همان گونه که در ذیل آیه مثل آمد، علّت تفرقه و اختلاف کفّار و مشرکان جهل و نادانى آنها ذکر شد (ذلِکَ بِاَنَّهُمْ قَوْمٌ لایَعْقِلُونَ); بنابراین، ریشه اختلافات، نادانى و جهل است و هر جا که اتّحاد و یکپارچگى و وحدت است، نشانگر عقل و درایت و هوشیارى آن ملّت مى باشد.
یک جامعه آگاه باید به فکر منافع جمعى و مجموعه جامعه باشد و براى سلامت افراد باید تمام مجموعه سالم باشد.
آیا امروز ما این پیام مهمّ عقل و وحى را شنیده و درک کرده ایم؟ آیا به عنوان پاسخ به نداى عقل و شرع، حاضریم دست از اختلافات و جناح بندى ها و حزب بازى ها برداریم؟ چه قدر نیروها و توانمندى هاى جامعه در دعواها و منازعات بى حاصل داخلى هدر مى رود؟ نیروهاى مالى، فکرى، فرهنگى که باید در راه آبادانى کشور و دین مصرف شود، چگونه در راه ایجاد و رفع اختلافات از بین مى رود!
آرى! اتّحاد نشانه عقل و اختلاف علامت نادانى است!