«وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتى اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا» ـ خداوند به حضرت مریم دختر عمران مثال زده است; امّا آن چیزى که از مریم مثال زده شده، غیر از چیزى است که از زندگى آسیه مثال زده شده است. در آنجا «صبر و استقامت آسیه» مورد مثال بود و در اینجا «عفّت و پاکدامنى مریم».
خداوند متعال در این مثال سه امتیاز براى حضرت مریم بیان مى کند:
الف: امتیاز نخست، همان عفّت و پاکدامنى است. مریم آن قدر پاکدامن بود که حتّى وقتى در خلوتگاه مشغول شستوشوى بدن خویش بود و ناگهان جبرئیل را در شکل یک جوان زیبا دید، سخت ترسید و گفت:
«اِنّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتَ تَقِیّاً(1); من از شرّ تو، به خداى رحمان پناه مى برم اگر پرهیزگارى!» ـ وحشت فراوان مریم در این صحنه که با جوانى تنها مى شود، نشانگر عفّت بالا و پاکدامنى فوق العاده او مى باشد، به گونه اى که حتّى وقتى جبرئیل خود را معرّفى کرد و گفت: «اِنَّما اَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لاَِهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیّاً(2); من فرستاده پروردگار توام; (آمده ام) تا پسر پاکیزه اى به تو ببخشم!» ـ بازهم اضطراب او از بین نرفت و در جواب گفت: «اَنّى یَکُونُ لى غُلامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنى بَشَرٌ وَلَمْ اَکُ بَغِّیاً(3); چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد در حالى که تاکنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده اى هم نبوده ام!» همه این ها نشانگر پاکدامنى و عفّت مثال زدنى حضرت مریم(علیها السلام) است.
ب : «وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِه» ـ دومین امتیازى که براى حضرت مریم ـ در این آیه شریفه ـ بیان شده است عبودیّت و بندگى اوست که تسلیم مطلق و محض پروردگار خویش بود.
مریم هم کتب آسمانى را تصدیق کرد و هم کلمات پروردگارش را بر دیده منّت نهاد.
در این که «کُتُبِه» عطف تفسیرى بر «بِکَلِماتِ رَبِّها» است، یا معناى دیگرى دارد، اختلاف است; ولى به اعتقاد ما، در قرآن عطف تفسیرى، یا نیست و یا کمتر به چشم مى خورد; بنابراین، منظور از «کُتُبِه» کتاب هاى آسمانى، مانند «تورات» و «انجیل» و «قرآن» است و مقصود از کلمات پروردگار، احادیث قدسى است، که از سخنان پروردگار است; ولى در کتب آسمانى نیامده است(4).
ج : «وَکانَتْ مِنَ الْقانِتینَ» ـ امتیاز سوم حضرت مریم ـ که در این آیه شریفه بدان اشاره شده است ـ «قنوت» آن حضرت است; «قنوت» به معناى عبادت و اطاعت است و از آنجا که این جمله مطلق است، معنایش این است که او سر شار از عبادت و اطاعت بود و سرتاپا مطیع پروردگار عالم بود.
اطاعت بى قید و شرط و تسلیم محض بودن کار آسانى نیست. بسیارى از بندگان خدا، گزینشى عمل مى کنند و از دین، آنچه را که به نفعشان است، مى پذیرند; در حالى که بندگان خاصّ و خالص خداوند، آنچه را که جانان بپسندد مى پسندند و بس!
نتیجه آن عفّت و پاکدامنى مثال زدنى و آن ایمان و اعتقاد راسخ به تمام «ما اَنْزَلَ اللّه» و آن اطاعت و عبادت بى نظیر، این شد که خداوند از روح خویش در او دمید و فرزند پاکیزه اى همانند حضرت عیسى(علیه السلام) به او عنایت کرد.