استدلال‌های محدث نوری در کتاب فصل الخطاب

محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» برای مدعای خود مبنی بر تحریف قرآن کریم چه استدلال‌هایی آورده است؟

«محدث نورى» كتاب خود فصل الخطاب را در سه مقدمه و دوازده فصل و يك خاتمه تدوين كرده و در ضمن فصل‌هاى دوازده‌گانه، دلايل خود را براى اثبات تحريف آورده است. آنچه او را به نگاشتن اين كتاب واداشته، اين است كه پنداشته است مخالفان، فضائل اهل بيت(علیهم السلام) و معايب دشمنان‌شان را از قرآن حذف نموده‌اند؛ لذا با نوشتن اين كتاب در صدد بوده است كه به پرسش برخى از علماى هند كه سبب فقدان نام اهل بيت(علیهم السلام) در قرآن را از او پرسيده بودند پاسخ دهد.

تحریف قرآن نزد فرقه اخباریان

اخباریون چه دیدگاهی نسبت به مسئله تحریف قرآن کریم دارند؟

با اینکه عالمان محقق ما و صاحبان اجتهاد و نظر، يكصدا به استناد دلايل عقلى و نقلى متواتر، احتمال تحريف قرآن را مردود شمرده‌اند و همواره بر ثبات عقيده نخستينى كه قرآن بر آن تصريح دارد، پافشارى كرده‌اند، لکن سخن پوچى را فرقه‌اى تندرو موسوم به «اخباريون» مطرح ساخته‌ و با پذيرش ادعاى تحريف، با مخدوش ساختن قداست قرآن از روى بى‌مبالاتى، با برادران حشوى خود همداستان شده‌اند.

مخالفت شیعه با سخن پیامبر(ص) در خطا نبودن اجماع امّت مسلمان! (جایگاه اجماع در انتخاب خلیفه رسول خدا؟)

پیامبر فرموده است: اگر امتم بر امری اجماع کردند، هیچگاه آن اجماع خطا نخواهد بود. اجماع اهل حل و عقد در جامعه مسلمین بعد از وفات رسول خدا(ص) بر خلافت ابوبکر رضی الله عنه بود. چرا شیعه اصرار دارد که خلافت حق علی[ع] بود و غصب شده است؟!

اولا: این حدیث بنا بر راست آزمایی های سندی خود اهل سنت با چالش های جدی در وثاقت بعضی از راویان آن مواجه است.

ثانیا: حق انتخاب خلیفه پیامبر به تصریح قرآن، بیانات نبوی و دلایل عقلی منحصر در خدا و رسول خدا است و اجماع جایگاهی در آن ندارد. چون امامت و مقام جانشینی پیامبر صرفا اموری اجتماعی و سیاسی نیستند و سویه های معنوی چون تکامل اخلاقی جامعه و پاسداری از شریعت را نیز شامل می شوند و بدیهی است احراز صلاحیت اشخاص برای تصدی چنین مقامی فقط در حوزه علم الهی و پیامبر اوست و با اجماع کشف و اثبات نمی گردد.

ثالثا: گزارش های تاریخی از نزاع ها، تهدیدها و اجبارهایی که در سقیفه روی داد، نشان می دهد اجماعی به صورت حقیقی پدید نیامده است. هم در جریان سقیفه و هم در بعد از آن، اشخاص برجسته ای از مهاجرین و انصار مخالف خلافت ابوبکر بودند. به همین دلیل نیز حاکمان به قدرت رسیده در سقیفه دست به دامان قبیله ای به نام بنی اسلم شدند و در قبال باج دادن به آنها، قدرت قهریه شان را برای گرفتن بیعت اجباری از مردم به خدمت گرفتند.

رابعا: اگر این قاعده درست هم باشد، هنگام به قدرت رسیدن خلیفه دوم از آن قاعده تخطی شده است. زیرا او با وصیت خلیفه اول به قدرت رسید نه در اجتماع و با اجماع. امری که موجب اعتراض بسیاری از مسلمانان اعم از مهاجرین و انصار و بزرگان صحابه و اهل شام بود.

غوغای کتاب «فصل الخطاب» محدث نوری

پاسخ محدث نوری به واکنش های علمای شیعه علیه مدعای کتاب فصل الخطاب چه بود؟

پس از آنکه «محدث نورى» دريافت شخصيت‌هاى برجسته اماميه در مخالفت با رأى او اتفاق نظر دارند، خود را در يك تنهايى وحشتناك احساس كرد؛ لذا از ديدگاه خود درباره «تحريف قرآن» دست برداشت. او مدعى شد در كتاب فصل الخطاب تمام تلاش خود را به‌كار بسته است تا اثبات كند قرآنى كه فعلا در دسترس مسلمانان است از هنگام نخستين تا به امروز، دچار تحريف نشده است؛ هر چند بخشى از قرآنى كه بر پيامبر(ص) نازل شد، در اثر غفلت گردآورندگان دچار حذف و تغيير شده است. اين مطلبى است كه او در ضمن «الرسالة الجوابيه» آورده است و اين كتاب را متمم و مكمل فصل الخطاب دانسته و اعلام كرده هركس بدون مراجعه به آن، به فصل الخطاب اكتفا كند از او راضى نيست...!

حرکت تاریخی امام حسین(ع) قیام اصلاح طلبانه یا سودای تشکیل حکومت؟

آیا امام حسین(ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! ایشان تنها از سوی عده ای دعوت به تشکیل حکومت شده بود و به این نیت سفر کرد!

انحرافات تدریجی پیش آمده در جامعه اسلامی سبب قیام امام حسین(ع) علیه آنها شد. این حقیقت، در سخنان آن حضرت که هدف حرکت اصلاح طلبانه خود را امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت رسول خدا(ص) و امام علی(ع) معرفی می کند به راحتی قابل مشاهده است. ایشان اگرچه خود را برای حکومت محق تر از هر کس می دانستند و این موضوع را بارها هنگام توضیح دلایل شان برای سرباز زدن از بیعت با یزید، صریحا اعلام کردند، اما سخنان مرگ آگانه شان در کنار عدم انصراف از ادامه مسیر کوفه هنگام رسیدن خبر خیانت کوفیان، بهترین گواه بر این حقیقت است که هدف والای حضرت اباعبدالله نه سودای قدرت و حکومت، بلکه قیام برای اصلاح جامعه اسلامی بود.
بله در این مسیر اگر امور به گونه ای جریان می یافت که حضرت می توانست با رهبری یک حکومت متمرکز در کوفه، به اهداف اصلاح گرانه شان جامه عمل بپوشانند، حتما از چنین امری استقبال می کرد، اما از آنجایی که افق نگاه حضرت بسیار بلند و هدف گذاری های شان سطح بندی های مختلفی داشت، با محقق نشدن آن هدف نیز ایشان به گونه ای دیگر به هدف اصلاح گرانه شان رسیدند یعنی با تقدیم خون خود و اصحاب با وفای شان و رسوا ساختن بنی امیه.
درباره چرایی همراه ساختن خانواده نیز باید گفت که این رفتار علاوه بر حکمتی که در رسواسازی حکومت اموی به وسیله سخنرانی های حضرت زینب و سایر افراد کاروان اسیران داشت، امری مرسوم در بین اعراب آن زمان بوده است، آن چنان که می بینیم که حتی پیامبر(ص) نیز در جنگ های شان، همسران شان را همراه با خود می بردند.

غصب خلافت از علی(ع) و سکوت هزاران صحابی حاضر در غدیر؟!

اگر هزاران صحابی شاهد ماجرای غدیر بودند، چرا به هنگام غصب خلافت توسط ابوبکر سکوت کردند؟!

اولا: همه صحابه در برابر غصب خلافت سکوت نکردند؛ چنانکه در جمع سقیفه تعدادی از صحابه حضرت علی(ع) را شایسته خلافت معرفی کردند. خارج از جمع سقیفه نیز چهره های از مهاجرین و انصار و بنی هاشم با خلافت ابوبکر مخالفت کردند که بارزترین آنها چهره هایی مانند عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر، براء بن عازب و ابی بن کعب بودند. زبیر بن عوام نه تنها با تصمیمی که در سقیفه گرفته شد مخالفت کرد بلکه به روی سران سقیفه شمشیر نیز کشید. از آن جالب تر اینکه برخی از مورّخین اهل تسنن می گویند که سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، و هشت نفر دیگر از بزرگان مهاجر و انصار تصمیم داشتند هنگام اولین سخنرانی ابوبکر بعد از سقیفه در مسجد او را از بالای منبر به زیر آورند و بکشند.
ثانیا: اعتراض آنها بنا به دلایلی ره به جایی نبرد؛ چرا که کینه هایی که برخی قریشیان از حضرت علی(ع) به دل داشتند مانع پشتیبانی آنها از ایشان می شد. از طرفی ساختار قبیله ای جامعه شبه جزیره که در آن هر قبیله ای دنبال سهم خواهی از قدرت با نفوذ در دستگاه خلافت بود، امکان سپردن جانشینی رسول خدا را از حضرت علی(ع) سلب کرد. در این میان عموم مردم به تهدید یا تطمیع از میدان به در شدند و عده ای قلیل که هنوز در برابر توطئه سقیفه مقاومت می کردند باقی ماندند که از آنها هم کاری ساخته نبود.

اعتراض علمای شيعه در برابر ادعای کتاب «فصل الخطاب» محدّث نوری

آیا علمای شيعه در برابر ادعای محدّث نوری مبنی بر «تحریف قرآن» واکنشی نشان دادند؟

ادعای محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» توسط علمایی چون علامه شهرستانی، علامه بلاغی، آیت الله خویی، معرب تهرانی و... در کتاب هایی چون کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب، حفظ الكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف، آلاءالرحمن، البیان و... مورد ابطال و نقد قرار گرفته اند. به طور کلی کتاب «فصل الخطاب» به محض انتشار، به شدت از سوی بسیاری از علمای شیعه مورد تندترین نقدها قرار گرفت و هیچ گاه مطالب آن نتوانست نفوذ و اعتباری نزد جامعه شیعی پیدا کند.

گواهی بزرگان اهل سنت بر پیراستگی شیعه از قول به "تحریف قرآن"

آیا علما و بزرگان اهل سنت بر این باورند که شیعیان قائل به "تحریف قرآن" می‌باشند؟

محققان اهل‌سنت با كمال صراحت اعلام كرده‌اند: موضع علماى شيعه اماميه نسبت به مسأله «تحريف» پاك و پيراسته است. اينان مى‌گويند: هر كس در بحث‌هاى طرح شده در زمينه‌هاى مختلف دينى ـ خصوصآ مباحثى كه مربوط به قرآن است ـ از طرف دانشمندان بنام اين مذهب، به كاوش پردازد، به‌خوبى درمى‌يابد كه آنان تا چه حد به اين كتاب با ديده تكريم و احترام نگريسته‌اند و تا چه مقدار در حفظ و حراست از آن و در دفاع از قداست آن در طول تاريخ اسلام جان‌فشانى و سرمايه‌گذارى نموده‌اند. پس سزاوار و شايسته است كه دامان ايشان را از عقيده به تحريف پاك و پيراسته انگاريم.

گزافه‌گویی خاورشناسان پیرامون تحریف قرآن

خاورشناسان در مورد «تحریف قرآن» چه افاضاتی کرده‌اند؟

اگر مسلمانان حرمت خويش پاس مى‌داشتند و به قصد گسستن يكپارچگى و درهم‌ريختن وحدت خود گام نمى‌نهادند، هرگز دشمن مكار ايشان جرأت آن‌را نمى‌يافت كه از شكاف حاصل ميان ايشان سود جويد و در بسط و توسعه اين جدايى بكوشد و در پررنگ نمودن تهمت‌هايى كه فرقه‌اى متوجه فرقه ديگر نموده‌اند از هيچ تلاشى باز نايستد.
ياوه‌سرايى امثال «ابن‌حزم» در گذشته و ژاژخايى‌هاى امثال «رافعى» در عصر حاضر، باعث شده است عده‌اى از اجانب مجالى وسيع يابند تا به خود جرأت دهند و تهمت‌هاى ناروا به طوايف مسلمين، خصوصآ به مقدس‌ترين چيز در حيات مسلمانان يعنى قرآن عظيم نثار نمايند و اين كتاب مقدس آسمانى را آماج تيرهاى مسموم خود ساخته و آتش ديرينه منازعه اسلام و مسيحيت را هر چه بيشتر دامن بزنند.

توجیه نظر بزرگان شیعه در «صیانت قرآن از تحریف» توسط «محدث نوری»!

«حاجی نوری» چگونه برای اثبات مدعای خود مبنی بر «تحریف قرآن» به دگرگونی و توجیه سخن بزرگان شیعه مبادرت کرده است؟

دانشمندان نامى شيعه با اختيار مواضعى استوار و گفتارى صريح ضمن نفى احتمال تحريف، از قداست قرآن دفاع نموده‌اند. با اين‌حال، برخى افراد كج‌سليقه دست به كوششى ناراست زده و كلمات صريح آنان در مورد تحریف‌ناپذیری قرآن را به وجوهى دور از واقع توجيه نموده‌اند که «حاجى نورى» از زمره ايشان است. او مدعى است كه پافشارى اركان اماميه مبنى بر عدم تحريف قرآن، از روى مماشات با خصم صادر شده و عقيده حقيقى ايشان مخالف ظاهر گفتار ايشان است ...

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

وَدَّ مَنْ فِي الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً وَاحِدَةً بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا

مردگان در گورهايشان آرزو مى کنند: کاش دنيا و آنچه در دنيا هست را داده و به جاى آن پاداش يک حج به آنها داده مى شد.

وسائل الشيعة: 11/110