برتری علم حضرت خضر(ع) بر علم حضرت موسی(ع)!

با توجه به ماجرای همراهی حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) و رهبری حضرت خضر(ع) بر حضرت موسی(ع)، این سوال پیش می آید که اگر حضرت موسی(ع) «پیامبر اولوالعزم» است، پس چرا علم کمتری از حضرت خضر (ع) دارد؟!

حضرت موسی(ع) به طور کلی و در امور شریعت از حضرت خضر داناتر است اما در مرحله ای خاص از نبوت خویش با خضر همراهی می کند تا علوم باطنی و تکوینی موردی را که فقط خضر آنها را می دانست بیاموزد؛ چرا که اعطای علم غیب به دست خداست و طبق حکمت خویش هرجا لازم باشد پیامبر خویش را به آن علم آگاه می کند. ضمن اینکه به نظر می آید همراهی موسى(ع) با خضر دانا و آزمایش های الهی تمهیدی خدایی برای بالا بردن درجات اخلاقی موسى(ع) بود.

عذر خواهی های حضرت موسی(ع)؟!

حضرت موسی(ع) در همراهی خود با حضرت خضر(ع) چندین بار به حضرت خضر(ع) اعتراض می کند؛ و سپس عذر خواهی می کند. در اینجا سوال پیش می آید که مگر حضرت موسی(ع) معصوم نیست؟! پس چرا کاری می کند که موجب عذر خواهی است؟!

اولا: حضرت خضر(ع) طبق حکمت و اذن و فضل پروردگار به ابوابى از باطن علوم احاطه داشته كه موسى(ع) از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را با معیار علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد و حق نیز این بود که اعتراض کند. وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد.
ثانیا: اظهار پشیمانی از اعتراضات و قضاوت های مورد اشاره در داستان موسی(ع) و خضر(ع) منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد.

تعابير معصومين(ع) درباره کتمان «اسرار»

چه تعابيری از معصومين(علیهم السلام) درباره کتمان «اسرار» آنها به ما رسيده است؟

روایاتی در زمینه کتمان اسرار معصومین(ع) وارد شده است. امام عسکری(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: «به تو دستور مى دهم كه دين خود را مصون دارى، و دانشى را كه نزد تو به وديعت گذارديم و همچنين اسرار خود را كه به تو سپرديم حفظ كنى، بنابراين علوم ما را نزد افراد لجوج كه با آن به دشمنى بر مى خيزند آشكار مكن، و اسرار ما را نزد بى خبران نسبت به احوال ما كه آن را عيب بر ما مى گيرند افشا ننما». امام صادق(ع) فرمود: «كسى كه در برابر ما به جنگ برخيزد مشقت او بر ما بيش از كسى نيست كه اسرار ما را فاش كند».

«رازداری» در اسرار سياسی و نظامی کشور

منظور از «رازداری» در اسرار سياسی نظامی کشور چيست؟

لزوم حفظ اسرار نظامى و سياسى كشور یکی از بديهيّات است و بسيارى از پيروزى هاى پیامبر(ص) مرهون حفظ اسرار نظامی و سیاسی بود. امام علی(ع) می فرمایند: «پيروزى در پرتو دورانديشى است، و دورانديشى در به كارگيرى صحيح انديشه است، و انديشه صحيح با رازدارى ميسّر است». امام باقر(ع) می فرمایند: «اظهار كردن چيزى قبل از آن كه استحكام يابد، سبب فساد آن مى شود [چرا كه مخالفان آگاه مى شوند و چه بسا مانع رسيدن به نتيجه شوند]».

پيامد افشای «اسرار»

افشای «اسرار» چه پيامدهايی را در پی دارد؟

هر انسانی در زندگى خود رازهايى در زمینه عیوب و یا پيروزى ها دارد. به يقين افشای عيوب سبب آبروريزى و افشای پيروزى سبب برانگیخته شدن حسد دشمنان و تنگ نظران می شود. امام کاظم(ع) می فرماید: «زبانت را حفظ كن تا آبرومند باشى، و زمام اختيار خود را به دست مردم نده كه ذليل خواهى شد». مهم تر از حفظ اسرار فردی، حفظ اسرار مذهبی، اجتماعی، حکومتی و نظامی است و افشاى آن از زشت ترين رذائل است. امام صادق(ع) مى فرمايند: «كسى كه اسرار ما را فاش كند، همچون كسى است كه ما را عمداً به قتل رسانده».

دایره و محدوده «رازداری»

آيا «رازداری» فقط در مورد گناهان و رذائل اخلاقی مطرح است؟

بسيارى از مردم رازهای خوب و بدی دارند كه اگر افشا شود زيان مى بينند؛ این رازها گاهى مربوط به فضائل معنوى، گاه رذایل اخلاقی و گاه منافع مادى می شود. مساله رازدارى همه این موارد را شامل می شود؛ یعنی همه موارد و اسراری كه فاش شدن آن سبب ضرر و زيان صاحب آن مى شود. مثلا شخص آبرومندى مرتکب گناهی شده و فرد يا افرادی از آن مطلع شده اند، لذا از آنان درخواست می کند که راز او را پنهان کنند و یا فردی کار خیری انجام داده که در صورت فاش شدن نیت خالص او از بین برود و امثال ذلک.

«رازداری» در آيات قرآن

خداوند در چه آياتی از قرآن به مساله «رازداری» اشاره کرده است؟

در قرآن، آیه ای وجود ندارد که با صراحت امر به «رازداری» کند؛ اما تعبيراتی در قرآن وجود دارد كه به دلالت التزامى از فضيلت رازدارى خبر مى دهد. مانند آيه 16 سوره «توبه» و آيه 118 سوره «آل عمران» که می فرماید: «مسلمانان اسرار خود را به كسانى بگويند كه مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنى كه افشای سرّ مى كنند». همچنین آيه 102 سوره توبه، که به افشای سرّ مسلمانان توسط «ابولبابه» در میان یهودیان «بنی قریظه» پرداخته است. بر این اساس، رازدارى فضيلت است، و افشای سرّ از رذائل محسوب مى شود.

مذمت «افشای سر» در آيات قرآن

در چه آياتی از قرآن به زشتی «افشای سر» اشاره شده است؟

در مورد زشتي «افشای سر» آيه صريحي وجود ندارد، اما آياتی هست كه به دلالت التزامى از فضيلت رازدارى خبر مى دهد. مانند: آيه 16 سوره «توبه» و آيه 118 سوره «آل عمران» که می فرماید: «مسلمانان اسرار خود را به كسانى بگويند كه مطمئن به حفظ آن باشند نه به افرادى كه افشاء سرّ مى كنند». البته در مورد رازداری همسران می توان به آيات 3 و 4 سوره تحریم استناد کرد، که خداوند بعضی همسران پیامبر(ص) را بخاطر افشای اسرار ایشان شدیدا مذمت می کند. مفهوم اين تعبیرات این است كه رازدارى فضيلت، و افشاء سرّ از رذائل است.

تأکید به حفظ «اسرار» خويش

معصومين(علیهم السلام) چگونه مسلمانان را به حفظ «اسرار» زندگی خویش توصيه می کردند؟

روایات بسیاری مسلمانان را به حفظ اسرار زندگی خود توصیه می کند؛ زیرا افشای آنها منشاء حسد، كينه توزى و رقابت هاى ناسالم مى گردد و انسان مورد تهاجم افراد تنگ نظر و كينه توز واقع مى شود و مصالح او به خطر مى افتد. امام علی(ع) می فرماید: «سرّ تو مايه خوشحالى تو است به شرط آن كه آن را كتمان كنى». امام صادق(ع) می فرمایند: «دوستت را بر مقداری از اسرارت آگاه ساز كه اگر دشمنت را از آن آگاه سازى به تو زيانى نرسد، چرا كه دوست ممكن است روزى دشمن شود».

نهی از افشای «اسرار» اولياء دين

منظور از «اسرار» اولياء دين که از افشای آن نهی شده چيست؟

روایات بسیاری بر کتمان اسرار ائمه معصومین(ع) وارد شده، که ممكن است اشاره به مقامات معصومين(ع) باشد، كه در صورت افشای آن مقامات، دشمنان با طرح موضوع «غلوّ» آن را دستاويزى براى تكفير یا تضعیف شيعيان قرار می دهند. یا اشاره به اسرار آنها در مورد نشر مكتب اهل بيت(ع) در مناطق مختلف و حساس شدن دشمن باشد. و يا اشاره به زمان قيام امام(ع) باشد. بر اساس برخی روايات، بعضى از ائمه(ع) تصميم بر قيام در برابر حكومت هاى ظالم زمان داشتند، لکن به دلیل افشای آن از سوی گروهى از شيعيان ناآگاه آن قيام ها نافرجام ماند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي (عليه السلام):

وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّين

خداوند حج را وسيله تقويت دين قرار داد.

نهج البلاغه: خ1