2 مثال مذکور شامل همه اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) نمى شود!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
1 اسلام دین جهانى است.مثال چهل و هفتم : غیبت

به تمام کسانى که توفیق تشرّف خدمت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) را داشته اند و آن حضرت را از نزدیک زیارت کرده اند اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گویند. آیا مثل زیباى فوق که قرآن مجید از انجیل نقل کرده است، شامل تمام اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى شود، یا اختصاص به برخى از آنان دارد؟

پاسخ: بادّقت در خود آیه شریفه، پاسخ این سؤال روشن مى شود. در ذیل آیه مثل آمده است: «وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَاَجْراً عَظیماً»; یعنى اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) دو دسته بودند:

1 ـ کسانى که ایمان آورده بودند و عمل صالح انجام مى دادند; مغفرت و اجرعظیم از آن اینان است.

2 ـ کسانى که ایمان حقیقى نیاورده و عمل صالح انجام نمى دادند; اینان محروم از غفران الهى و اجر او هستند.

بنابراین، اگر تمام اصحاب رسول اللّه را تنزیه کنیم و همه آنها را خوب بدانیم ـ همان گونه که برخى از اهل سنّت گفته اند ـ با قرآن مجید سازگارى ندارد;(1) زیرا آیات فراوانى در سراسر قرآن مجید، مخصوصاً در سوره توبه در مذمّت برخى از اصحاب پیامبر آمده است. در ضمن اگر همه اصحاب حضرت رسول(علیه السلام) خوب بودند، چرا برخى از آنان با برخى دیگر جنگیدند! آیا این تناقض نیست!

در یکى از سفرهاى مکّه، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام با چند تن از برادران اهل سنّت به گفتوگو نشستیم، اتّفاقاً سخن از تنزیه اصحاب حضرت رسول (صلى الله علیه وآله)به میان آمد. آنان گفتند: همه اصحاب آن حضرت خوبند، سؤال کردم: اگر شما جنگ صفیّن حاضر بودید، در سپاه على(علیه السلام) قرار مى گرفتید یا معاویه؟ گفتند: در سپاه على(علیه السلام); ولى به معاویه نیز توهین نمى کردیم. گفتم: اگر حضرت على(علیه السلام)شمشیرى به دست شما مى داد و مى فرمود: به معاویه حمله کنید و او را بکشید، چه مى کردید؟ گفتند: دستور على(علیه السلام) را اجرا مى کردیم و معاویه را مى کشتیم; ولى کمتر از گل به او نمى گفتیم؟! این طرز تفکّر بیشتر شبیه شوخى است.

برخى از آنان این گونه توجیه مى کنند که معاویه و على(علیه السلام) هر دو بر اساس اجتهاد و استنباط شخصى خود این کار را کردند; پس هیچ کدام مقصّر نیستند. طلحه و زبیر و عایشه هم طبق اجتهاد شان با على (علیه السلام)جنگیدند و هیچ کدام در پیشگاه خداوند مقصّر نیستند. بنابراین هر کدام به وظیفه شرعى خود عمل کرده اند!

بطلان این توجیه بسیار روشن است، اگر این سخن را بپذیریم، دیگر گناهکارى روى زمین نمى ماند; هابیل و قابیل هر دو بر اساس اجتهاد و استنباطشان با هم درگیر شدند و هر کدام به وظیفه خود عمل کردند; پس هیچ کدام محکوم نیستند! موسى و فرعون; ابراهیم و نمرود; عیسى و بت پرستان; شعیب و قومش و...; هر کدام بر اساس استنباط و اجتهاد خود عمل کردند; پس هیچ یک مقصّر نیستند! چرا انسان شعرى بگوید که در قافیه اش بماند!

 

* * *


1 . شرح این مطلب را در کتاب «نظریة عدالة الصّحابة» نوشته استاد احمد حسین یعقوب مطالعه فرمائید.
1 اسلام دین جهانى است.مثال چهل و هفتم : غیبت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma