اشتباهات تاريخی قرآن درباره «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون»!

آیا تاریخ نیز حکایات قرآن را در مورد «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون» قبول دارد؟

برخی از این اشکالات نابجا که مستشرقین بر قرآن کریم گرفته‌اند ناشی از بیگانه بودن‌شان با قرآن کریم و برخی هم به دلیل ناآشنایی با تاریخ و جغرافیای منطقه است. مثلا گمان کرده‌اند كه در مصر باستان، گماردن يهوديان به پست وزارت، بى سابقه است، ليكن از اين حقيقت بى‌خبرند كه يوسف قرنها پيش از يهوديان مى‌زيسته است. یا مثلا نمی‌دانند علت تقديس عُزَير از سوي يهوديان و دادن لقب «پسر خدا» به او، بيانگر بزرگداشت عزير است نه اينكه واقعاً وى را پسر خدا بدانند. و ...

پاسخ «قطب الدين راوندی» به برخی شبهات قرآنی

«قطب الدين راوندی» در كتاب «الخرائج و الجرائح» كدام شبهات قرآنی را طرح كرده و چه پاسخی به آنها داده است؟

راوندى در كتاب ارزشمندش «الخرائج و الجرائح» بابى گشوده و در آن به برخى از ايرادات معاندان قرآن پاسخ داده است. در اين باب نكاتى مختصر، امّا محقّقانه و دقيق آمده است كه شايسته يادكرد است.

دیدگاه قرآن و انجیل درباره «بشارت پيامبری حضرت محمّد (ص)»؟

قرآن کریم درباره «بشارت پيامبری حضرت محمّد (ص)» چه اختلاف نظری با دیگر کتب آسمانی دارد؟

قرآن، بشارت مسيح(ع) به آمدن پيامبر اكرم(ص) را مورد اشاره قرار داده است و اين مژده در ميان بشارت‌هاى مسيح(ع) وجود دارد؛ لکن این موضوع در ترجمه‌ها به گونه‌اى تحريف شده است. و این تحریف از آن جهت است که زبانى كه مسيح با آن اين بشارت را داده زبان عبرى است و زبان انجيل يوحنّا كه اين بشارت را نقل كرده نيز عبرى است؛ اما پس از ترجمه به زبان يونانى - كه مشخص نيست توسط چه كسى ترجمه شده - اصل آن گم شده و اثرى از آن نيست.

دیدگاه قرآن و انجیل درباره «به صليب كشيدن عيسی(ع)»؟

آيا قرآن كريم با انجیل درباره «به صليب كشيده شدن حضرت عيسی(ع)» هم عقيده است؟

مسيحيان پنداشته‌اند كه حتماً مسيح به دار آويخته و كشته شده است؛ اما حقيقت همان است كه قرآن به صراحت فرموده است: «و حال آن كه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد؛ و كسانى كه درباره او اختلاف كردند، قطعاً در مورد آن دچار شك شده‌اند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مى كنند، و يقيناً او را نكشتند؛ بلكه خداوند او را به سوى خود بالا برد»... .

نظر قرآن و انجیل درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع)؟

آيا قرآن كريم درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع) با انجیل هم نظر است؟

می دانیم که قرآن تصریح دارد براینکه امر حضرت مسيح(ع) بر دشمنانش مشتبه شد و تصور کردند که او را به دار كشيده اند؛ در حالی كه خداوند او را به آسمان بالا برده است. اما اناجیل بر کشته و به دارکشیده شدن ایشان صحّه گذاشته‌اند. اما در اينجا يك پرسش باقى است: آيا مسيح با جان و جسمش به آسمان رفت و زنده و شاداب بر سر سفره پروردگار است تا در آخرالزّمان به زمين بازگردد؛ چنان كه در بسيارى از روايات اسلامى هست؟ يا آن كه فقط روح او به آسمان رفته و پيكرش در زمين است؟ بدين معنى كه خداوند او را ميرانده و قبض روح فرموده است؟ ...

تناقض آيات قرآن درباره «وجود چند خالق برای عالم»!

تعبير «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» ظهور در اين معنى دارد كه براى هستى و پديده‌هاى آن، آفريدگارانى وجود دارد و خداوند بهترين آنان است! اين در حالى است كه آيه‌ «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ» و آيات ديگر، وجود هر خالق ديگرى غير از خداوند متعال را نفى مى‌ كند؛ آیا این تناقض نیست؟!

واژه «خَلق» هم به معناى ايجاد و ابداع چيزى براى نخستين بار و بدون پيشينه است، که این معنی به خداوند اختصاص دارد و بر اين اساس فرمود: «ألا لَه الْخَلْقُ وَ الأمْرُ».  همچنین به معناى ابداع و ايجاد صورتى با تركيب خاص و ساختگى است و اين معنايى است عام و فراگير که به همه نسبت داده می شود؛ خداوند خود از زبان عيساى مسيح(ع) مى فرمايد: «أَنِّى أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْـَةِ الطَّيْرِ...».  پس  واژه «خلق» در سخن عرب به دو معنى است: يكى به معناى «نخستين ايجاد» و ديگرى به معناى «تقدير و ساختن». عبارت «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»، يعنى «أحسن المقدّرين».

