شأن نزول آیه مثل

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
دور نماى بحثتوصیف اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) در تورات

 

سوره فتح پس از صلح حدیبیّه نازل شد. در سال ششم از هجرت، پیامبراسلام(صلى الله علیه وآله)به مسلمان اعلام کرد که آماده حجّ عمره و زیارت کعبه معظّمه و بیت اللّه الحرام شوند. هزارو چهار صد نفر از مسلمانان به همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مسجد شجره لباس احرام پوشیدند و به قصد زیارت قبله گاه مسلمین به سوى مکّه حرکت کردند. اسلحه اى به جز شمشیر، که هرمسافرى براى دفع خطرهاى احتمالى همراه خود مى برد، همراه نداشتند; بنا براین شکل ظاهرى مسلمانان که لباس آنها دوحوله احرام و سلاح آنان یک شمشیربود، هیچ شباهتى به کسانى که قصد جنگ دارند، نداشت; بلکه ظاهر آنان، همانند قصد و نیّت حقیقى شان، تجلّى یک زائر را داشت. پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اصحاب، بنابر علل خاصّى به سمت حدیبیّه(1) حرکت نموده و در آنجا توقّف کردند. مشرکان مکّه از آمدن پیامبر(صلى الله علیه وآله)و مسلمانان نگران و مضطرب شدند. نگرانى آنها به این جهت بود که اگر مسلمانان وارد مکّه شوند وبه شکل و شیوه خود به زیارت خانه خدا بپردازند، باعث جلب توجّه مردم مى شوند و چه بسا مردم را تحت تأثیر خود قرار دهند و آنها اسلام را بپذیرند; بدین جهت تصمیم گرفتند، به شکلى مانع ورود مسلمانان به مکّه گردند. کفّار مکّه شخصى را به نام «عروة بن مسعود» که فردى زیرک و دانا بود به سوى مسلمانان فرستادند. «عروه» خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)رسید و از علّت سفر مسلمانان به مکّه سؤال کرد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: مسلمانان براى زیارت آمده اند و قصد انجام عمره مفرده دارند، به همین خاطر لباس جنگ نپوشیده اند و سلاح جنگى (همچون نیزه، سپر، خنجَر و مانند آن) همراه ندارند بلکه دوحوله احرام پوشیده اند و تنهاشمشیرى حمایل کرده اند.

پس از گفت و گو و مذاکره، قرارشد که حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان در حدیبیّه بمانند تا «عروه» نتیجه مذاکراتش با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را به اطّلاع سران قریش برساند. «عروه» دراین بین صحنه اى را مشاهده کرد که در سرنوشت صلح حدیبیّه مؤثر بود; او پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) را که مشغول وضو ساختن بود، دید در حالى که مسلمانان اجازه نمى دادند حتّى یک قطره آب وضوى آن حضرت بر زمین بریزد و براى دریافت قطره هاى وضوى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، جهت تبّرک، از همدیگر سبقت مى گرفتند!

به هرحال «عروه» به مکّه بازگشت و نتیجه مذاکراتش با پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به اطّلاع مشرکان مکّه رساند، و به آنها توصیه کرد که با مسلمانان به جنگ برنخیزند; زیرا مسلمانان بى اندازه عاشق پیامبرند و در راه او هرکارى مى کنند; سپس جریان وضوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را براى آنهاشرح داد. مشرکان مکّه به این نتیجه رسیدند که باپیامبر(صلى الله علیه وآله)صلح کنند، مشروط براینکه مسلمانان در این سال براى زیارت به مکّه نیایند.

«عروه» و «سهیل بن عمرو» را با شرایط فوق براى بستن قرار داد صلح به حدیبیّه روانه کردند. پس از دیدار نمایندگان قریش با حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) و توافق بر صلح، آن حضرت به على(علیه السلام) دستور داد صلحنامه را بنویسد.

على جان بنویس: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم». «سهیل» اعتراض کرد و گفت: اگر ما شعار شما مسلمانان راقبول داشتیم که دیگر با هم مخاصمه و جنگ نداشتیم; باید بنویسید «بِسْمِکَ اللّهُمَّ».(2)

این سخن «سهیل» برمسلمانان سنگین آمد; ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله)آن را پذیرفت و به على(علیه السلام) فرمود همان طور که آنها مى گویند بنویسد، سپس فرمود: على جان بنویس: «این صلحنامه اى است که میان محمّد رسول اللّه از سوى مسلمانان و سهیل بن عمرو از سوى سران قریش نوشته شده است.»

بار دیگر سهیل لب به اعتراض گشوده و گفت: «اگر ما تورا به عنوان رسول خدا قبول داشتیم، احتیاجى به صلحنامه نبود; به جاى رسول اللّه، نام پدرت را بنویس!» این اعتراض سهیل بار دیگر خشم مسلمانان را برافروخت; ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله) این مطلب را نیز پذیرفت وبالاخره صلحنامه نوشته شد و قرار شد مسلمانان سال آینده، فقط به مدّت سه روز براى زیارت بیت اللّه الحرام و انجام عمره مفرده به مکّه مشرّف شوند.(3)

صلح حدیبیّه آثار فراوانى داشت و «فتح المبین» که در آغاز سوره فتح به آن اشاره شده، همین صلح است. صلح حدیبیّه حقیقتاً فتح مبینى بود; زیرا آثار و برکات زیادى براى مسلمانان داشت هرچند برخى از مسلمان هاى داغ افراطى کوتاه فکر، از این صلح ناراحت شدند و گفتند: «از مدینه تامکّه دوازده روز پیاده بیاییم، آنگاه، بدون تشرف به مکّه و زیارت خانه خدا باز گردیم; این کار درستى نیست، باید با مشرکان بجنگیم!»

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «عجله نکنید، ان شاءاللّه به زودى با قوّت و قدرت وارد مکّه خواهیم شد!»

حضرت سپس دستور داد شتران و گوسفندان و گاوهایى را که براى قربانى آورده بودند همان جا قربانى کنند و از احرام خارج شوند و به مدینه بازگردند.

در اینجا آیاتى از قران مجید نازل شد و به مسلمانان دلدارى داد; آیات مذکور حاوى مطالب ذیل بود:

اوّل این که وعده فتح مکّه و دخول با عزّت و عظمت مسلمانان را به مکّه خبر داد «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ اِنْ شاءَاللّهُ(4)» و این از آیات غیبى و معجزات قرآن مجید محسوب مى شود.

دوم این که وعده پیروزى و غلبه پیامبر و مسلمانان بر تمام ادیان و مذاهب جهان داده شد «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ(5)» و صفات شایسته و نیک مؤمنان و اصحاب رسول خدا را بیان کرد.

پس از روشن شدن شأن نزول به شرح و تفسیر آیه مثل باز مى گردیم.


1 . «حُدیبیّه» در غرب مکّه و بین جدّه و مکّه قرارگرفته است. امروزه تامکّه شانزده کیلومتر فاصله دارد. حدیبیّه میقات عمره مفرده است; یعنى براى عمره مفرده مى توان از آنجا احرام بست; بنابراین کسانى که مستقیماً از جدّه به سمت مکّه حرکت مى کنند، و به مدینه نمى روند، نزدیکترین و بهترین میقات براى احرام آنان، حدیبیّه است; ولى این میقات در جادّه قدیم جدّه ـ مکّه، واقع شده است. امّا به محاذات آن در جادّه جدید مسجدى احداث کرده اند که از آنجا نیز مى توان محرم شد. حدیبیّه تقریباً مرز پایانى حرم است; یعنى فاصله حدیبیّه با تابلوهاى نشانه هاى حرم اندک است. عدّه اى از سادات در این مکان زندگى مى کنند و شاید به همین جهت این مکان را «وادى فاطمه» نیز مى خوانند.
2 . این تعبیرى بود که مشرکان مکّه معمولا در ابتداى نامه هاى خود مى نوشتند.
3 . فروغ ابدیّت، جلد 2، صفحه 580 به بعد.
4 . سوره فتح، آیه 27.
5 . سوره فتح، آیه 28.

دور نماى بحثتوصیف اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) در تورات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma