پاسخ اجمالی:
قصیمى مى گوید: شیعه به پیروى از معتزله، رؤیت خدا در روز قیامت و صفات او و ... را انکار مى کند، در حالى که همه علماى اهل سنّت به این عقاید ایمان دارند. در جواب می گوئیم: شیعه در انکار رؤیت خدا در روز قیامت، هرگز پیرو معتزله نبوده و نیست؛ بلکه شیعه پیرو برهان عقلى و نقلىِ این حقیقت روشن است و دامان شیعه از عقاید فاسدى بسان حلول، تشبیه، الوهیّت بشر، توصیف خدا با صفات نقص و انکار صفات ثابت خدا پاک است.
پاسخ تفصیلی:
قصیمى مى گوید :شیعه به پیروى از معتزله به دلیل شبهه هاى باطل و شناخته شده، رؤیت خدا در روز قیامت ، و صفات او و خالقیّت او ، و اینکه او خالق افعال بندگان است را انکار مى کند در حالى که همه علماى اهل حدیث و سنّت و صاحبان آثار مانند امامان چهارگانه ، به این عقاید ایمان دارند و در اینکه خداوند خالق هر چیزى حتّى انسان و افعال است و نیز در اینکه خدا را در روز رستاخیز مى توان دید ، هیچ اختلافى ندارند . و جاى تعجّب است که شیعه به سبب ترس از تشبیه ، از پذیرش این عقاید سرباز مى زند ، در حالى که آنان خود قائل به تشبیه و حلول آشکار و اُلوهیّت بشر هستند و خدا را با صفات نقص توصیف مى کنند ; از این رو اهل سنّت ، شیعه و معتزله را بدعت گذار و به جهت انکار این صفات ، گمراه مى دانند(1) .
در پاسخ مى گوییم: این شخص ـ قصیمى ـ در ذات خدا و صفات او از ابن تیمیه و شاگردش ابن قیـّم پیروى کرده است؛ زیرا آن گونه که زرقانى مالکى در کتاب «شرح المواهب»(2) مى گوید : دیدگاه آن دو در باب صفات خدا، اثبات جهت و جسمیّت است . و نیز مى گوید : مناوى گفته است : آن دو قطعاً بدعت گذار هستند . با این وجود ، قصیمى آن دو بدعت گذار و دیدگاهشان را مقدّس شمرده و به ثبوت جهت براى خدا تصریح مى کند و آن را مى پذیرد . وى در جاىْ جاىِ کتابش در این باره ، سخنان فراوانى دارد و ما اکنون قصد بررسى و نقد این دیدگاه فاسد را نداریم و براى اطّلاع از فساد این دیدگاه ، خواننده را به کتاب هاى کلامى شیعه و سنّى حواله مى دهیم. و آنچه اکنون براى ما مهمّ است ، آگاهى دادن به خوانندگان نسبت به دروغ پردازى ها و تهمت هاى او به شیعه است .
همانا شیعه در انکار رؤیت خدا در روز قیامت، هرگز پیرو معتزله نبوده و نیست، بلکه شیعه پیرو برهان عقلى و نقلىِ این حقیقت روشن است . و دامان شیعه از عقاید فاسدى بسان حلول، تشبیه، الوهیّت بشر، توصیف خدا با صفات نقص ، و انکار صفات ثابت خدا ، پاک است، بلکه همه شیعیان ، انسان معتقد به اینها را کافر مى دانند؛ به کتاب هاى کلامى قدیم و جدید شیعه مراجعه کنید. و قصیمى هرگز نمى تواند شاهدى براى تهمت هایش بیاورد، زیرا اگر او شاهدى داشت هر آینه آوازش را سر داده بود و آن را برملا مى ساخت.
بله، شیعه این را که خداوند صفاتِ ثبوتیّه زائد بر ذات داشته باشد را انکار مى کند و بر این باور قائل است که صفات ثبوتیّه خداوند عین ذات اوست و هرگز به تعدّد قدمائى که همیشه با خداى سبحان باشند ، قائل نبوده و نیست .
امّا افعال بندگان : اگر منظور این باشد که کارهاى بندگان، مخلوقِ تکوینى خدا هستند، لازم مى آید که وعده و وعید، و ثواب و عقاب الهى همه بیهوده باشد؛ زیرا عذاب گناهکارى که با اختیار خود گناه نکرده، بلکه خداوند او را مجبور ساخته، قبیح است. و این مسأله از مشکل ترین مسائل کلامى است ، و در این باره بحث کافى انجام گرفته است . و کسى که مى گوید : افعال انسان مخلوق خداست ، در حقیقت ناآگاهانه، ظلم و فعل قبیح را به خدا نسبت مى دهد.و اجماع خیالى قصیمى ، در برابر برهان هاى کوبنده ، هیچ سودى به حالش ندارد.امّا نسبت نارواى اهل سنّت به شیعه و معتزله و بدعت گذار شمردن آنان،عادت همیشگى آنهاست که براى همگان روشن است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.