«انفاق» راه دست يابی به مقاصد عالی

چگونه قرآن راه دست يابی به نيكی ‌ها و مقاصد عالی را انفاق می داند؟

قرآن راه رسیدن به کمال را انفاق از اموال مورد علاقه دانسته و می فرماید: «هرگز به [حقيقت] نيكوكارى نمى‌ رسيد؛ مگر اين‌‏كه از آنچه دوست مى‌ داريد انفاق كنيد». در واقع انفاق یکی از راه های رسیدن به مقام نیکوکاران واقعی است زیرا عشق و علاقه واقعى به خدا و احترام به اصول انسانی زمانی آشکار مى ‏شود كه انسان بر سر دو راهى قرار گيرد، در يك طرف مال و ثروت يا مقام و منصبى قرار داشته باشد كه مورد علاقه شديد او است و در طرف مقابل، خدا و عواطف انسانى و نيكوكارى؛ اگر از اوّلى به خاطر دوّمى صرف نظر كرد معلوم مى‌ شود كه در عشق و علاقه خود صادق بوده است.

هشدار امام علی(ع) درباره «حرص»

امام علی(عليه السلام) در نامه 49 نهج البلاغه درباره «حرص» چه هشداری می دهد؟

ایشان می فرمايد: «دنياپرست به چيزى از دنيا نمى رسد جز آنكه درى از حرص را به رويش مى گشايد و آتش عشق او را به دنيا تندتر مى كند، در حالى كه دنياپرست هرگز به آنچه دارد در برابر آنچه به آن نرسيده قانع نيست [و دائماً در آتش حرص مى سوزد] درحالیکه سرانجامش جدايى از اموالى است كه گردآورى كرده و واتابيدن آنچه را تابيده است، اگر از آنچه [در تاریخ زندگی پيشينيان و در گذشته عمر خودت] وجود داشته است عبرت گيرى آنچه را باقى است حفظ خواهى كرد».

شرح حال گذشتگان در خطبه 230 نهج البلاغه

امام علی(علیه السلام) در خطبه 230 نهج البلاغه، شرح حال گذشتگان را چگونه به تصویر می کشند؟

امام علی(ع) می فرمایند: «از پیشینیان تان عبرت گیرید و مانند آنها فریفته دنیا نشوید، آنها كه از تمام امكانات دنيا بهره مند شدند، گويى شيرى كه در پستان دنيا بود تا آخر دوشيدند و نوشيدند و از همه زر و زيورها و زرق و برقها و لذّات دنيا بهره گرفتند؛ ولى چيزى نگذشت كه كاخهايشان گورهايشان شد و ...».

مذمت «دروغ» در روايات اسلامی

معصومين(علیهم السلام) با چه تعابیری از «دروغ» مذمت کرده اند؟

روایات تکان دهنده ای در مذمت دروغ وجود دارد، از جمله: امام عسگری(ع) می فرمایند: «تمام پليدى ها در اتاقى قرار دارد و دروغ كليد آن اتاق است». پيامبر(ص) می فرمایند: «دروغ درى از درهاى نفاق است». امام علی(ع) می فرمایند: «انسان هيچ گاه طعم ايمان را نمى چشد تا دروغ را ترك کند». و روایات بسیار دیگری که دروغ را سرچشمه انواع گناهان، متزلزل كننده اركان ايمان، و دعوت كننده به انواع معاصى و پاره كننده رشته هاى اعتماد و می دانند. این مطلب نیز قابل توجه است که درباره كمتر گناهى اين همه نكوهش ديده مى شود.

پيامد افشای «اسرار»

افشای «اسرار» چه پيامدهايی را در پی دارد؟

هر انسانی در زندگى خود رازهايى در زمینه عیوب و یا پيروزى ها دارد. به يقين افشای عيوب سبب آبروريزى و افشای پيروزى سبب برانگیخته شدن حسد دشمنان و تنگ نظران می شود. امام کاظم(ع) می فرماید: «زبانت را حفظ كن تا آبرومند باشى، و زمام اختيار خود را به دست مردم نده كه ذليل خواهى شد». مهم تر از حفظ اسرار فردی، حفظ اسرار مذهبی، اجتماعی، حکومتی و نظامی است و افشاى آن از زشت ترين رذائل است. امام صادق(ع) مى فرمايند: «كسى كه اسرار ما را فاش كند، همچون كسى است كه ما را عمداً به قتل رسانده».

دعوت اسلام به «انزوا طلبی»؟!

«انزوا طلبی» و عزلتی که در آيات و روايات به آن سفارش شده و بر آن تأکید شده، به چه معناست؟

در برابر تعالیمی که مردم را به حضور در اجتماع تشويق می کند، آیات و رواياتى وجود دارد که گواهى مى دهند، دورى از مردم، نشانه عقل و دانش و سبب حضور قلب در عبادت، دوری از گناه و رسيدن به انواع فوائد است؛ مانند سخن امام علی(ع) که می فرماید: «سلامت دين در گوشه گيرى از مردم است». اما باید توجه کرد که این آيات و روايات مسأله عزلت و گوشه گيرى را در يك سلسله شرايط خاص اجتماعى یا فردی و به صورت استثنايى توصيه کرده اند؛ مانند قضیه اصحاب كهف. چرا که آنها راهی جز پناه بردن به غار و انزوا از مردم نداشتند.

امام كاظم(ع) و هارون الرشيد

تاريخ چگونه از مواجهات امام كاظم(ع) با هارون الرشيد و دشمنی های اين خليفه عباسی با امام ياد می كند؟

هارون در ابتداي حكومت خود نسبت به امام كاظم(ع) سختگیری چنداني نشان نمی داد؛ ولی به مرور زمان، حضرت را تحت فشار قرار داد تا جائي كه امام(ع) را دو بار به زندان انداخت و در مرتبه دوم چهار سال طول كشيد. هارون از اين كه شیعیان به امامت امام كاظم(ع) اعتقاد داشتند هراس داشت و سعايت برخی از نزدیکان امام(ع) نزد او و كينه شخصی «یحیی بن خالد برمکی» نسبت به امام(ع) همه دست به دست هم دادند تا هارون دستور قتل امام كاظم(ع) را در زندان صادر كرد.

امام کاظم(ع) و مبارزه منفی با حکومت

امام کاظم(ع) برای مبارزه با دستگاه حاکمه چه روش هایی را به کار می بستند؟

مبارزه امام كاظم(ع) با حكومت عباسی از نوع مبارزه منفی بود كه باعث عدم مشروعیّت حكومت می شد؛ به عنوان نمونه امام(ع) از اجاره شتران صفوان به هارون براي سفر حج گلايه كردند و صفوان نيز همه شترانش را يك جا ‌فروخت. همچنین حضرت ضمن تاييد و اصرار به ماندن «علی بن یقطین» در دستگاه عباسي، از وی ‌خواست تا در حل مشكل شیعیان بكوشد. مبارزه با علمای فاسد درباری كه باعث مقبولیت حکومت شده بودند از ديگر اقدامات امام هفتم(ع) بود.

مواضع کلامی امام كاظم(ع) در برابر اهل حدیث

اهل حديث چه كسانی بودند و امام كاظم(عليه السلام) در برابر اين افراد چه موضعی اتخاذ نمودند؟

پس از رحلت پيامبر(ص) و منع نشر حديث توسط خلفا به تدريج اختلاف در حوزه فقه، كلام و ... گسترش يافت و راه ورود احاديث جعلی باز شد. كم كم جامعه پر از احادیث جعلی شد و «اهل حدیث» شكل گرفت. تلاش‌ امام كاظم(ع)، ايستادگی و مبارزه با احادیث جعلی و اهل حديث بود. ايشان با تفسير درست احاديث، راه فهم اشتباه را به روي مردم می بستند. از این رو امام(ع) حديث نزول خداوند به آسمان دنيا را به نزول فرشته الهی تفسير كرده و حديث ايمان را به شناخت قلبی، اقرار زبانی و عمل تفسير نمودند و صرف اعتراف زبانی را رد کردند.

امام رضا (ع) در منابع تاریخی

گزارشات تاريخی درباره امام رضا (ع) و امامت ايشان بعد از امام كاظم (ع) چه می گويند؟

 به دستور مأمون، امام رضا(ع) به خراسان ‌آورده شد تا ولایتعهدي مأمون را بپذيرد. با شهادت امام کاظم(ع)، برخی نمايندگان امام هفتم(ع) به اموال زيادي كه نزدشان بود طمع کرده و منکر شهادت امام كاظم(ع) شده و ادّعای زنده بودن امام(ع) را داشتند. آنان با طرح موضوع «مهدویت» امام کاظم(ع)، جانشینی امام رضا(ع) را رد كردند. اما پرورش شمار زيادی از شيعيان توسط امام باقر(ع) تا امام کاظم(ع) كه اسطوانه هایی در فقه و کلام شیعی بودند، سبب شد جلوی رسوخ انحرافات در مذهب شیعه گرفته شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278