1 تنوّع مثال هاى قرآن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
شرح و تفسیر2 ممنوعیّت جدال

سؤال : چرا قرآن مجید از مثال هاى متنوّع استفاده کرده است؟ چرا مطلب و مضمون واحد را در قالب هاى مختلف بیان کرده است؟ گاهى به حیوانات مثال مى زند; زمانى به انسان هاى صالح یا فاسد مثال مى زند; برخى اوقات از گیاهان در مثال ها استفاده مى نماید; در جایى نیز نور آفتاب را مورد مثال خود قرار مى دهد و خلاصه، مثال هاى متنوّع و مختلفى بیان مى کند، دلیل آن چیست؟

پاسخ : ساختمان فکرى افراد، همانند شکل ظاهرى آنها، متفاوت است; شخصیّت، ظرفیّت، قدرت تفکرّ و تحلیل مسائل، ذوق و سلیقه، فرهنگ افراد و مخاطبین، مختلف است. اگر گوینده اى بخواهد موفّق باشد و سخنانش در مخاطبین و شنوندگان که از طیف مختلف هستند نافذ و مؤثّر باشد، باید کلماتش را در قالب بیان هاى گوناگون و متنوّع بیان کند; زیرا برخى از مطالب با یک شیوه بیان خاص ممکن است در انسان پیر مؤثّر باشد، امّا هیچ تأثیرى براى یک جوان نداشته باشد، یا جمله اى در شخص بى سواد نفوذ کند، ولى براى اشخاصى تحصیل کرده، نافذ نباشد; یا مطالبى براى زنان جنبه اثر پذیرى بیشترى دارد، در حالى که براى مردان فاقد تأثیر است و...

بنابراین، گوینده باید با آگاهى از این نکته مهم، مطلب خود را در عبارت هاى مختلف بیان کند تا در همه مخاطبین تأثیر کند.

قرآن مجید که مخاطبین آن تمام انسان ها، از بعثت حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)تا قیام قیامت هستند و این انسان ها در نقاط مختلف جهان، با سلیقه ها و افکار و معلومات متفاوتى هستند، از مثال هاى متنوّع استفاده کرده است تا براى تمام مخاطبینش، در طول تاریخ مؤثّر باشد; به عبارت دیگر، چنین کتابى با وجود کثرت و تنوّع مخاطبین، نمى تواند با ادبیّات واحدى با همه سخن بگوید; بلکه مطالب خود را باید با ادبیّات و شیوه هاى مختلف به مردم ارائه کند تا براى همگان قابل فهم باشد; به عنوان مثال، قرآن هنگامى که در باره خودش بحث کرده است، این مطالب را در قالب ها و مثال هاى مختلف و متنوّعى بیان کرده است; مثلا در یک جا مى فرماید:

قَدْ جائَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتابٌ مُبینٌ(1)

(آرى) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد.

در این آیه شریفه، قرآن رابه نور تشبیه مى کند; نور آفتاب در همه چیز نفوذ مى کند و تأثیر مى گذارد; تأثیر و نفوذ قرآن مجید در این آیه شریفه به نور آفتاب تشبیه شده است; امّا در جاى دیگر ـ آیه 24 و 25 سوره ابراهیم ـ، قرآن مجید را به درختى همیشه بهار تشبیه مى کند که در تمام فصلهاى سال میوه دارد:

اَلـَمْ تَرَکَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلا کَلِمَةً طَیَّبَةً کَشَجَرَة طَیّبَة اَصْلُها ثابِتٌ وَفَرْعُها فِى السَّماءِ تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حین بِاِذْنِ رَبِّها وَیَضْرِبُ اللّهُ الاَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ; آیا ندیدى چگونه خداوند کلمه طیّبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه اى تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه هاى آن در آسمان است که هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش مى دهد؟! و خداوند براى مردم، مثل ها مى زند; شاید متذکّر شوند (و پند گیرند).

یکى از تفسیرهاى «کلمه طیّبه»، قرآن کریم است.(2) قرآن کریم همانند درخت پربار و پاکیزه اى است که برکات آن همیشگى و همگانى است و هرکس در حدّ ظرفیّت و توان خود مى تواند از میوه هاى آن بهره بردارى کند.

در آیه دیگرى، وسعت «کلام حق» را مورد بحث قرار داده و مى فرماید:

«قُلْ لَوْکانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبّى لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ اَنْ تَنْفِدَ کَلِماتُ رَبّى وَلَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً(3); بگو اگر دریاها براى (نوشتن) کلمات پروردگارم
مرکّب شود، دریاها پایان مى گیرد، پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان یابد; هر چند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم!

