تفاوت این مثال با مثال هاى قبل

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
شرح و تفسیر1 عفّت سرمایه اى بس بزرگ

همان گونه که قبلا نیز اشاره شد، هر چند مثال هاى سه گانه مطرح شده در سوره تحریم، یک هدف کلّى را دنبال مى کند، و آن بیان این نکته است که معیار اصلى نجات انسان، ضابطه هاى الهى است، نه صرفاً رابطه با اولیاء خداوند; ولى تفاوت هایى نیز با یکدیگر دارند که به آنها اشاره مى شود:

در مثال اوّل، سخن از دو زن مشرک و کافر است که چون ضابطه هاى الهى را نادیده گرفتند، همراه سایر جهنّمى ها، وارد دوزخ شدند و رابطه قوى آنها با دو پیامبر بزرگ خداوند سودى برایشان نداشت. این مثال براى افراد ضعیف الایمانى است که دل به رابطه ها خوش کرده اند و خداوند به این وسیله به آنها هشدار مى دهد.

در مثال دوم; سخن از زن با ایمان و صبور و مقاومى است که ضابطه هاى الهى را مدّنظر دارد و به چیزى جز رضایت پروردگار نمى اندیشد; ولى رابطه اى با اولیاء اللّه ندارد، بلکه با طاغوتیان رابطه دارد; زیرا همسر ستمکارترین و ظالم ترین انسان هاست; ولى این رابطه به او هیچ ضررى نمى زند و با عزم و اراده و تصمیم قاطع على رغم تمام موانع، ایمان خود را حفظ مى کند.

این مثال براى افرادى است که در خانواده ها و محیط هاى نامنابسى قرار دارند و موانع بى شمارى بر سر راه ایمان آنها قرار دارد; پیام این مثال به آنها این است که با تصمیم و اراده مى توان همه موانع را پشت سر گذاشت و پیروز شد و اینها نمى تواند عذر و بهانه باشد.

در مثال سوم; سخن از زن عفیف و پاکدامنى است که هم از امتیاز رابطه والا برخوردار است و هم ضوابط الهى را در سر حدّ کمال محترم مى شمارد و به این جهت، به عنوان الگو معرّفى مى شود.

توضیح بیشتر: محیط زندگى آسیه از هر نظر نامساعد بود; دربار فرعون که جایگاه ظلم و ستم و مرکز کفروعناد و شرک و بت پرستى بود و هیچ صداى توحیدى به گوش نمى رسید، تا جایى که فرعون خود را خداى برتر و خداى خدایان معرفى مى کند!(1) ولى کانون زندگى مریم(علیها السلام) کانونى پاک و سراسر ایمان بود; از زمانى که در عالم جنین است، زمزمه خدا خدا مى شنود.

قرآن مجید گفت و گوى مادر مریم با خداى خویش را در آیه 35 آل عمران چنین نقل مى کند:

رَبِّ اِنّى نَذَرْتُ لَکَ مافى بَطْنى مُحَرَّراً فَتَقَّبَلْ مِنّى اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیم;

خداوندا! آنچه را در رحم دارم براى تو نذر کردم، که محرّر (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر که تو شنوا و دانا هستى!

پس از تولّد نیز در محیطى سالم و پاک زندگى کرد. او هر چند پدر خود را از دست داده بود; ولى کفالت او را طىّ ماجراى جالبى، پیامبر زمانش، حضرت زکریّا(علیه السلام)، به عهده گرفت قداست او باعث شد که وارد بیت المقدّس شود و در مسجد الاقصى به عبادت خداوند بپردازد. عوامل تقرّب او به حدّى رسید که حتّى غذایش نیز از سوى خداوند فرستاده مى شد. در آیه 37 آل عمران آمده است:

 

فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُول حَسَن وَاَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَکَفَّلَها زَکَرِیّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَریّا الِْمحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِاللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب

 

خداوند، او [ = مریم ] را به طرز نیکویى پذیرفت; و به طرز شایسته اى، (نهالِ وجودِ) او را رویانید (و پرورش داد) و کفالت او را به «زکریّا» سپرده هر زمان زکریّا وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى دید. از او پرسید. «اى مریم! این را از کجا آورده اى؟!» گفت: «این از سوى خداست. خداوند به هرکس بخواهد بى حساب روزى مى دهد.»

 

خلاصه این که مریم(علیها السلام) بر عکس آسیه در محیطى بسیار مناسب و سالم زندگى مى کرد; ولى در نهایت، مریم و آسیه هر دو به کمال رسیدند.

در روایتى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است: «کَمُلَ مِنَ الرِّجالِ کَثیرٌ، وَلَمْ یَکْمُل مِنَ الِنّساءِ اِلاّ اَرْبَعٌ، آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِمِ اِمْرَأةُ فِرْعَونِ، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانِ، وَخَدیجَةُ بَنْتُ خُوْیْلَد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد; بسیارى از مردان به قلّه کمال صعود کردند، ولى از بین زنان جهان، تنها چهار نفر به کمال رسیدند: 1 ـ آسیه، دختر مزاحم، همسر فرعون 2 ـ مریم، دختر عمران 3 ـ خدیجه، دختر خویلد 4 ـ فاطمه، دختر محمّد(صلى الله علیه وآله) پیامبر اسلام(2)»

این مطلب که مریم و آسیه در دو محیط کاملا متضاد، زندگى مى کنند; ولى در نهایت هر دو به کمال مى رسند، درس بزرگى براى همگان است که معیار اصلى، اراده و تصمیم انسان است. عذر فساد خانواده، فساد جامعه و محیط و مانند آن، عذر محسوب نمى شود. اینها هرچند رسیدن به مقصود را سخت و دشوار مى کند; ولى آن را غیر ممکن نمى نماید و مى توان با تصمیم محکمى همانند تصمیم «آسیه» بر تمام این موانع غلبه کرد و آرزوى جاى گرفتن در جوار قرب الهى را نمود; بنابراین، اراده، عزم، تصمیم، خواست و گوهرذاتى خود انسان است که تعیین کننده اصلى است.


1 . سوره نازعات، آیه 24
2 . مجمع البیان، جلد 10، صفحه 320 (به نقل از میزان الحکمة، جلد 8 باب 3535، حدیث 17674).
شرح و تفسیر1 عفّت سرمایه اى بس بزرگ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma