پاسخ اجمالی:
برخی مى پندارند این انواع وقت هاى نماز از ویژگى هاى فقه شیعه است، در حالى که انواع وقت، در فقه اهل سنت نیز دیده مى شود، هر چند در تعداد با هم تفاوت دارند. نووى می گوید: ظهر سه وقت دارد؛ وقت فضیلت، وقتِ اختیار و وقت عذر. وقت فضیلت اول آن است، وقت اختیار فاصله وقت فضیلت تا آخر وقت است، و وقت عذر وقت عصر است. سپس مى گوید: قاضى حسین گفته که نماز ظهر چهار وقت دارد. وقت فضیلت، وقت اختیار، وقت جواز و وقت عذر، و وقت جواز وقتى است که سایه به اندازه شاخص شود که آخر وقت است.
پاسخ تفصیلی:
گاهى کسانى ناآگاه مى پندارند این انواع وقت هاى نماز از ویژگى هاى فقه شیعه است، در حالى که تقسیم وقت به سه نوع، در فقه شیعه و اهل سنت دیده مى شود، هر چند در تعداد با هم تفاوت دارند.
نووى در شرح مهذّب گوید: ظهر سه وقت دارد: وقت فضیلت، وقتِ اختیار و وقت عذر. وقت فضیلت اول آن است، وقت اختیار فاصله وقت فضیلت تا آخر وقت است، و وقت عذر وقت عصر است در حق کسى که دو نماز را به خاطر سفر یا باران با هم مى خواند.
سپس مى گوید: قاضى حسین گفته که نماز ظهر چهار وقت دارد: وقت فضیلت، وقت اختیار، وقت جواز و وقت عذر. وقت فضیلت تا وقتى است که سایه شاخص به اندازه یک چهارم آن شود. وقت اختیار تا نصف سایه شاخص، وقت جواز وقتى است که سایه به اندازه شاخص شود که آخر وقت است و وقت عذر وقت عصر است براى کسى که به خاطر سفر یا باران دو نماز را با هم بخواند.(1)
علاوء بر این کسانى هستند که تا حدى با شیعه هم عقیده اند. نووى آنها را برشمرده است، همچون عطاء و طاووس که گفته اند: وقتى سایه چیزى به اندازه خودش شد وقت عصر داخل شده و پس از آن وقتِ مشترکِ ظهر و عصر است تا غروب خورشید. این قول، وقت خاص را آن مى داند که سایه به اندازه شاخص شود و پس از آن را تا غروب وقت مشترک مى داند و این نزدیک به نظریه شیعه است.
مالک گوید: وقتى سایه شاخص به اندازه آن شد، پایان وقت ظهر و آغاز وقت مشترک ظهر و عصر است و اگر سایه به نحو آشکارى از اندازه شاخص بیشتر شود وقت نماز ظهر خارج شده است.(2)
این قول هم بخشى از وقت یعنى پس از برابر شدن سایه با شاخص را تا افزایش آشکار سایه نسبت به شاخص، وقت مشترک ظهر و عصر مى داند. سپس از او نقل کرده که وقت ظهر تا غروب آفتاب امتداد دارد.(3) و اقوال دیگرى که به نوعى با فقه شیعه موافقت هایى دارد.(4)
با سلام لطفا مطالبتان را ساده و صریح بنویسید بالاخره من نفهمیدم بعنوان شیعه باید چکنم