یکى از تفسیرهاى این آیه شریفه نیز قرآن مجید است.(4) بطون و مفاهیم و تفسیر و مصادیق جدید قرآن مجید آن قدر گسترده و وسیع است که اگر تمام دریاها براى نوشتن آن مرکّب شود، کفایت نمى کند و جوابگو نیست.

هنگامى که به سخنان زیبا و پرمحتواى ائمّه معصومین(علیهم السلام)مراجعه کنیم، خواهیم دید که آنان نیز با مخاطبان مختلف، به عبارت هاى گوناگون و متفاوتى سخن گفته اند; مثلا در پاسخ به سؤالاتى که در مورد قدرت خداوند مطرح مى شد به هر فردى به تناسب شناخت و معرفت و ظرفیّت و نیروى ادراکشان جواب هاى متفاوتى مى دادند. به نمونه هایى از این گونه پرسش و پاسخ ها توجّه کنید:

سؤال : آیا خداوند قدرت دارد تمام جهان هستى را داخل یک تخم مرغ جاى دهد، به گونه اى که نه تخم مرغ ذرّه اى بزرگ شود، و نه جهان هستى ذرّه اى کوچک شود؟

پاسخ : پاسخ امام على(علیه السلام) چنین است: «اِنِّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالى لا یُنْسَبُ اِلى الْعَجْزِ وَالَّذِى سَأَلْتَنى لا یَکُون(5); خداوند قادر، هرگز توصیف به عجز نمى شود; ولى انجام آنچه را که تو سؤال مى کنى (ذاتاً) غیر ممکن است.»

اگر این سؤال شکافته شود، اساساً سؤال غلطى است; به تعبیر دیگر، صورت مسأله اشتباه است; زیرا مفهوم این سؤال این است که با فرض تحقّق این امر، باید جهان هستى ضمن بزرگ بودن، کوچک هم باشد; مثل این که گفته شود موجودى در عین این که ده متر است در همان لحظه 20 متر باشد، این، تناقض و محال است و صورت مسأله غلط است. اگر شما از دانش آموزى بخواهید که 20 عدد گردو را بین 30 نفر تقسیم کند به صورتى که به هر یک از آنان یک گردوى کامل و درست برسد و او این کار را نتواند انجام دهد در این حال، آیا اشکال از دانش آموز است یا از تقاضاى غیر ممکن شما؟ قطعاً این امر نشانگر عدم توانایى دانش آموز در انجام این کار نیست، بلکه صورت سؤال و تقاضاى شما غلط است.

خلاصه این که چون امام مى دانست که سؤال کننده از هوش و استعداد بالایى برخوردار است و با مسائلى چون «تناقض» و «محال» و مانند آن ها آشنایى دارد چنین  پاسخ مى دهد; ولى امام رضا(علیه السلام) در پاسخ شخص دیگرى که همین سؤال را مى پرسد، مى فرمایند: «آرى، خداوند این کار را کرده است; با چشمت به جهان بنگر، جهان درون جشم تو جاى مى گیرد، بدون این که جهان کوچک شود!(6)» یعنى چون این فرد قدرت درک و فهم نفر قبل را نداشت; امام به شکل دیگرى پاسخش را داد.

نتیجه این که با هر مخاطبى باید به اندازه توان و فهم و درکش صحبت کنیم(7) و این نه تنها عیب و نقصى محسوب نمى شود و حمل بر کم سوادى یا بى سوادى نمى گردد بلکه هنر بزرگى است و در واقع نشانگر قدرتِ بیان گوینده مى باشد; به همین جهت، باید مبلغّین و گویندگان ما به زبان تمام مخاطبین آشنا باشند تا بتوانند در دل همه آنها نفوذ کرده و بر قلب همه تأثیر گذار باشند و گرنه موفّقیتّى نخواهند داشت.


1 . سوره مائده، آیه 15.
2 . ترجمه، تفسیر المیزان، جلد 23، صفحه 78.
3 . سوره کهف، آیه 109.
4 . مجمع البیان، جلد 6، صفحه 498.
5 . بحار الانوار، جلد 4، صفحه 143، حدیث 10 (به نقل از پیام قرآن، جلد 4، صفحه 185).
6 . همان مدرک .
7 . شرح بیشتر را در پیام قرآن، جلد 4، صفحه 183 به بعد مطالعه کنید.
شرح و تفسیر2 ممنوعیّت جدال
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma