رضایت خدا از خلفا و صحابه حاضر در بیعت رضوان!

خداوند از خلفا و صحابه حاضر در بیعت رضوان راضی می باشد، چرا شیعه بعضی از آنها را عادل نمی داند؟ آیا شیعه بیشتر از خدا درباره صحابه علم دارد؟!

اولا: این رضایت کلی است و نسبت به نتیجه ایستادگی و حرکت جمعی مسلمانان در یک واقعه تاریخی ابراز شده نه اینکه فرد به فرد به صورت مشخص مشمول این رضایت شوند.
ثانیا: این رضایت مقطعی بوده و برخی از صحابه به حکم احادیث «ارْتَدُّوا عَلَى‏ أَدْبَارِهِمْ» که در منابع خود اهل سنت و در صحیحین نیز وارد شده، از شمول رضایت خارج شدند.
ثالثا: اعتقاد به عدالت همه صحابه گاهی منجر به تناقض می شود؛ مثل جایی که دو گروه از آنها در دو جبهه حق و باطل در برابر هم می ایستند.
رابعا: اعتقاد به عدالت همه صحابه و قداست آنها در زمان پیامبر(ص) سابقه ای ندارد و خلاف گزارشات قرآن از وضعیت آنها در آن دوره است.

راویان شیعی با نام عمر!

در کتاب اصول کافی راویانی وجود دارند که اسم خود یا پدرانشان عمر است؛ چرا راویان و یاران امامان شیعه نام عمر را بر خود نهاده اند؟! آیا این مسأله دلالت ندارد که فرهنگ دشمنی با عمر بدعت و پدیده ای متأخر در بین شیعیان بوده است؟!

اولا: هیچ نامی مختص به هیچ شخصیت تاریخی نیست و بسیاری از صحابه و تابعین به نام خلفای سه گانه نامگذاری شده اند.
ثانیا: مخالفت اصحاب ائمه با شخصیت هایی چون «معاویه» و «یزید» امری بدیهی است؛ با این حال بعد از عاشورا شاهد نام گذاری فرزندان برخی از ایشان به این اسامی هستیم. آیا این نام گذاری ها نشانه محبّت است؟!
ثالثا: ستم هایی که بر اهل بیت(ع) روا شده جدی تر از آن است که به صرف این نام گذرای ها تحت الشعاع قرار گیرد و اختلافات اهل بیت با خلفا نه اختلافاتی قبیله اى که اختلافاتی عقیدتى و رفتارى بود.
رابعا: این نام گذاری ها انجام شده تا دستگاه ظلم بنى اميه و بنى عباس نتوانند به اين بهانه كه شیعیان با خلفاى سه‏ گانه معارض اند، عرصه را بر آنان سخت بگيرند و دست به قتل و غارت بزنند.

حکم منکر حضرت مهدی(عج) از ديدگاه اهل سنت

حکم منکر حضرت مهدی(عجل الله) و ظهور او در نزد اهل سنت چیست؟

برخى از علماى اهل سنت، ايمان به خروج حضرت مهدى(عج) را واجب دانسته و برخى ديگر منكر آن را كافر به حساب آورده اند. احمد بن محمد بن صديق مى گويد: «ايمان به خروج مهدى واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصديق پيامبر(ص) حتمى و ثابت است». همين تعبير از علمايي چون سفارينى حنبلى، ناصرالدين البانى، عبدالمحسن بن حمد العباد نيز رسيده است.

ردّ عقیده به «تصویب» در حکمت 183 نهج البلاغه

امام علی(علیه السلام) در حکمت 183 نهج البلاغه، چگونه عقیده به «تصویب» را باطل می شمارد؟

امام علی(ع) در رد عقیده «تصویب» می فرماید: «هيچ گاه دو دعوت مختلف و متضاد وجود ندارد؛ مگر اين كه يكى از آن دو ضلالت و گمراهى است». در واقع گروهى از اهل سنت معتقدند مجتهدانى كه اختلاف در آراء دارند، يكى فلان كار را حرام مى داند و ديگرى واجب مى شمرد، همگى بر حقند و عقيده همه، حكم الهى است نه حكم ظاهرى. اما امام(ع) سخنان بسيار كوبنده و شفافى در نفى عقيده به «تصويب» بيان كرده و اين گونه عقايد را نفى و ابطال مى كند و ساحت اسلام و قرآن را مبرا مى شمرد.

ادعای عدالت همه «صحابه»!!!

آیا این ادعا که همه صحابه پیامبر(ص) عادل بوده اند، قابل قبول است؟!

گرچه در ميان صحابه افراد صادق و با تقوا فراوان بودند، ولى افراد منافق يا ناصالح نیز وجود داشتند كه پيامبر اسلام(ص) از آنها بيزارى مى جست و قرآن نیز بارها آنان را نكوهش كرده و حتى گاهى عدّه اى را لعن کرده است. بنابراین آنها در چند گروه جای می گیرند: 1. صالحان 2. مؤمنان خطاكار 3. افراد آلوده و گنهكار 4. منافقان تبهكار. بنابراین، داستان عدالت همه صحابه، افسانه اى بيش نيست كه جمعى از هواخواهان خلفاى نخستين براى قطع زبان اعتراض بر اعمال آنها، اين نغمه را سر دادند.

عقیده شیعه بر ارتداد همه صحابه بجز اندکی!

شيعه مي گويد همه صحابه بعد از رسول خدا(ص) بجز اندکي - که از هفت نفر بيشتر نيستند - مرتد شدند، در اين صورت آيا رسالت پيامبر عبث نبوده است؟! و آيا صحابه پیامبر(ص) از اهل بیت هم مرتد شده اند؟!

اولا: احادیثی که در آنها به این موضوع اشاره شده است در منابع اهل سنت بیشتر از منابع شیعه است: «إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ القَهْقَرَى».
ثانیا: احادیث انگشت شمار در منابع شیعه اکثرا ضعیف هستند و دو سه تای باقی مانده از آنها در حد خبر واحد هستند.
ثالثا: معنای درست همین دو سه حدیث باقی مانده نیز «بی وفایی امت» رسول خدا به موضوع «ولایت حضرت علی» است نه به معنای «ارتداد مصطلح فقهی».
رابعا: به نظر می رسد طرح جنجالی این موضوع برای جلوگیری از بررسی دقیق ادعای اهل سنت مبنی بر «عدالت همه صحابه» است.
خامسا: ما به «ارتداد همه صحابه» قائل نيستيم؛ ما مخالف نظريه «عدالت همه صحابه» هستيم و اين مخالفت به مقتضای آيات قرآن و شواهد تاریخی و حدیثی است.

جمع بین دو نماز از دیدگاه شیعه و سنی

فقهاى شیعه و اهل تسنن در مسئله جمع بین دو نماز چه نظرى دارند؟

برخی به شیعه بخاطر جمع بین دو نماز اتهاماتی وارد کرده اند. در حالیکه بسیاری از فقهای اهل سنت نیز به جواز آن فتوا داده اند. جمع بین دو نماز به معناى خواندن نماز در غیر وقت شرعى نیست؛ بلکه مقصود، انجام در غیر وقت فضیلت است.

تنوع اوقات نماز در فقه اهل سنّت

آیا تقسیم وقت نماز به وقت اختصاص و فضیلت و اجزاء در فقه اهل سنّت وجود دارد؟

برخی مى پندارند این انواع وقت هاى نماز از ویژگى هاى فقه شیعه است، در حالى که انواع وقت، در فقه اهل سنت نیز دیده مى شود، هر چند در تعداد با هم تفاوت دارند. نووى می گوید: ظهر سه وقت دارد؛ وقت فضیلت، وقتِ اختیار و وقت عذر. وقت فضیلت اول آن است، وقت اختیار فاصله وقت فضیلت تا آخر وقت است، و وقت عذر وقت عصر است. سپس مى گوید: قاضى حسین گفته که نماز ظهر چهار وقت دارد. وقت فضیلت، وقت اختیار، وقت جواز و وقت عذر، و وقت جواز وقتى است که سایه به اندازه شاخص شود که آخر وقت است.

عزاداری در سنّت خلفا، صحابه و تابعین از اهل سنّت؟

آیا خلفا، صحابه و تابعین از اهل سنّت برای عزیزان خود گریه یا عزاداری می کردند؟

خلفای صدر اسلام، صحابه و اهل مکه و مدینه در وفات پیامبر(ص) و همچنین در مرگ سایر عزیزان و خویشاوندان خود، به گریه و عزاداری می پرداختند؛ این موضوع در کتب معتبر اهل سنّت به روشنی پیداست. حتی خلیفه دوم که ظاهرا مردم را از گریه و عزاداری منع می کرد، خود عزاداری داشته و در مرگ عزیزانش گریه می کرد. عایشه، ابوبکر، عثمان، عبدالله بن مسعود و بسیاری از صحابه و تابعین نیز در سوگ عزیزان خود گریه و عزاداری می کردند.

صالح بودن همه «صحابه» پيامبر اكرم(ص)!

آيا همه «صحابه» پيامبر اكرم(ص)، افراد صالحى بوده اند؟

شك نيست كه «صحابه» پيامبر(ص) از احترام خاصى برخوردارند؛ امّا اين احترام تا زماني است كه آنها از مسير واقعى اسلام منحرف نشده باشند. دخالت طلحه و زبير در ريختن خون هفده هزار مسلمان در ميدان جنگ جمل، جنگ خليفه اول با اصحاب ردّه! و غضب پيامبر(ص) نسبت به «ثعلبة بن حاطب» نمونه‌هايي از انحرافات صحابه است. پس اگر بگوییم صحابه پيامبر(ص) مرتكب هيچ گناهى نشدند و پاك بودند، انكار بديهيات است و اگر بگوییم كه با وجود انجام گناه و اعمال خلاف مورد رضايت خدا هستند، مفهومش آنست كه خدا رضايت به گناهِ آنها داده است!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293