شخص اول در «حکومت عدل جهانی»؟

رهبر اصلی و شخص اول در «حکومت عدل جهانی» کیست؟

درباره اينكه رهبر و شخص اول در «حكومت عدل جهاني» كيست؟ سه نظريه وجود دارد كه نظريه صحيح، رهبريت حضرت مهدي(عج) است؛ چون امام زمان(عج) وارث طرح كامل حكومت عدل جهانى توحيدى از پيامبر(ص) است و بنابر روايات، عيسى(ع) امامت جماعت بر مسلمين را به امام مهدى(عج) واگذار مي كند و حكمت اقتضا مي كند كه رهبر حكومت جهاني از امت اسلامي باشد.

نسبت شراب سازى به حضرت عيسي(ع) در انجيل!

آیا نسبت شراب سازی که در انجیل به حضرت عیسی(ع) داده شده حقیقت دارد؟!

در تورات و سایر کتب پیشینیان به صراحت از شراب مسکر منع شده است. حضرت عیسی خود را پیرو تورات و کتب پیشینیان و کامل کننده آنها می دانست و هرگز نمی توانست خلاف آنها عمل کند.
بیشتر آموزه ها و تعلیمات دینی مسیح تحریف شده است و تاريخ اناجيل كنونى مي گويد كه تمام آنها ساليان دراز بعد از مسيح و بدست بعضى از مسيحيان نگاشته شده است و به همين دليل داراى تناقضهاى آشكارى است.
ضمن اینکه در تفسیر شرابی که در انجیل آمده به «مسکر» اختلاف است. همچنین در نقل انجیل لوقا و انجیل متی از «شام آخر عیسی»، سخن از میوه انگور است و صراحتی ندارد که درون پیاله شراب بوده است یا آب انگور؟
با توجه به اینکه شراب مسکر آثار سوء بر جسم و جان انسان دارد و از نظر مفاسد اخلاقى و اجتماعى نيز زيان هايى غير قابل انكار دارد، چگونه مى توان پذيرفت پيامبرى كه راهنماى اخلاقى مردم است شراب سازى كند؟!
شک نیست که این یک افسانه ساختگى و دروغین است که به این پیامبر بزرگ نسبت داده شده است، خصوصا وقتی زشتى شراب و زیان هاى بى شمار آن بر کسى پوشیده نیست، و در همه ادیان آسمانى حرام و ممنوع است.

اثبات بهائیّت با قرآن!

«بهائيان» برای اثبات مذهب ساختگی خود به چه آياتی از قرآن تمسّك كرده اند و چه پاسخی به ادعايشان داده شده است؟

«بهائيان» براى اثبات مذهب خود به آيه 5 سوره «سجده» تمسّك كرده و گفته اند: در اين آيه منظور از «امر»، دين و مذهب و منظور از «تدبير»، فرستادنِ دين و و منظور از «عروج»، نسخ دين است و چون هيچ مذهبى نمى تواند بيش از هزار سال عمر كند، بايد جاى خود را به مذهب ديگر دهد.

اين استدلال اشكالات واضحى دارد: 1. «امر» به معني فرمانِ آفرينش استعمال شده نه به معنى دين و مذهب. 2. كلمه «تدبير» نيز در مورد آفرينش به كار رفته، نه نازل گردانيدن مذهب. 3. آيات قبل و بعد آيه بالا مربوط به آفرينش جهان است نه تشريع اديان. 4. كلمه «عروج» به معنى صعود كردن آمده نه نسخ اديان و... .

دیدگاه قرآن و تورات درباره «سخن گفتن عيسی(ع) در گهواره»؟

آيا قرآن کریم در مورد «سخن گفتن حضرت عيسی(علیه السلام) در گهواره» با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

قرآن در سه جا به سخن گفتن مسيح(ع) در گهواره اشاره كرده است. با اين وجود، تصريحى نسبت به سخن گفتن او در گهواره و در مدت شيرخوارگى و پيش از سنّ معمول ندارد. در ميان انجيل ها، تنها انجيل لوقا سخن گفتن در گهواره را به جاى مسيح(ع) به يوحنّاى معمدان(يحيى بن زكريا) نسبت داده و ديگر اناجيل نسبت به اين نكته ساكت هستند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَادْخُلْهُ حَافِياً عَلَى السَّکِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْخُشُوعِ...

هنگامى که به مسجد الحرام وارد شدى، با پاى برهنه و با آرامش و متانت و خشوع داخل شو.

کافى: 4/401