاليم مجوس به مشركان قريش می داند.

«تقیه» و دلائل جواز آن

«تقیه» چیست و چه دلائلي از قرآن و روايات و عقل بر جواز آن وجود دارد؟

«تقیه»، کتمان کردن عقیده خود از دشمن برای حفظ جان و برای جلوگیری از ریختن بیهوده خون انسان است. ادله قرآني جواز تقیه عبارتند از: 1. آيه 28 سوره «مؤمن» كه در مورد مؤمن آل فرعون است که وی عقیده خود را نزد فرعونیان کتمان می کرد و توانست با این کار جان حضرت موسی(ع) را نجات دهد. 2. آيه 106 سوره «نحل» که درباره عمار یاسر نازل شده كه برای حفظ جانش از دست مشرکین از پیامبر(ص) و خدا برائت جست. 3. آيات 19 و 20 سوره «كهف» که در مورد تلبیخا يكي از اصحاب كهف بود كه برای حفظ جان خود و دوستانش طوری در شهر رفتار کرد که کسی متوجه دین و عقیده او نشد.

تنها منطق «وهابیون»؟!

مهمترين تفاوتي كه در طول تاریخ ميان منطق پیامبران الهی با دشمنان آنها وجود داشت چيست؟

مهمترين تفاوت ميان منطق پیامبران الهی با کفار و مشرکین اين بود كه انبياء بر منطق و استدلال و عقل تكيه مى كردند؛ ولى دشمنان شان بر تهديد، ارعاب، زور و شكنجه. منطق حضرت ابراهيم(ع) بيدار كردن مردم با منطق و استدلال بود؛ اما دشمنان او حضرت را به داخل آتش انداختند. حضرت موسی(ع) فرعون را به خداپرستي دعوت كرد؛ اما فرعون او را به زندان تهديد كرد. در عصر و زمان ما نيز، شيعه در مقابل وهّابى هاى سلفى، استدلال هايى معقول، منطقى، متقن و قوى دارد، امّا آنها دست به تهديد، انفجار، كشتار و انواع و اقسام تبليغات بى پايه و اساس مى زنند.

نحوه آوردن «صندوق عهد» به وسيله فرشتگان

چگونه فرشتگان «صندوق عهد» را آوردند؟

وقتي كه «صندوق عهد» به دست بت پرستان افتاد آن را به بت خانه بردند؛ اما چون گرفتاري هاي فراوان را به حساب صندوق گذاشتند آن را به وسيله دو گاو به بيرون شهر فرستادند. در اين زمان طالوت به فرماندهي بني اسرائيل انتخاب شد. فرشتگان هم آن دو گاو را به سوي شهر اشموئيل راندند. وقتي بني اسرائيل صندوق عهد را ديدند آنرا تأييدي از سوي خدا بر مأموريت طالوت دانستند.

جواز استفاده از «حیله های شرعی» با استناد به آیات قرآن

آیا از آیات قرآن می توان جواز استفاده از «حیله های شرعی» را استنباط نمود؟

دلیل حکم به جواز «حيله های شرعي» برخى آيات قرآن است. نمونه آن داستان حضرت ابراهيم(ع) در مورد شكستن بتها است. هنگامى كه حضرت بتها را شكست، و از او سوال كردند كه چه كسى بتها را شكسته است؟ فرمود: از خود بتها سوال كنيد، اگر قدرت سخن گفتن دارند. حضرت ابراهيم(ع) نسبت شكستن بتها را به بت بزرگ مشروط به شرط محالى كرده تا هم دروغ نگفته باشد و هم به آنها بفهماند بتهايى كه قدرت سخن گفتن ندارند، شايسته عبادت و پرستش نيستند.

تشریح نظام «رزق و روزی» در قرآن

در قرآن نظام «رزق و روزی» چگونه تشریح شده است؟

هر موجود زنده ای برای فعالیت نیاز به موادی برای تأمین انرژی اش دارد و این مواد با نظام رزق الهی تأمین می شود که قرآن نیز به آن اشاره دارد. مثلا قرآن در سوره «فاطر» با متوجه کردن آدمی به روزی هایش، او را به شناخت خداوند به عنوان روزی دهنده ترغیب می کند. در آیاتی از سوره «روم» برای اثبات توحید الهی به 4 مساله، از جمله روزی دادن خداوند اشاره می شود و در سوره «ملک» نیز به روزی دهنده بودن خداوند تصریح می شود. همچنین در سوره های «یس، ق، هود و ذاریات» نیز به ابعاد دیگری از این نظام اشاره شده است.

قرآن و نفی «تشبیه» در صفات خداوند؟!

قرآن کریم نفی «تشبیه» در صفات خداوند را چگونه تبیین می نماید؟

مشركان مى گفتند: خداوند برتر از آن است كه او را عبادت كنيم پس ما به سراغ موجوداتى مى رويم كه به آنها دسترسى داريم؛ او مانند يك پادشاه بزرگي است كه توده مردم به او دسترسى ندارند و بايد به سراغ خاصان او رفت. قرآن مى فرمايد: اين گونه مثال ها را براى خدا نزنيد. خداوند همه جا حاضر است، بعلاوه او مانندى ندارد كه بيانگر وجود او باشد تا به عبادت او برخيزيد. از مجموع این آيات به دست مى آيد كه اوصاف خداوند هيچ گونه شباهتى با اوصاف مخلوقين ندارد؛ و هرگونه مقايسه او با غيرش باعث گمراهى و سقوط در دره «تشبيه» است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

النَّظَرُ إِلَى الْکَعْبَةِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدَيْنِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الاِْمَامِ عِبَادَةٌ.

نگاه به کعبه عبادت است، نگاه به پدر و مادر عبادت است، و نگاه به ]چهره[ امام عبادت است.

کافى: 4/240/50