آیا مثال زدن براى ذات خداوند جایز است؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
این آیه مشتمل بر دو مثال استشرح و تفسیر

آیا ما حق داریم براى خالق و آفریدگار خود مثال بزنیم و آن موجود معنوى واجب الوجود را با موجودات مادّى ممکن الوجود مقایسه کنیم؟

پاسخ این سؤال، هم مثبت است و هم منفى; با توجّه به آنچه در آیه شریفه فوق آمده است، بیان مثال براى خداوند ذات اشکالى ندارد; چون خداوند خود، براى خویش مثال زده است; ولى طبق آیه شریفه 74 سوره نحل، بیان مثال براى خداوند ممنوع است; خداوند در این آیه مى فرماید: «فَلا تَضْرِبُوا لِلّهِ الاَمْثالَ اِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ; پس، براى خدا مثال نزنید، خدا مى داند، و شما نمى دانید.» طبق این آیه شریفه، مثال زدن براى ذات پاک خداوند ممنوع است. اینک این سؤال مطرح مى شود که با توجّه به ممنوعیّت مثال براى آن ذات بى مثال، چرا در آیه شریفه 35 سوره نور براى خداوند مثال زده شده است؟

پاسخ این سؤال در ذیل آیه شریفه 74 سوره نحل آمده است. در ذیل آن آیه مى خوانیم: «خداوند مى داند و شما نمى دانید»; یعنى بیان مثال براى خداوند، از جانب خود خداوند مانعى ندارد و بى اشکال است; ولى مثال زدن براى آن ذات بى مانند از جانب بندگان جایز نیست; زیرا خداوند اگر مثالى براى خود ذکر کند، مثالى خالى از نواقص ممکنات بیان مى کند و مى داند چگونه چنین مثالى بیان کند; اما انسان ها نمى دانند که چگونه مثالى شایسته وجود او بزنند; بنابراین نباید براى او مثال بزنند.

شأن نزول آیه شریفه 74 سوره نحل اشاره به یکى از کارهاى کفّار است; آنها براى توجیه بت پرستى خویش مى گفتند: «مَثَل خداوند»، «مَثَل شاه» است و «بت ها» مانند «وزیرانِ» شاه وچون ما دستمان از دامان شاه کوتاه است و به او دسترسى نداریم، به وزیران او که با شاه تماس دارند و به او دسترسى دارند، متمسّک مى شویم و آن ها را عبادت و پرستش مى کنیم، نه خداوند را.(1)

آیه شریفه در ردّ این توجیه و مانند آن نازل شد و بیان هر گونه مثلى را از انسان ها براى ذات بى مانند خداوند، غیر مجاز اعلام کرده و چنین تشبیه و مثالى را براى خداوند متعال، اشتباه بزرگ و آشکارى مى داند; زیرا علّت عدم دسترسى مردم به شاه این است که شاه، و به طور کلّى، هر انسانى، از حیث زمان و مکان موجودى ناتوان و محدود است; پس امکان دستیابى همه به او نیست; امّا خداوندى که قادر و عالم و حاضر مطلق است و در همه زمان ها و مکانها حاضر است و در قلب همه انسان ها جاى دارد و از رگ گردن انسان به او نزدیکتر است، ارتباط و دستیابى به او کار آسانى است. ارتباط با خداوند، نه تنها براى همگان امکان پذیر است; بلکه از ارتباط با پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر و فرزند هم آسانتر است; زیرا به خاطر عدم محدودیّت ذات حق تعالى، انسان در هر لحظه اى مى تواند با او به گفتگو بنشیند; در حال خواب یا بیدارى، در حال ایستاده یا نشسته، در بیابان یا خیابان و خلاصه در هر زمان و مکان و تحت هر گونه شرایطى، امکان ار تباط با او وجود دارد.

خداوند متعال در آیه 191 سوره آل عمران، هنگام توصیف خردمندان مى فرماید:

 

اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ اَلأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ;

همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد مى کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین مى اندیشند; (و مى گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده اى; منزّهى تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار!

 

بنابراین ار تباط با خداوند، کار مشکلى نیست تا نیاز به واسطه قراردادن بت ها باشد; پس نباید خداوند را به موجودى ضعیف و ناتوان تشبیه کرد; خداوندى که در تمام نمازها با او صحبت مى کنیم و در هر نماز لااقل دوبار او را مخاطب قرار داده و مى گوییم: «اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ» قابل مقایسه با ممکن الوجود نیست.

نتیجه این که، مثال براى خداوند، تنها از جانب خود او مجاز است.

البتَّه روشن است که مثال هایى که زده مى شود، تنها از جهاتى ما را در شناخت خداوند کمک مى کند; ولى هیچ مثالى بیانگر تمام جهات ذات خداوند نیست، «لَیْسَ کَمِثْلهِ شَىْءٌ(2); هیچ چیزى مانند خداوند نیست» چون همه مخلوقات فانى هستند و خدا باقى; همه مخلوقات متناهى مى باشند و خداوند خالق نامتناهى; تمام مخلوقات ضعیف و جاهلند و خداوند دانا و قدرتمند است.


1 . تفسیر نمونه، جلد 10، صفحه 323.
2 . سوره شورى، آیه 11.
این آیه مشتمل بر دو مثال استشرح و تفسیر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma