مثال سى و دوم : مستکبران و مستضعفان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
پیام تربیتى آیات مذکوردورنماى بحث

آیات دوازده گانه سوره کهف (32ـ43)، سى و دومین مثل قرآنى مورد بحث را تشکیل مى دهد; خداوند متعال در این آیات مى فرماید:

 

وَ اضْرِبْ لَهُم مَثَلاً رَجُلَیْنِ جَعَلْنَا لاَِحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أعْناب و حَفَفْناهُما بِنَخْل وَ جَعَلْنا بَیْنَهُما زَرْعاً کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ ءَاتَتْ أُکُلَهَا وَ لَمْ تَظْلِم مِّنْهُ شَیْئاً وَ فَجَّرْنَا خِلَـلَهُمَا نَهَراً وَ کَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصاحِبِه وَ هُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَاْ أَکْثَرُ مِنکَ مَالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً وَ مَآ أَظُنُّ السّاعَةَ قَآئِمَةً وَ لَئِن رُّدِدْتُّ إِلَى رَبِّى لاََجِدَنَّ خَیْراً مِّنْهَا مُنْقَلَباً قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَ هُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِى خَلَقَکَ مِن تُرَاب ثُمَّ مِن نُّطْفَة ثُمَّ سَوّکَ رَجُلاً لَّـکِنَّاْ هُوَ اللّهُ رَبِّى وَ لاَأُشْرِکُ بِرَبِّى أَحَداً وَ لَوْ لاَ إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَآءَ اللّهُ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللّهِ إِن تَرَنِ أَنَاْ أَقَلَّ مِنکَ مَالاً وَ وَلَداً فَعَسَى رَبِّى أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِّنْ جَنَّتِکَ وَ یُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسبَاناً مِّنَ السَّمَآءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً أَوْ یُصْبِحَ مَآؤُهَا غَوْراً فَلَن تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَباً وَ أُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَى مَآ أَنْفَقَ فِیهَا وَ هِىَ خَاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِهَا وَ یَقُولُ یا لَیْتَنِى لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّى أَحَدَاً وَ لَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ یَنْصُرُونَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَ مَا کَانَ مُنْتَصِراً هُنَالِکَ الْوَلایَةُ لِلّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَواباً وَ خَیْرٌ عُقْباً ;

 

[ اى پیامبر! ] براى آنان مثالى بزن: آن دو مرد، که براى یکى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم و گرداگرد آن دو [ باغ ] را با درختان نخل پوشاندیم و در میانشان زراعت پربرکتى قرار دادیم; هر دو باغ، میوه آورده بود، [ میوه هاى فراوان ]، و چیزى فروگذار نکرده بود; و میان آن دو، نهر بزرگى جارى ساخته بودیم.

صاحب این باغ، درآمد فراوانى داشت; به همین جهت، به دوستش ـ در حالى که با او گفتگو مى کرد ـ چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر و از نظر نفرات نیرومندترم!» و در حالى که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد و گفت: «من گمان نمى کنم هرگز این باغ نابود شود! و باور نمى کنم قیامت برپا گردد! و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم [ و قیامتى در کار باشد ]، جایگاهى بهتر از این جا خواهم یافت.

دوستِ [ با ایمانِ ] وى ـ در حال گفتگو با او ـ گفت: «آیا به خدایى که تو را از خاک و سپس از نطفه آفرید و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟! ولى من کسى هستم که «اللّه» پروردگار من است و هیچ کس را شریک پروردگارم قرار نمى دهم.

چرا هنگامى که وارد باغت شدى، نگفتى این نعمتى است که خدا خواسته است؟! قوّت [ و نیرویى ] جز از ناحیه خدا نیست. و اگر مى بینى من از نظر مال و فرزند از تو کمترم [ مطلب مهمّى نیست ].

شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد; و مجازات حساب شده اى از آسمان  بر باغ تو فرو فرستد، به گونه اى که آن را به زمین بى گیاه لغزنده اى مبدّل  کند.

و یا آب آن در اعماق زمین فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانى آن را به دست آورى.

 

[ به هر حال عذاب الهى فرا رسید، ] و تمام میوه هاى آن نابود شد; و او به خاطر هزینه هایى که در آن صرف کرده بود، پیوسته دست هاى خود را به هم مى مالید ـ در حالى که تمام باغ بر داربست هایش فرو ریخته بود ـ و مى گفت: «اى کاش کسى را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!

و گروهى نداشت که او را در برابر [ عذاب ] خداوند یارى دهند و از خودش [ نیز ] نمى توانست یارى گیرد.

در آنجا ثابت شد که ولایت [ و قدرت ] از آنِ خداوندِ بر حق است. اوست که برترین ثواب و بهترین عاقبت را [ براى مطیعان ] دارد!

پیام تربیتى آیات مذکوردورنماى بحث
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma